آداب تبليغ
محبت در تبليغ
يكي از ويژگيهاي بسيار برجسته و مهمي كه مي تواند رمز موفقيّت مبلّغ باشد، محبّت و علاقه به مردم است.
اگر مبلّغ به همه انسانها از عمق جان علاقه مند باشد، رفتار او بر اين اساس شكل گرفته، مي تواند زمينه جذب و اصلاح انسانها را فراهم سازد.
تلاش براي اصلاح انسانها بدون جذب و ايجاد انس و علاقه، كاري كم اثر و گاهي بي ثمر خواهد بود.
پيامبرصلي الله عليه وآله در نخستين گام، افراد را جذب و پس از آن به القاء پيام مبادرت مي ورزيد.
قرآن مجيد درباره علّت توانمندي پيامبرصلي الله عليه وآله در جذب انسانها مي فرمايد: "فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ"؛(1)
"به سبب رحمت الهي است كه تو نسبت به آنان خوشخو و مهربان هستي و اگر تندخو و سخت دل بودي، از گرد تو پراكنده مي شدند."
قرآن مجيد با صراحت علّت گرد آمدن مردم را در كنار پيامبرصلي الله عليه وآله ليّن بودن و نرمخوئي حضرت قلمداد كرده است.
در جاي ديگر قرآن مجيد پيامبرصلي الله عليه وآله را اين چنين توصيف مي فرمايد: "وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ"؛(2) "ما تو را نفرستاديم جز رحمت براي جهانيان."
پيامبرصلي الله عليه وآله حتي براي كافران رحمت است، تا آنان را از تاريكيهاي ضلالت نجات بخشيده و هدايت نمايد. اين رحمت هنگامي كه به مؤمنين مي رسد، جايگاه ويژه مي يابد.
قرآن مجيد نيز در اين باره مي فرمايد: "لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ"؛(3) "همانا فرستاده اي از خود شما برايتان آمد كه رنج و ناراحتي شما برايش گران، بر (هدايت) شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است."
پيامبرصلي الله عليه وآله آنچنان نسبت به مردم محبّت دارد كه قرآن در ترسيم ويژگي اخلاقي آن بزرگوار مي فرمايد، رنج و مشقّت مردم او را آزار مي دهد، نسبت به گمراهي و انحراف مردم بي تفاوت نيست و براي هدايت آنان با حرص مي كوشد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.
مبلّغ اگر از سويي با تمام توان بكوشد و از سوي ديگر براي همه مردم رحمت باشد، مي تواند در جهت هدايت انسانها توفيق يابد.
اهميّت محبّت به مؤمنين
مهر و عطوفت مؤمنان نسبت به يكديگر تكليف ديني است؛ اما مبلّغ كه خود احياگر فضيلتهاي ديني است از سويي لازم است به اين تكليف الهي عمل كند و از سوي ديگر براي موفّق شدن در تبليغ معارف اسلامي نيز بايد مهر و عطوفت داشته باشد.
"عَنْ أَبِي الْمَأْمُونِ الْحَارِثِيِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام مَا حَقُّ الْمُؤْمِنِ عَلَي الْمُؤْمِنِ قَالَ إِنَّ مِنْ حَقِّ الْمُؤْمِنِ عَلَي الْمُؤْمِنِ الْمَوَدَّةَ لَهُ فِي صَدْرِهِ وَ الْمُوَاسَاةَ لَهُ فِي مَالِهِ وَ الْخَلَفَ لَهُ فِي أَهْلِهِ وَ النُّصْرَةَ لَهُ عَلَي مَنْ ظَلَمَهُ وَ إِنْ كَانَ نَافِلَةٌ فِي الْمُسْلِمِينَ وَ كَانَ غَائِباً أَخَذَ لَهُ بِنَصِيبِهِ وَ إِذَا مَاتَ الزِّيَارَةَ لَهُ إِلَي قَبْرِهِ وَ أَنْ لَا يَظْلِمَهُ وَ أَنْ لَا يَغُشَّهُ وَ أَنْ لَا يَخُونَهُ وَ أَنْ لَا يَخْذُلَهُ وَ أَنْ لَا يَكْذِبَهُ وَ أَنْ لَا يَقُولَ لَهُ أُفٍّ وَ إِذَا قَالَ لَهُ أُفٍّ فَلَيْسَ بَيْنَهُمَا وَلَايَةٌ وَ إِذَا قَالَ لَهُ أَنْتَ عَدُوِّي فَقَدْ كَفَرَ أَحَدُهُمَا وَ إِذَا اتَّهَمَهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ؛(4) أبي مأمون حارثي مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم حق مؤمن بر مؤمن چيست؟ حضرت فرمودند: بعضي از حقوق مؤمن بر مؤمن آن است كه:
1. او را از درون دوست داشته باشد؛ 2. او را در مال خود شريك كند؛ 3. [هنگام غايب بودنش ] جانشين او در خانواده اش باشد؛ 4. در مقابل كسي كه به او ظلم مي كند به او كمك كند؛ 5. و اگر بهره غنيمتي در مسلمانان دارد و غائب است براي او دريافت كند؛ 6. هنگامي كه فوت كرد قبر او را زيارت كند؛ 7. به او ستم نكند؛ 8. او را فريب ندهد؛ 9. به او خيانت ننمايد؛ 10. او را خوار نكند؛ 11. دروغگويش نشمارد؛ 12. به او اُفّ نگويد كه اگر اُفّ بگويد بين آنها دوستي نيست؛ 13. اگر به او بگويد كه دشمن من هستي يكي از اين دو كافر شده است (زيرا دو مؤمن دشمن هم نمي شوند يا اوّلي واقعاً دشمن شده كه كافر است و يا دشمن نيست و او بي دليل به او مي گويد او كافر شده است)؛ 14. و اگر به او تهمت زند ايمان در دلش از بين مي رود؛ همانگونه كه نمك در آب ذوب مي شود."
در اين روايت عجيب كه حقوق مؤمنين بر يكديگر مطرح شده، قبل از همه حقوق، حق دوستي قلبي بيان گرديده است.
محبّت مؤمنين نسبت به يكديگر تا آنجا اهمّيت دارد كه امام سجادعليه السلام مي فرمايد:
"نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِي وَجْهِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَ الْمَحَبَّةِ لَهُ عِبَادَةٌ؛(5) نگاه مؤمن در چهره برادر مؤمن اش از روي دوستي و مهرباني به او عبادت است."
مبلغ همانطور كه با نگاه مهرآميز خويش بر مردم، پاداش مي برد، آنان را نيز با رفتار دوستانه خويش به دين و مسجد جذب مي كند كه خود اجر و پاداش فراوان دارد.
دوستي در غربت
گاهي مبلّغان و يا خانواده آنان به دليل آنكه در مناطق تبليغي غريب هستند، احساس دلتنگي مي كنند، در حالي كه گاهي دوستي، بيش از خويشاوندي، افراد را به يكديگر نزديك مي كند.
اگر مبلّغ راه انس و دوستي با مردم را در پيش گرفت و همسر او با برگزاري جلسات قرآن و دعا، با زنان منطقه تبليغي ارتباط برقرار كرد، غربت، ويژگيهاي خود را از دست داده محل تبليغ، محل انس مي گردد.
پيامبرصلي الله عليه وآله آنچنان نسبت به مردم محبّت دارد كه قرآن در ترسيم ويژگي اخلاقي آن بزرگوار مي فرمايد، رنج و مشقّت مردم او را آزار مي دهد، نسبت به گمراهي و انحراف مردم بي تفاوت نيست و براي هدايت آنان با حرص مي كوشد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است. مبلّغ اگر از سويي با تمام توان بكوشد و از سوي ديگر براي همه مردم رحمت باشد، مي تواند در جهت هدايت انسانها توفيق يابد.
امام مجتبي عليه السلام مي فرمايد:
"الْقَرِيبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ بَعُدَ نَسَبُهُ وَ الْبَعِيدُ مَنْ بَعَّدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ قَرُبَ نَسَبُه؛(6) خويش نزديك آن است كه مودّت و دوستي او را نزديك كرده باشد، گرچه نسبت او دور باشد و بيگانه دور كسي است كه [عدم ] دوستي او را دور كرده باشد، گرچه نسبت خويشاوندي او نزديك باشد.
راههاي ايجاد محبّت
با توجّه به اهمّيت دوستي در عرصه تبليغ و جايگاه مهم اين امر در زمينه سازي جهت تبليغ معارف دين، در اين بخش رواياتي را بيان مي كنيم كه راههاي صحيح ايجاد محبّت را به ما مي آموزد.
خوشرويي
يكي از اموري كه در لسان روايات بر آن تأكيد شده، خوشرويي است.
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند: "ثَلَاثٌ مَنْ أَتَي اللَّهَ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ الْإِنْفَاقُ مِنْ إِقْتَارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَمِيعِ الْعَالَمِ وَ الْإِنْصَافُ مِنْ نَفْسِهِ؛(7) سه چيز است كه اگر كسي يكي از آنها را نزد خداوند برد، او بهشت را برايش واجب گرداند. انفاق در حال تنگدستي، خوشرويي نسبت به همه مردم جهان و درباره خود انصاف داشتن."
چه زيباست كه مبلّغ نسبت به همه مردم خواه اهل مسجد و يا اهل فسق باشند، با روي باز برخورد كند كه خود مي تواند در جذب انسانها به دين بسيار مؤثر باشد.
همچنين از امام محمد باقرعليه السلام نقل شده كه فرمودند: "أَتَي رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِي فَكَانَ فِيمَا أَوْصَاهُ أَنْ قَالَ الْقَ أَخَاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ؛(8) مردي خدمت پيامبرصلي الله عليه وآله آمد و گفت: يا رسول اللَّه! به من توصيه اي بفرما. حضرت در ضمن سفارشاتش به او فرمودند: برادرت را با چهره باز ملاقات كن."
در روايت ديگري پيامبرصلي الله عليه وآله مي فرمايد: "يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ؛(9) "اي فرزندان عبدالمطلب! شما نمي توانيد همه مردم را با مال خود گشايش بخشيد، پس با روي باز و چهره خوش با آنان برخورد كنيد."
مردم در گرفتاريها به مبلّغان مراجعه مي كنند، اگر چه آنان نمي توانند همه مشكلات مردم را حل كنند، ليكن با برخورد خوش و چهره باز مي توانند از دردهاي آنان بكاهند.
يكي از اصحاب امام صادق عليه السلام از ايشان پرسيد: حدّ خوش اخلاقي چيست؟ حضرت فرمودند: "تُلِينُ جَنَاحَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَي أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ؛(10) نرم خوئي پيشه كن، سخن خود را زيباگردان و برادر خود را با رويي خوش ملاقات كن."
ثمره خوشرويي
برخورد شاد، خندان و با چهره اي باز، آثار بسيار زيادي دارد كه سه روايت در اين زمينه بيان مي شود.
امام باقرعليه السلام مي فرمايد:
"صَنِيعُ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ يُكْسِبَانِ الْمَحَبَّةَ وَ يُقَرِّبَانِ مِنَ اللَّهِ وَ يُدْخِلَانِ الْجَنَّةَ؛(11) كار خوب و روي خوش موجب كسب محبّت و قرب به خداوند و ورود به بهشت مي شوند."
اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: "اَلْبَشاشَةُ مُخُّ الْمَوَدَّةِ؛ خوش برخوردي (و انس با مردم) رمز اصلي دوستي و محبّت است."
حال كه خوش كرداري و خوشرويي تا اين حد مؤثر است كه در دنيا، دوستي و محبّت را به ارمغان مي آورد و آدمي را به خدا نزديك و به بهشت وارد مي كند، سزاوار است اين اخلاق ارزشمند را پيشه خود كنيم.
در روايت ديگري پيامبرصلي الله عليه وآله مي فرمايد: "حُسْنُ البِشْرِ يَذْهَبُ بِالسَّخيمَةِ؛(12) خوشرويي كينه را برطرف مي سازد."
چه بسيار ديده شده كه فردي نسبت به دوست خود كدورت داشته و تا وقتي كه از او دور بوده كينه او را در دل مي پرورانده است؛ امّا با يك برخورد صميمي شاد و با محبّت، همه دشمنيها از بين رفته است.
دشمنان اسلام از روحانيون چهره اي خشن، تند، غير منعطف و خشك در اذهان مردم ساخته اند. مبلّغ مي تواند با برخورد صميمي و با چهره باز و خندان خود همه تبليغات دشمن را خنثي ساخته، مردم را به مسجد، پايگاه نشر معارف دين جذب كند.
چهره آدمي مي تواند عبوس، داراي اخم و چين و چروك فراوان باشد. لبها هيچگاه بر خنده باز نگردد، چشمها خشن و بي رحم باشد، از گونه ها كينه ببارد و همين انسان مي تواند با عادت به لبخند، چهره خويش را شاد و جذّاب نگه دارد.
عضلات صورت انسان با تركيبي كه غالباً دارد شكل مي گيرد، از اينرو افراد بد اخلاق هنگامي كه مي خندند، در چروكهاي صورت خود، گويي اندوهي بزرگ را پنهان مي كنند، بر عكس كساني كه صورت خود را عادت به خوشرويي داده باشند، گاهي در حال گريه هم انگار مي خندند.
سلام
يكي ديگر از مسائلي كه موجب ارتباط مهرآميز بين مبلّغ و مردم مي گردد، سلام كردن به مردم است.
در آيات و روايات بسياري بحث سلام و تحيّت گفتن به برداران ديني سفارش شده است.
پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله مي فرمايد: "خَيْرُكُمْ مَنْ أَطْعَمَ الطَّعَامَ وَ أَفْشَي السَّلَامَ وَ صَلَّي وَ النَّاسُ نِيَامٌ؛(13) بهترين شما كسي است كه به ديگران طعام مي دهد، بلند سلام مي كند و در حالي كه مردم خفته اند نماز مي خواند."
در اينجا تنها به سلام كردن سفارش نشده، بلكه بلند سلام كردن مورد عنايت است؛ نه سلام آهسته و آرام.
برخي از افراد يا سلام نمي كنند و يا اينكه هنگام سلام كردن از روي تكبّر زير لب سلام مي كنند. بلند سلام كردن اين اخلاق زشت را كنترل مي كند.
در روايت ديگري از امام باقرعليه السلام نقل شده است كه: "أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله أَمَرَهُمْ بِسَبْعٍ عِيَادَةِ الْمَرْضَي وَ اتِّبَاعِ الْجَنَائِزِ وَ إِبْرَارِ الْقَسَمِ وَ تَسْمِيتِ الْعَاطِسِ وَ نَصْرِ الْمَظْلُومِ وَ إِفْشَاءِ السَّلَامِ وَ إِجَابَةِ الدَّاعِي؛(14) پيامبرصلي الله عليه وآله مردم را به هفت چيز دستور داد: عيادت بيماران، تشييع جنازه، وفاي به قسم، دعا به كسي كه عطسه مي كند، ياري مظلوم، بلند سلام كردن و دعوت ديگران را پذيرفتن."
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
"مِنَ التَّواضُعِ اَنْ تُسَلِّمَ عَلي مَنْ لَقيتَ؛(15) سلام كردن بر هر كس كه برخورد كردي نشانه تواضع است."
در روايت ديگري از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله نقل شده است كه حضرت فرمودند: "أَبْخَلُ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلَامِ؛(16) بخيل ترين مردم كسي است كه در سلام كردن بخل ورزد."
ابتداي به سلام از طرف مبلّغان دين از تأثير بسيار زيادي برخوردار است. مردم، مبلّغ متواضع را، از كسي كه انتظار سلام از مردم دارد به خوبي باز مي شناسند.
اينجانب در عرصه تبليغ و بررسي علل موفقيّت مبلّغان، مطالبي را به اقتضاء فعاليتهاي خود دريافته ام كه از مهم ترين آنها برخورد محبّت آميز مبلغ و ابتداء به سلام كردن مي باشد.
از اميرالمؤمنين علي عليه السلام نقل شده است كه:
"لِلسَّلَامُ سَبْعُونَ حَسَنَةً تِسْعَةٌ وَ سِتُّونَ لِلْمُبْتَدِي وَ وَاحِدَةٌ لِلرَّادِّ؛(17) براي سلام كردن هفتاد حسنه است كه شصت و نه حسنه آن براي كسي است كه ابتداء به سلام مي كند و يك حسنه براي كسي كه پاسخ مي گويد."
و در روايت ديگري حضرت اميرمؤمنان عليه السلام مي فرمايند: "إِنَّ مِنْ مُوجِبَاتِ الْمَغْفِرَةِ بَذْلَ السَّلَامِ وَ حُسْنَ الْكَلَامِ؛(18) همانا از چيزهايي كه موجب مغفرت مي گردد، بخشش سلام و نيكويي سخن است."
1) آل عمران/ 159.
2) انبياء/ 107.
3) توبه/ 128.
4) وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، قم، چاپ اول، 1409 هجري قمري، ج 12، ص 207.
5) بحارالأنوار، علامه مجلسي، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجري قمري، ج 75، ص 140.
6) الكافي، شيخ كليني، دار الكتب الاسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1365 هجري شمسي، ج 2، ص 643؛ در ترجمه مصطفوي، ج 4، ص 458.
7) همان، ج 2، ص 103.
8) همان.
9) همان.
10) همان.
11) مستدرك الوسائل، محدث نوري، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، ق، چاپ اول، 1408 هجري قمري، ج 12، ص 344.
12) كافي، همان، ج 2، ص 104.
13) بحارالأنوار، همان، ج 73، ص 3.
14) بحارالأنوار، همان، ج 73، ص 2.
15) همان، ص 11.
16) همان، ص 12.
17) بحارالأنوار، ج 73، ص 11.
18) همان.
منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره98