آداب عزاداري
عزاداري بر اهل بيت (عليهم السلام) آسيبها و بايستگيها
مقدمه و طرح بحث
در ساليان اخير بحثهاي زيادي درباره مدّاحي، عزاداري و مرثيه سراييهاي موجود در محافل مطرح شده است. به دنبال تغيير تدريجي سبك عزاداري و مداحيها در برخي مجالس و پيدايش شيوه هاي بعضاً عجيب و غريب و شايد بي سابقه در امر عزاداري و خواندن اشعار بي محتوا، غلوآميز و با ريتم و آهنگهاي شبيه به موسيقيهاي "پاپ" و "راك"، اين انديشه در ميان متفكران جامعه قدرت گرفت كه بايد به نحوي جلوي اين انحرافات گرفته شده و از پيامدهاي وخيم آن پيشگيري شود. در اين ميان، حوزويان نقش پيشگامي را بر عهده گرفته اند. برخي از شخصيتهاي حوزوي، دانشگاهي و مسئولان كشور، به ويژه مقام معظم رهبري "مدّ ظلّه العالي" در اين باره رهنمودهايي را بيان كرده اند؛ اما با اين حال، نبايد اين مسئله را خاتمه يافته تلقي نمود و همگان را عامل به اين رهنمودها پنداشت.
امر اصلاح در نحوه عزاداريها و زدودن خرافات از آن - كه از چند دهه قبل توسط برخي از دانشمندان اسلامي آغاز شده است - در ميانه راه مي باشد و پيشبرد اين حركت بايد به وسيله مرزداران انديشه اسلامي همچنان ادامه يابد.
ضرورتها
1. واقعيت آن است كه عزاداري بر مصائب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام نقش بسيار مهمي در حيات ديني ملت ما ايفا كرده است. از آنجا كه اين مراسم، تجلي حضور جمعي مردم براي امري مقدس مي باشد، هرگونه تغيير در مضمون، محتوا و سبك عزاداريها، مدّاحيها و مرثيه سراييها، به تغييرات شگرفي در عرصه عقيده و رفتار جامعه منجر خواهد شد؛ از اينرو، پاسداران فرهنگ شيعي بايد از اين مراسم، بسان گوهري ناب و بي نظير نگهداري نموده، آن را از نفوذ بدعتها و انحرافات در امان بدارند.
2. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني رحمه الله و نقش بي بديل مذهب حَقّه جعفري در اين عرصه، دشمنان اسلام و ايران به اهميت اين مذهب پي برده، تلاش وافري را در جهت شناخت كليدواژه هاي اساسي و مفاهيم بنيادين آن شروع نموده اند. آنان دريافته اند كه توقف اين حركت عظيم و خاموشي اين فروغ هدايت، بايد از مبدأ پيدايش آن؛ يعني كشور ايران و فرهنگي كه خاستگاه اين حركت است صورت پذيرد.
از آنجا كه حمله نظامي به ايران و هزينه كردن ميلياردها دلار در اين راه با شكست مواجه شد، آنان اكنون به راه هاي ديگري براي به شكست كشانيدن انقلاب اسلامي روي آورده اند كه از آن جمله مي توان به ترويج خرافات، ايجاد انحرافات در مراسم مذهبي، زدودن روحيه سلحشوري و عزت مداري، فرو كاستن از معنويات اين گونه مراسمها و تبديل آنها به احساسات صرف و خالي از معرفت و همچنين ايجاد اختلافات قومي و مذهبي اشاره كرد.
اين نيز دليل ديگري است كه به مرز داران انديشه اسلامي و شيعي هشدار مي دهد به هوش باشند و در جهت خنثي سازي اين توطئه - كه طبق نقل برخي از رسانه هاي گروهي، براي آن، رديف بودجه در سازمان جاسوسي سيا نيز تعيين گشته است - اقدام كنند.
پيشينه بحث
شروع انديشه اصلاحي در مراسم عزاداري به ادامه دوره قاجار برمي گردد. پس از شروع حركت مشروطه و طرح افكار اصلاحي امثال سيد جمال و پيدايش تمايلات اصلاح طلبانه در ايران، انجام پاره اي تغييرات و خرافه زدايي از مراسم عزاداري و مرثيه سراييها كه به تدريج در برخي موارد به انحرافاتي دچار شده بود، در نظر برخي عالمان ديني لازم به نظر مي رسيد. گرچه در اين مسير برخي افراد به افراط و تفريطهايي دچار شدند، اما دانشمنداني نيزبودند كه با تأكيد بر حفظ و انجام اين مراسم، بر ضرورت زدودن پيرايه ها از آن اصرار داشتند. از جمله اين افراد مي توان به مرحوم ميرزا حسين نوري رحمه الله اشاره كرد كه با تأليف كتاب "لؤلؤ و مرجان" بنيانگذار امر مبارزه با تحريفات در عزاداريها و مدّاحيها شد. (1)
"اسرار المصائب و نكات النوائب في ذكر غرايب مصائب الاطياب من آل ابي طالب" نام كتاب ديگري است كه توسط عالمي به نام علي بن محمدتقي قزويني نجفي در سال 1324 نوشته شده و اكنون در كتابخانه مجلس شوراي اسلامي موجود است. اين كتاب در ردّ روايات جعلي و ساختگي در باب وقايع عاشورا نگاشته شده است.
اقدام اثباتي مرحوم شيخ عباس قمي در تأليف كتاب "نفس المهموم" نيز گام ديگري در بيان مطالب استوار درباره زندگاني ائمه اطهارعليهم السلام بود كه سعي مي نمود عرصه را بر آثار ضعيف تنگ كند.
"التنزيه لاعمال الشبيه" و "مجالس السنيّه في مناقب و مصائب العترة النبوية" نام دو كتابي است كه مرحوم سيد محسن امين درباره تحريفات در عزاداريها به رشته تحرير درآورده است.
در ساليان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي نيز استاد شهيد مرتضي مطهري رحمه الله با ايراد چند سخنراني در سال 1348 شمسي، درباره تحريفات عاشورا نكاتي را بيان داشتند. اين سخنرانيها بعدها در كتاب "حماسه حسيني" به چاپ رسيد و نقش زيادي در طرح لزوم مبارزه گسترده با بدعتها و دروغها در امر عزاداري در كشور ايفا نمود.
بعد از پيروزي انقلاب هم اين حركت ادامه يافت و هم اكنون نيز بسياري از متفكران و نخبگان حوزوي و غير حوزوي بر اين امر تأكيد مي كنند. آخرين اثري كه راقم سطور در اين باره مشاهده و مطالعه نموده است، كتاب "از عاشوراي حسيني تا عاشوراي شيعه"، اثر محمد اسفندياري مي باشد كه در سال 1384 توسط انتشارات صحيفه خرد در قم چاپ شده است.
نقش احساس در زندگي بشر
يك واقعيت را بايد قبول كنيم و آن اين است كه احساس و عاطفه، نقش بسيار مهمي در جهت گيريها، گرايشها و ايجاد انگيزه انسان ايفا مي كند. هر عاملي كه بتواند احساس مثبت در افراد ايجاد كند، باعث جذب آنها به سمت خود شده، با ايجاد انرژي احساسي، مي تواند به ايجاد تغييرات شگرفي در فرد يا جامعه منجر شود. نمونه هاي اين مطلب را مي توان در پديده "عشق" در بعد فردي و در پديده "انقلاب" در بعد جمعي مشاهده كرد. عشق و محبت در به وجود آمدن بسياري از شاهكارهاي ادبي ايران و جهان - شاهكارهايي چون ديوان حافظ، ديوان شمس، مثنوي معنوي، ابيات ابن فارض، اشعار عمان ساماني، محتشم كاشاني و... - نقش بسزايي داشته است. خيزش عظيمي كه هر ساله در ايام محرم برپا مي شود، احساسات و عواطف پرشوري كه مردم در اين باره از خود نشان مي دهند و نقش آن در تحولات سياسي، فرهنگي و تاريخي كشور ما نمونه اي بارز از اين مسئله است.
احساس يا معرفت؟!
با آنكه احساس نقش بسيار مهم و بي بديلي را در عرصه زندگي فردي و اجتماعي انسانها ايفا مي كند، اما بايد دانست كه اصل و اساس در دين و به ويژه مكتب سرخ تشيع، معرفت و محبت مبتني بر آن است كه امير مؤمنان علي عليه السلام در اين مورد مي فرمايد: "أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ؛(2) اوّل و آغاز دين معرفت او (خداوند) است."
احساس هر چند به معرفت بُرد داده، آن را به عمق ناخودآگاه وجود آدميان پيوند مي دهد، اما بي پشتوانه معرفتي و حمايت آموزه هاي وحياني و عقلاني، چون آذرخشي كه تنها لحظه اي اطراف را روشن نموده، سپس در راه ماندگان وادي حيرت را سرگردان به حال خود رها مي كند، پايندگي ندارد. واقعيت آن است كه احساس صرف و يا با پشتوانه معرفتي سطحي و خيالي، داراي جذابيت، اما بي قوام و ناپايدار است و "آنچه نپايد، دلبستگي را نشايد."
گرچه از معرفت صرف و بدون محبت - اگر متصور گردد - كاري كارستان بر نيايد؛ لكن محبت نيز فرع بر معرفت و اطاعت فرع بر محبت است. به ديگر سخن، گرچه محبت حق جلّ جلاله و ائمه معصومين عليهم السلام نقش مهمي در دينداري ايفا مي كند؛ زيرا امام باقرعليه السلام مي فرمايد: "هَلِ الدِّينُ اِلاَّ الْحُبُّ؛(3) آيا دين چيزي جز محبّت است." اما پايه هاي بناي محبتي كه خالي از خلل است، بر معرفت و شناخت استوار مي باشد. و اين سرّ آن همه تأكيد بر معرفت، در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام است.
احساس هر چند به معرفت بُرد داده، آن را به عمق ناخودآگاه وجود آدميان پيوند مي دهد، اما بي پشتوانه معرفتي و حمايت آموزه هاي وحياني و عقلاني، چون آذرخشي كه تنها لحظه اي اطراف را روشن نموده، سپس در راه ماندگان وادي حيرت را سرگردان به حال خود رها مي كند، پايندگي ندارد. واقعيت آن است كه احساس صرف و يا با پشتوانه معرفتي سطحي و خيالي، داراي جذابيت، اما بي قوام و ناپايدار است و "آنچه نپايد، دلبستگي را نشايد."
افرادي كه شعارشان اين است كه "تنها ما درست فكر مي كنيم و دليل آن هم عشق و ديوانگي ماست!"، چنين افرادي مي توانند بسيار خطرناك باشند؛ زيرا به دليل جهل مركب، يا افراطي اند يا تفريطي. اگر امروز در لشكر حقند، هيچ تضميني وجود ندارد كه فردا در لشكر باطل نباشند.
اصل آن است كه جلسات مذهبي روحاني محور و معرفت مدار باشند نه مداح محور و احساس مدار. (4)
نمونه هايي از آسيبها و انحرافها
انحرافها و آسيبهاي رايج در مراسم عزاداري و مرثيه سرايي و مدّاحي را مي توان به دو دسته عمده تقسيم نمود:
اوّل: انحراف و آسيب در محتوا و مضامين؛
دوم: انحراف و آسيب در شكل و صورت.
از دسته اوّل مي توان به سه نوع اشاره نمود:
1. ذكر مطالب دروغ ساختگي در بيان مصائب و مناقب ائمه عليهم السلام؛
2. بيان مطالب غلوآميز درباره امامان معصوم عليهم السلام ؛
3. بيان اشعار و مطالب كم مايه و سبك.
بيان مطالب دروغ و جعلي در مورد مصائب يا مناقب ائمه عليهم السلام، صرف نظر از انگيزه آن، يك آسيب جدّي در مراسم عزاداري مي باشد؛ چرا كه واقعيت امر را واژگون نشان داده و اغراض امامان عليهم السلام و اهداف اصلي آنان را بر مردم پوشيده مي دارد و كدام ظلم در حق آن بزرگواران بزرگ تر از اين است؟ با نهايت تأسف بايد گفت كه اين آسيب در ميان كتب و آثار موجود و نيز سخنان برخي افراد ديده مي شود. به تعبير استاد مطهري: "اگر بخواهيم روضه هاي دروغي را كه مي خوانند جمع آوري كنيم، شايد چند جلد كتاب پانصد صفحه اي بشود." (5)
در اين باره از مراجع معظم تقليد سؤال شده است كه: "خواندن روضه هاي دروغ و غير معتبر كه بعضاً موجب تمسخر و هتك مي گردد، چه صورت دارد؟" آنان در پاسخ فرموده اند:
حضرت آيت اللّه خامنه اي: اگر دروغ موجب هتك و تمسخر باشد، جايز نيست.
حضرت آيت اللّه فاضل لنكراني رحمه الله: جايز نيست.
حضرت آيت اللّه بهجت: جايز نيست.
حضرت آيت اللّه مكارم شيرازي: جايز نيست.
حضرت آيت اللّه تبريزي رحمه الله: چيزهايي كه دروغ بودن آنها پيش علماي خبره معلوم است، نقل آنها جايز نيست.
حضرت آيت اللّه صافي: جايز نيست.
حضرت آيت اللّه سيستاني: اگر موجب هتك باشد يا دروغ باشد، جايز نيست. (6)
انحراف نوع دوم، بيان مطالب غلوآميز درباره امامان عليهم السلام است. اين انحراف از همان زمان ائمه عليهم السلام وجود داشته و جالب آنكه برخورد امامان معصوم عليهم السلام نيز با غلو كنندگان بسيار تند بوده است؛ به طوري كه در مواردي آنان را لعن كرده، حكم به كفر و وجوب قتل آنان داده اند. (7)
جاي تأسف است كه با وجود اين همه نهي از غلو، از جانب اهل بيت عليهم السلام و تأكيد عالمان ديني، باز عده اي جاهل و نادان، با بيان تعابيري چون علي اللهي ام، حسين اللّهي ام و... در مدّاحيها، دست به اين عمل حرام زده و زمينه را براي تبليغات دشمنان تشيع، خاصه وهابيون تندرو و تكفير شيعيان فراهم مي كنند؛ تكفيري كه در بسياري از موارد منجر به قتل بي گناهان بسياري شده است.
انحراف نوع سوم، طرح مطالب و ا شعار كم مايه و سبك در مراسم مذكور است. اساساً استفاده بي رويه از واژه هايي چون چشم، ابرو، خال و... و اختصاص وقت به بيان قشنگي صورت و چشم و ابروي شخص ممدوح و قد و بالاي او و خلاصه خصوصيات جسماني و غفلت از خصايص اخلاقي و عرفاني و هدف از قيام و...، نقض غرض امامان معصوم عليهم السلام بوده و اهداف اصلي آن بزرگواران را از مجاهدتهاي خويش پوشانده، توجه افراد را به مطالب حاشيه اي جلب مي نمايد؛ درحالي كه هدف اهل بيت عليهم السلام اعتلاي كلمه حق و مبارزه با بدعتها و ظلمها و ولايت طواغيت بر انسانها در عرصه فكر و عمل مي باشد. به راستي، توجه مردم را در مراسم مذهبي از اين جنبه هاي اصلي به سوي جنبه هاي فرعي و حاشيه اي جلب كردن، ظلمي بزرگ در حق آن بزرگواران بوده و قطعاً مرضيّ آنان نمي باشد.
گذشته از اين، برخي از تعبيرات، اصلاً مناسب شأن و عظمت آن عزيزان نيست و چه بسا مذمّت و توهيني باشد در لباس مدح و ستايش.
از محضر مراجع تقليد سؤال شده است كه: "برخي از ذاكرين در مدايح اهل بيت عليهم السلام تعبيراتي مانند: "مست مستم من، هر چه بادا بادا، علي پرستم من، همچو زهرا مادرت، از همه خوشگل تري، يا ابا صالح بيا" را به كار مي برند كه به نظر مي رسد با شأن اهل بيت عليهم السلام منافات دارد. آيا به كار بردن اين گونه الفاظ چه صورت دارد؟
پاسخ مراجع چنين بوده است:
حضرت آيت اللّه خامنه اي: معلوم نيست ظاهر اين الفاظ مرادشان باشد و در هر صورت الفاظ خوب و اشعار بهتر فراوان است، آنها را بخوانند.
حضرت آيت اللّه فاضل لنكراني رحمه الله: نبايد مسائلي كه خلاف شأن ائمه اطهارعليهم السلام است و موجب هتك حرمت آنها مي شود، بيان شود.
حضرت آيت اللّه تبريزي رحمه الله: به كار بردن تعبيراتي كه در بين مردم سبك محسوب مي شود، در مورد معصومين عليهم السلام اشكال دارد.
حضرت آيت اللّه بهجت: البته با الفاظي كه در شأن آن بزرگواران نيست، نبايد مدح كنند و الفاظ مناسب تر فراوان است.
حضرت آيت اللّه مكارم شيرازي: اين گونه تعبيرات مناسب نيست.
حضرت آيت اللّه صافي گلپايگاني: بايد در مدايح اهل بيت عليهم السلام از بهترين و رساترين مدايح كه مشتمل بر مضامين صحيح و اقتباس از آيات و احكام و نكات شعري اديبانه و دور از غلو است استفاده شود." (8)
دسته دوم، يعني انحراف در شكل و صورت عزاداري نيز از آسيبهايي است كه در ساليان اخير در مدّاحيها و عزاداريها به چشم مي خورد. مسلماً انسانها براي اظهار غم و ناراحتي و يا شادي و سرور خود، آگاهانه يا ناخودآگاه دست به اعمال و حركاتي مي زنند تا آن حالات دروني را به ديگران اعلام نمايند. از طرف ديگر، در هر فرهنگ و مذهب، روشها و چارچوبهاي خاص و پذيرفته شده اي براي ابراز اين عواطف و احساسات وجود دارد كه رعايت آنها الزامي مي باشد و خروج از آنها با واكنش منفي مواجه مي گردد. در جامعه ما نيز مطلب از همين قرار است و براي مراسم عزاداري يا شادي، چارچوبهاي خاص و مقبولي از جانب عرف و شرع وجود دارد كه خروج از آنها پذيرفتني نخواهد بود.
از جمله آسيبها و انحرافات فوق الذكر مي توان به موارد زير اشاره كرد:
1. قمه زني
يكي از كارهايي كه در سده اخير در مراسم عزاداري سالار شهيدان امام حسين عليه السلام رايج شده، قمه زني است. طبق نظر برخي مورخان، اولين كسي كه اقدام به ترويج اين عمل نمود، فاضل دربندي - نويسنده كتاب "اسرار الشهادة" كه مملو از مطالب دروغ درباره حادثه كربلا است - بود. اين عمل كه در اسلام سابقه اي ندارد، علاوه بر ضرر رساندن به بدن، موجب وهن مذهب حَقّه تشيع و بهانه اي براي تبليغات دشمن عليه مذهب ما مي باشد. نگارنده، خود در برخي از سايتهاي متعلق به معاندان، عكس كودكان معصومي را كه بر سر آنها قمه زده بودند، در حالي كه اشكشان جاري بود، مشاهده نموده است. رهبر معظم انقلاب حضرت آيت اللّه خامنه اي مدّظله العالي درباره اين عمل مي فرمايند:
"قمه زدن هم از آن كارهاي خلاف است. اين كار غلطي است كه عده اي قمه را بگيرند و به سر خود بزنند و خون بريزند. اين كار يعني چه؟ كجاي اين كار عزاداري است؟! اين جعلي است. اينها چيزهايي است كه از دين نيست. بلا شك، خدا از اين كارها راضي نيست. ... اگر كسي تظاهر به قمه زني بكند، من قلباً از او ناراضي هستم." (9)
از مراجع معظم تقليد درباره جايز بودن اين عمل پرسش شده است. پاسخ آنان چنين است:
"حضرت آيت اللّه خامنه اي (دامت بركاته): قمه زني علاوه بر اينكه از نظر عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمي شود و سابقه اي در عصر ائمه عليهم السلام و زمانهاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم عليهم السلام در مورد آن نرسيده است، در زمان حاضر موجب وهن مذهب مي شود، بنابراين در هيچ حالتي جايز نيست.
حضرت آيت اللّه مكارم شيرازي: عزاداري خامس آل عبا، از مهم ترين شعاير ديني و رمز بقاي تشيع مي باشد؛ ولي بر عزاداران عزيز لازم است از كارهايي كه موجب وهن مذهب مي گردد و يا آسيبي به بدن آنها وارد مي كند، خودداري كنند.
حضرت آيت اللّه نوري همداني: قمه زني اشكال دارد.
حضرت آيت اللّه تبريزي رحمه الله: عزاداري آل عبا از مهم ترين شعائر دين و رمز بقاي تشيع است؛ ولي بر عزاداران عزيز لازم است از كارهايي كه موجب وهن مذهب و سوء استفاده دشمنان اسلام و اهل بيت عليهم السلام مي شود، اجتناب كنند.
حضرت آيت اللّه فاضل لنكراني رحمه الله: با توجه به اينكه قمه زدن در زمان حاضر، به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچ گونه توجيه قابل فهم، باعث وهن و بدنام شدن مذهب مي شود، بايد از آن خودداري گردد." (10)
2. قلاده بر گردن انداختن
برخي افراد در مراسم عزاداري دست به اقدامات ناشايستي مي زنند و موجبات وهن مذهب و نفرت هر انسان عاقلي را فراهم مي آورند. در ساليان اخير مواردي مشاهده شد كه در آن برخي قلاده به گردن انداخته عوعو كرده، خود را كلب حسين عليه السلام خواندند. اگر نبود تدبير و واكنش رهبر عزيز انقلاب و مراجع معظم تقليد (دامت بركاتهم) در مقابله با اين حركات سخيف، بستري عالي براي تبليغات مسموم عليه مذهب شيعه فراهم مي شد. به اين افراد جاهل بايد گفت: امام حسين عليه السلام سگ نمي خواهد، انسان مي طلبد. مريد نادان نمي خواهد، پيرو بصير مي خواهد. او از ما مي خواهد از جاهليت خارج شويم. به راستي ايشان خون خود را براي همين منظور نثار كرد: "وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلاَلَةِ؛(11) و خون خويش را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از جهالت و حيرت گمراهي برهاند."
مراجع معظم تقليد در اين باره نيز نظر داده، اين گونه اعمال را تقبيح نموده اند. (12)
3. استفاده از آلات موسيقي
گاه مشاهده مي شود كه در دسته عزاداري، افرادي با استفاده از آلات موسيقي و با سر و صداي بسيار زياد مشغول نواختن هستند! پرواضح است آنچه كه در اين ميان، چون خودِ سالار شهيدان قرباني مي شود، پيامهاي عميق و بي نظير قيام كربلا خواهد بود. از محضر مراجع معظم تقليد درباره استفاده از آلات موسيقي سؤال شده كه جواب آنان چنين است:
"حضرت آيت اللّه خامنه اي دامت بركاته: استفاده از آلات موسيقي، مناسب با عزاداري سالار شهيدان نيست و شايسته است مراسم عزاداري به همان صورت متعارفي كه از قديم بوده برگزار شود. (13)
حضرت آيت اللّه بهجت: آنچه موجب وهن عزاداري است، بايد اجتناب شود. استعمال آلات موسيقي در عزاداري خالي از اشكال نيست مطلقاً.
حضرت آيت اللَّه تبريزي رحمه الله: استفاده از آلات موسيقي در عزاداري حرام است.
حضرت آيت اللّه صافي گلپايگاني: جايز نيست.
حضرت آيت اللّه فاضل لنكراني: احوط ترك آن است. (14)
4. سينه خيز رفتن به طرف مرقد معصوم عليه السلام
اين عمل نيز از اعمال عجيب و غريبي است كه عده اي - شايد با انگيزه هاي خوب - انجام مي دهند. برخي از بزرگان از جمله رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت اللّه خامنه اي مدّ ظلّه العالي اين كار را تقبيح نموده اند: "اينكه امام فرمودند عزاداري سنتي بكنيد، اين در مجالس نشستن، روضه خواندن، گريه كردن، به سر و سينه زدن، مواكب عزا و دستجات راه انداختن، همان چيزهايي است كه عواطف را نسبت به خاندان پيامبرصلي الله عليه وآله پرجوش مي كند و بسيار خوب است. ...بر عكس، كارهايي هم است كه به عكس، كساني را از دين برمي گرداند... به نظر من دستهايي اينها را در جامعه ما ترويج مي كند. كارهايي را باب مي كنند كه هر كس ببيند برايش سؤال به وجود مي آيد. در قديم الايام در بين طبقه عوام الناس معمول بود كه در روزهاي عزاداري به بدن خودشان قفل مي زدند. بعد هم در مذمت اين كار بزرگان و علما گفتند و برافتاد؛ ولي حالا باز شروع كرده اند.... اخيراً يك بدعت عجيب و غريب و نامأنوس در باب زيارت درست كرده اند.
... عده اي هستند كه وقتي مي خواهند وارد صحن مطهر علي بن موسي الرضاعليه السلام بشوند، روي زمين مي افتند و دويست متر راه را همين طور سينه خيز مي آيند! آيا اين كار، كار درستي است؟ نه اين غلط است.... مرزداران عقيده بايد متوجه آن باشند. (15)
نتيجه گيري و پيشنهاد
بنابر آنچه گفته شد، مراسم عزاداري و مدّاحي، هرچند بايد با قوت هرچه بيشتر ادامه يابد، اما زدودن پيرايه ها از آن و پرهيز از روشهايي كه موجب خالي شدن از بر بار معرفتي مي شود يا وهن مذهب را به دنبال دارد، بايد همواره مدّ نظر صاحب نظران و فعالان اين عرصه قرار گيرد. مسلّم است كه براي اين مهم بايد راهكارهاي عملي انديشيد و به صرف توصيه اكتفا ننمود. در اين باره چند پيشنهاد مطرح مي شود:
1. اگر سر نخ مطالب سست و جعلي را دنبال كنيم، انتهاي بسياري از آنها را در برخي از كتابهاي غيرمعتبر مقتل و نوحه و شعر پيدا خواهيم كرد؛ بنابراين، پيشنهاد مي شود: اوّلاً، كتب و آثار معتبري درباره جنبه هاي مختلف حادثه كربلا تعيين يا تأليف شود. ثانياً، استفاده از اين آثار در بين روحانيون و مدّاحان و ذاكران ترويج و تشويق گردد. ثالثاً، جلو چاپ و نشر آثار ضعيف و مجعول در اين عرصه گرفته شود.
2. طرح ساماندهي مدّاحان كشور مورد بررسي قرار گرفته، با رعايت ظرايف به اجرا درآيد. از آنجا كه برخورد بخشنامه اي و دولتي در امور مردمي، نه مؤثر و نه به مصلحت است، پيشنهاد مي شود اين امر از طريق خودِ مدّاحان و افراد ذي نفوذ آنان انجام شود. يك راهكار مناسب، تشكيل جامعه يا انجمن مدّاحان در كشور - البته بدون هيچ نوع وابستگي سياسي به گروهها و جناحهاي سياسي - با حضور روحانيان انديشمند و مدّاحان مشهور و مقبول است.
3. يك عامل مهم در ايجاد بي نظمي در امر مدّاحي و عزاداري در كشور، وضعيت بازار نوارها و لوحهاي فشرده اي است كه يك شبه تكثير و ترويج مي شوند و بي هيچ مجوّزي در كلّ كشور و بعضاً در سطح كشورهاي منطقه پخش مي گردند كه گاهي تبعات و آثار منفي اي براي كشور و مذهب تشيّع به دنبال دارند. به نظر مي رسد كه بايد كنترل بيشتري در اين عرصه نيز اعمال شود.
1) اين كتاب در سال 1379 ه. ش با عنوان "چشم اندازي به تحريفات عاشورا "لؤلؤ و مرجان" به كوشش مصطفي درايتي به چاپ رسيده است.
2) نهج البلاغه، صبحي صالح، خطبه اوّل، ص 39؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 1، ص 72؛ بحار الانوار، ج 4، ص 247.
3) الكافي، ج 8، ص 79؛ وسائل الشيعة، ج 16، ص 171.
4) آنچه مبلغان بايد بدانند، داوود عرفاني فر، قم، انتشارات منارس، چ اوّل، 1385، ص 62.
5) تأملي در نهضت عاشورا، رسول جعفريان، قم، انتشارات انصاريان، چ چهارم، 1384، ص 317.
6) مسائل جديد از ديدگاه مراجع تقليد، سيد محسن محمودي، قم، انتشارات ناصر، 1379، ج 3، ص 31.
7) ر.ك: ميزان الحكمة، محمد محمدي ري شهري، قم، مركز النشر مكتب الاعلام، بي تا، ج 7، ص 280.
8) مسائل جديد از ديدگاه مراجع تقليد، سيد محسن محمودي، ج 1، ص 41.
9) احكام عزاداري از ديدگاه مراجع معظم تقليد، صادقلو، قم، نشر ظفر، چ اوّل 1385، ص 84.
10) همان، ص 88.
11) مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، قم، نشر اسوه، بي تا، زيارت اربعين، ص 770.
12) ر. ك: مسائل جديد از ديدگاه مراجع تقليد، سيد محسن محمودي، ج 3، ص 36.
13) در فضاي پر سر و صدا، امكان انتقال پيام به صورت عميق وجود ندارد و فضايي كه در مراسم عزا به صورت سنتي و متعارف قديم وجود داشت، بهترين امكان را براي انتقال معارف عاشورا فراهم مي آورد.
14) مسائل جديد از ديدگاه مراجع تقليد، سيد محسن محمودي، ج 3، ص 39.
15) حوزه و روحانيت در آيينه رهنمودهاي مقام معظم رهبري، دفتر مقام معظم رهبري (مديريت ويژه نشر آثار)، سازمان تبليغات اسلامي، چ 1، 1375، ص 173.
منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره99