كتاب، همدم زندگي
در اين مطلب گفت و گويي با کتابدار موفق يک مدرسه نابينايان در کشور انگلستان را مي خوانيد.
در مراسم اهداي جايزه کتابدار سال کتابخانه هاي آموزشگاهي (SLA)، خانم شونا فيليپس، کتابدار مدرسه سلطنتي نابينايان مورد تحسين فراوان قرار گرفت. او در گفت و گويي با خانم مدلين ترويس شرح مي دهد چگونه کتابخانه ي اين آموزشگاه را به مرکز پاسخگويي به کودکان با نياز هاي ويژه تبديل کرده است.
چگونه براي کار وارد مدرسه ي سلطنتي نابينايان شديد؟
زماني که دانش آموخته شدم، يک کتابدار کار آمد بودم و مي دانستم که مي خواهم در کتابخانه آموزشگاهي مشغول به کار شوم. تا اين که اين امکان پيش آمد و برايم بسيار جالب بود.
زماني که شما وارد اين مدرسه شديد، کتابخانه اي درآن وجود نداشت. به چه ترتيب براي راه اندازي کتابخانه برنامه ريزي کرديد؟
در مدرسه اتاقي بود که کتاب ها درآن نگهداري مي شد. اول به برنامه ريزي و دسته بندي منابع و مآخذ پرداختم. پيش از ورود من، فضاي لازم براي اين منظور در نظر گرفته شده بود. ما بايد مناسب با نيازهاي ويژه ي کودکان، کار خود را آغاز مي کرديم. چون ساختمان اين مدرسه اثري تاريخي بود، بايد با محدوديت هاي موجود کنار مي آمديم. در زمان طراحي کتابخانه، اين مسئله در نظر گرفته شده بود. فضاي نسبتا قابل انعطافي در اختيار داريم. بيشتر منابع و مآخذ روي ديوارها قرار داده شده اند.
چه نوع فعاليت هايي در کتابخانه بر عهده ي شماست؟
گروه هاي کتابخواني به طور هفتگي و بنابر جدول زمان بندي شده در کتابخانه تشکيل مي شود. ما گروه هاي کتابخواني براي سال هاي اول تا ششم ابتدايي داريم. تعدادي دانش آموز سال دوم، سوم و چهارم هم داريم که باوجود محدوديت زماني بايد در اين کار به ما کمک کنند. اگر تمايلي براي شرکت در اين کار نشان ندهند، مي توانيم مسئوليت هاي ديگري براي آن ها در نظر بگيريم. من در شروع سال مي دانم چه کساني در اين کار شرکت خواهند کرد.
کار با کتابي که احساس مي کنم مناسب است، شروع مي شود و بعد از آن خود گروه تصميم مي گيرد به چه ترتيب نشست هاي کتابخواني را ادامه دهند. با هم در باره ي کتاب ها گفت وگو مي کنيم و بعضي از شاگردان پايه هاي بالاتر دونفري کتاب مي خوانند. همراه با خواندن کتاب، برنامه هاي ديگري هم داريم، از جمله فکر کردن به رخدادها، فضا و مکان داستان. ما اين نشست ها را به چيزي عميق تر از داستان خواني صرف تبديل کرده ايم.
بازديد نويسندگان مختلف از کتابخانه به طور منظم و سالانه انجام مي شود و بسيار خوش شانس بوده ايم که نويسندگاني همانند ايان رنکين، آلکساندر مک کال سميت و ج. ک. رولينگ در ميان بازديد کنندگان ما بوده اند. محور گفت و گو با اين نويسندگان بيشتر در باره ي چگونگي روي آوردن آن ها به کار نويسندگي بوده است و نه در باره کتاب هاي آن ها. کتاب هاي اين نويسندگان، پيش از اين که به اينجا بيايند، خوانده مي شوند. شاگردان کنجکاوند بدانند چطور ممکن است از راه داستان نويسي امرار معاش کرد.
در ارتباط با کتابخانه و مهارت هاي اطلاعاتي هم نشست هايي برگزارمي کنيم. زماني که نگارش در سطح هاي بالاتر آغاز مي شود، کار ما هم فشرده تر و مشکل ترمي شود، چون در اين مرحله در کنار ارائه ي مطالب به اين جوانان، نکاتي مانند سن و سال و نوع مهارت هاي اطلاعاتي مورد نياز آن ها را نيز بايد در نظر داشت. کتابخانه پيش از باز شدن مدرسه، باز است و پس از تعطيل شدن آن، نشست هاي گروهي انجام تکاليف تشکيل مي شود.
شناخته شده ترين پروژه ي شما طرح "ساک کتاب" (يا آن طور که مصطلح است خورجين کتاب) است. ممکن است در اين باره بيشتر توضيح دهيد؟
استفاده از"ساک کتاب" بيشتر در مهد کودک ها، دبستان ها و برخي مدارس خاص مثل "ليندن لوج" در لندن رواج دارد. اين ساک ها، منابعي لمسي (حجمي) هستند. هر کتاب داستاني همراه با منابع جانبي مربوط به آن، يک جا عرضه مي شود. هدف ما از ارائه ي اين طرح، ايجاد علاقه به کتاب خواندن براي لذت بردن و کتابخواني در منزل است. بنابراين، "ساک کتاب" ما وارد منزل يا محل سکونت کودکان مي شود تا امکان کتابخواني در خارج از مدرسه هم براي آن ها فراهم باشد. ما متوجه شديم که ساک هاي سفارشي و موجود در بازار بيش از حد چشمگيرند. بنابراين تصميم گرفتيم ساک کتاب خودمان را تهيه کنيم. موضوعات داستان ها، تا حد ممکن منطبق با واقعيات انتخاب مي شوند. مثلا در يکي ازاين ساک ها داستان "کتي موراگ" اثر "مايري هدرويک" نويسنده اسکاتلندي را گذاشته ايم چرا که در آن زمان چندي از شاگردان ما اهل ايرلند و شمال بودند.
بنابراين، ساکي درست کرديم تا با کتاب همراه شود. از آن جا که در اين داستان، مادر بزرگ راننده ي تراکتور است، ما هم يک تراکتور فلزي بسيار نفيس اسباب بازي و چند کتاب با اطلاعات لازم درباره ي جزاير و مزارع و هم چنين نسخه ي بريل، شنيداري (سمعي)، چاپ شده با حروف درشت و کتاب اصلي را همراه با نوار سر و صداي تراکتور ضميمه ي ساک کرديم.
ساک هاي کتاب ما آن قدر موفقيت آميز بودند که متوجه شديم بچه هاي دبستاني بعد از ورود به مرحله ي راهنمايي باز هم خواهان آن ها هستند. بنابراين، کيف هاي کتاب را با همان ايده، اما با داستان هاي مناسب سنين بالاتر، توليد و ارائه کرديم. يک گروه داوطلب در اين کار به من و کارمندان کمک مي کنند. ما کلاس هايي داشته ايم که در آن ها ساخت محتويات يک کيف کتاب به عنوان يک پروژه و طرح مطرح شده است. اين کلاس ها در پيدا کردن منابع و بودجه بندي به ما کمک خواهند کرد. ما هر سال دو "ساک کتاب" و دو "کيف کتاب" توليد مي کنيم.
در حال حاضر، مدرسه شما داراي شاگرداني با نياز هاي متفاوت است. شما به چه نيازهاي ديگري مي توانيد پاسخ دهيد و چگونه فن آوري هاي نوين و کتاب با فرمت هاي ويژه را براي پاسخ گويي به اين نيازها مورد استفاده قرار مي دهيد؟
ما نياز هاي کودکان با معلويت (ناتواني) هاي گوناگون و MDVI (معلوليت هاي متعدد و اختلالات بينايي) را تامين مي کنيم و شاگرداني در رده هاي مختلف تحصيلي داريم، از مهد کودک گرفته تا شاگرداني درسطح تحصيلي معادل a-level (پيش دانشگاه).
آن طور به نظر مي رسد کتاب ها براي همه ي گروه هاي سني و با هر نوع معلوليت قابل استفاده اند. ادبيات را مي توان بنابر نياز تغيير داد. بنابراين، ما بچه هايي داريم که از آثار شکسپير و مالوري بلکمن تا اريک کارل را مي خوانند.
براي بچه هاي نابينا يا داراي اختلالات بينايي، نسخه هايي با حروف درشت تر و کتاب هايي با خط بريل داريم، اما تعداد کتاب هاي مناسب با نيازهاي بچه هاي بزرگتر، به نسبت کمتر است.
انتشارات Clear vision کتاب هاي لمسي و انتشارات Living Paintings Trust منابع لمسي توليد مي کند. کتاب هري پاتر و کتاب هاي رياضي و علوم هم داشته ايم. شايد کمي مشکل باشند، اما همواره يافت مي شوند، حتي اگر مجبور باشيم خودمان آن ها را درست کنيم. همراهي انتشارات Living Painting Trust در زمينه ي رياضي بي اندازه براي ما ارزشمند بوده است. در همه ي رايانه هاي ما فن آوري قابل دسترسي وجود دارد. اين رايانه ها داراي نرم افزارهاي صوتي هستند و در صورتي که شاگردان نياز به مطالبي با خط بريل يا ابزارهاي مربوط به سيستم MP3 داشته باشند، براي شان فراهم مي کنيم.
با داشتن چنين شغلي، شما بايد پيوسته بخوانيد و با موضوعات روز آشنا باشيد.
با داشتن چنين شغلي نمي توان آرام نشست و بايد همگام با فن آوري هاي نو گام برداشت و به آن چه که امکان دسترسي کودکان به کتاب را آسان تر مي کند، توجه داشت.
چالش هاي عمده ي شما در ارتباط با چه مسائلي بوده اند و براي روبه رو شدن با اين چالش ها چه کرده ايد؟
من همواره سعي کرده ام تا جايي که مي توانم در هر قالب نوشتاري، عامل تخيل را بيابم. ما با همان مشکل ديرينه رو به روهستيم: خواندن براي بسياري از کودکان، کاري است دشوار و به آن گرايش ندارند. بنابراين من سعي مي کنم هرچه بيشتر کتاب هايي را با قالب هاي ويژه بيابم تا شاگردان بتوانند در هر سبکي که انتخاب مي کنند عنصر تخيل را احساس کنند. تا آن جا که به من مربوط مي شود، نشستن و گوش دادن به مطالب يک کتاب، با خواندن آن فرقي ندارد.
پس ازجمع آوري مجموعه هاي مختلف در کتابخانه، ترتيبي داده ام که کتاب ها و منابع ديگرجابه جا نشوند. به اين ترتيب، شاگردان با تجسم نقشه ي کتابخانه در ذهن خود، براي پيدا کردن مسير در اطراف قفسه ها به کمک من نياز ندارند.
آيا در حال حاضر طرحي با عنوان "برندگان کتاب خواني" در دست اجرا داريد؟
چون امسال "سال ملي کتابخواني" نام گرفته است، فکر کردم خوب است يک برنامه ي کتابخواني درطول سال داشته باشيم. بنابراين، با نگاهي به برندگان کتابخواني، سطح برنامه را رفته رفته و متناسب با بچه هاي خود تغييرداديم. کودکاني که به کتابخواني علاقه نداشتند در اين طرح حضور دارند. مدارک و جوايزي هم براي آن ها در فهرست کتابخوانان درنظر گرفته شده است. ما در اسکاتلند آزادي عمل داريم که خودمان منابع و مآخذي را که تشخيص مي دهيم کاملا با نيازهاي شاگردان سازگاري دارند، انتخاب کنيم.
کتابخانه در اين چند سال چگونه تکامل پيدا کرده است؟
تغييرات و پيشرفت در کتابخانه، متناسب با نياز مخاطبان انجام مي شود. ما شمار در خور توجهي دانش آموز در سطح بسيار بالاي خواندن داريم که با تمام تلاش نيازشان را تامين مي کنيم. عملا از همه ي طبقات جامعه افرادي در اين جا حضور دارند که مجموعه ي آن ها مسير پيشرفت کتابخانه را تعيين مي کند. هدف اصلي از تاسيس اين کتابخانه، دسترس پذير بودن آن تا حد امکان است. خواسته ي من اين است که همه ي افراد از خردسالان گرفته تا دانش آموزان و کارکنان کتابخانه بتوانند با بيشترين توان و استقلال کامل به اين کتابخانه دسترسي داشته باشند.
برگردان:
كاميار انگالي