اصولي بايسته مديريتي شايسته
علي اقليدي نژاد
نسخه متنی
نمايش فراداده
علي اقليدي نژاد
اصولي بايسته مديريتي شايسته
بي گمان تبليغ دين در سايه پشتكار و همت هاي سترگ مجاهداني گمنام كه سختي ها را بر خود هموار مي سازند شكل مي گيرد.
سربازاني كه با كوله باري از توكّل، به سوي رسالت پيامبر گونه خويش گام برمي دارند. اما اين همه فارغ از سازماندهي، برنامه ريزي، هدايت، نظارت و در يك كلام مديريتي توانا چندان ثمربخش نخواهد بود. مديريت است كه مي تواند با كل نگري و مجموعه انگاري اهداف تبليغي و با توجه به فرايند متغيرهاي خارجي و دروني به فرايند تبليغ دين سمت وسو داده از نيروها و منابع به بهترين شكل بهره برداري كند. بدون مبالغه بايد گفت امروزه بيشتر چالش هاي فرا راه تبليغ دين در نگرش و سطح توانايي مديران فرهنگ و تبليغ نهفته است.
اين مقاله تلاشي ناچيز در عرصه كارآمد سازي مديريت تبليغ ديني است. از اين رو با توصيه هايي كاربردي سعي در توانا سازي مديريت در حيطه هاي گوناگون دارد.
1. سطح فرهنگ و آگاهي جامعه
يكي از رسالت هاي مهم مديران در امر برنامه ريزي و مديريت، داشتن نگرشي دقيق و ژرف از ميزان آگاهي و سطح فرهنگي جامعه است. بي توجهي به اين مسأله اساسي و از نظر دور داشتن باورها و نگرش هاي فرهنگي جوامع و مناطق و تفاوت هاي موجود در آن ها، مي تواند شكست سختي بر دستگاه تبليغي وارد ساخته، كارآيي آن را محدود يا متوقف سازد. در تبليغ اثربخش، آگاهي از نوع و نگره فرهنگي جامعه و شرايط محيط زيست فرهنگي مخاطبان، نقشي كليدي و محوري دارد. بايد دانست كه مخاطبان، تشنه معارف هستند يا بي توجه و گريزپا. قرآن؛ آن صحيفه معجزه آسا، اين مسأله مهم را با مثال بيان مي كند. افراد انساني را طبقه بندي نموده، روح بعضي را به زميني آماده كه بارش باران آن را سبز و پر طراوت مي نمايد تشبيه كرده، روح گروه ديگر را همچون زميني شوره زار مي داند كه جز خار و خاشاك، روئيدني ديگري ندارد. 1
انديشمند و محقق معاصر شهيد مطهري رحمه الله در همين باره مي گويد: «دشواري و سنگيني اين مسؤوليت ها (تعليم و تبليغ، اصول و فروع دين و پاسخگويي به نيازهاي مردم) در همه زمان ها يكسان نيست. بستگي دارد به درجه تمدن و سطح فرهنگ جامعه و ميزان آگاهي مردم به مسائل مختلف از يك طرف و فعاليت نيروهاي مخالف از طرف ديگر.» 2 بنابر اين توجه به سطح آگاهي عمومي و فرهنگ سياسي، اجتماعي و اقتصادي حاكم، بسيار مهم و درخور توجه است. اين مساله زماني اهميت دو چندان پيدا مي كند كه وظيفه مديريت تبليغ، انتشار و ارائه مفاهيم متعالي اسلام بوده و از سوي ديگر تلاش هاي دشمنان در جهت تخريب مباني اعتقادي مردم به گونه اي پي گير و مداوم در حال انجام است.
در اين فضا توجه به بسترها و زمينه هاي ارزشي بايستي مورد توجه ويژه قرار گيرد، تا متغيرهاي مزاحم متعددي كه بر رفتار فرهنگي مردم تأثير مستقيم و غير مستقيم دارد، كنترل شود.
شهيد مطهري با نگاه ژرف خود اين گونه مي گويد: «به مسأله محيط مساعد اخلاقي و اجتماعي كه هم آهنگ با مفاهيم متعالي معنوي باشد، بايد كمال اهميت داده شود.» 3
2 - شناسايي منطق، زبان و انديشه هاي نوين
شناخت منطق و زبان روز مي تواند به هم زباني با نسل ها و قشرها، منجر شود و آشنايي با انديشه هاي نوين ضامن پويايي و تحرك سازمان تبليغ است و همگي مي توانند به مديريتي توانا و پيشرو ياري رسانند.
همراهي با زمان و شناخت مكان و در مواردي پيشي گرفتن بر زمانه، از بايسته هاي مديريت تبليغ ديني است.
انتظار هجوم و سپس دفاع، از آسيب هاي جدي است كه پيكره مديريت را تهديد مي كند.
قرآن كريم بر اين راهبرد اساسي تأكيد مي فرمايد: «واعّدوا لهم ماستتعتم من قوّة و من رباط الخيل ترهبون به عدوّ اللّه و عدوّكم»4«با هر نيرويي در توان داريد براي مقابله با آن ها آماده سازيد و (همچنين) اسب هاي ورزيده (براي ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد.» 5
مرحوم شهيد مطهري نيز هدايت و رهبري را از گذرگاه شناخت ميسر دانسته و مي فرمايد: «بايد با منطق روز و زبان و افكار روز آشنا شد و از همان راه به هدايت و رهبري پرداخت.» 6
يكي از رسالت هاي مهم مديران در امر برنامه ريزي و مديريت، داشتن نگرشي دقيق و ژرف از ميزان آگاهي و سطح فرهنگي جامعه است
مديريت سازمان تبليغ ديني، همواره بايد خود را در متن رويدادهاي علمي و پژوهش هاي بنيادين قرار دهد و با شناسايي سره از ناسره، از فراگير شدن شبهات پيشگيري نمايد و به تعبير رهبر فرزانه انقلاب «ذهنيت جامعه را واكسينه نمايد.» ايشان يكي از راه هاي پاسداري از فرهنگ خودي را اين گونه بيان مي كند: «حوزه بايد در متن حوادث علمي عالم باشد. امروز شما بايد بدانيد و در جريان باشيد كه مثلا در مقوله جامعه شناسي در دنيا چه نظرات و ايده هايي هست و چه فكرهايي مي جوشد. گاهي در اين فكرها عناصر مطلوبي هست، آن را جذب كنيد. عناصر نامطلوبي هم هست، قبل از آن كه بيايد دفاع مناسبش را آماده كنيد و ذهنيت جامعه را واكسينه نماييد. اين طور نباشد كه وقتي آمد و يك عده رفتند و خواندند و طرفدار شدند، ما بگوييم كه فلان كس در فلان قضيه اين طوري گفته و اين مطلب، به اين دليل و اين دليل درست نيست و راه برخورد وجود ندارد.» 7
3 - اولويت بندي و كل نگري
يكي از رموز موفقيت و پيروزي مديران كار آمد و كاردان، اولويت شناسي و طبقه بندي كارها و وظايف است. اين امر ميسر نيست مگر با همراهي مردم و شناسايي نيازهاي فرهنگي آنان. پرداختن به كارهاي روزمره بدون اولويت بندي، از آن ها كلافي سردرگم مي سازد. پس بر مديران و برنامه ريزان تبليغ ديني است تا خود را از بند مسائل انحرافي برهانند و با اولويت شناسي، زنجيره اي از زمينه هاي كاري سنجش شده و ارزشيابي گشته را به ترتيب اولويت و اهميت فراهم آورده تا با تمركز نيروها بر يك محور، كارها با سرعت و دقت بيشتري به پيش روند. مولاي پرهيزكاران در اين رابطه مي فرمايند: «انّ رأيك لا يتّسع لكلّ شيي ءٍ ففرّغه للمهمّ؛ 8 انديشه تو گنجايش و توان در برگيري همه چيز را ندارد، بنابر اين آن را براي پرداختن به امور مهم آزاد بگذار.»
اولويت بندي و پردازش كارها ممكن نيست مگر با ترك امور جزئي و غير ضروري و قرار دادن آن ها در پايين ترين مرحله در برنامه ريزي اجرا.
امير مؤمنان راز كاميابي را در مديريت، دوري از امور كوچك و فروتر و پرداختن به امور مهم مي دانند و مي فرمايند: «امّا بعد فاطلب ما يعينك و اترك ما لايعينك فانّ في ترك ما لايعينك درك مايعينك؛ 9 درپي كارهاي مهم برو و از پرداختن و دل مشغولي به كارهاي غير ضروري بپرهيز چون با ترك كارهاي غير مهم زمينه دريافت و رسيدگي به امور اساسي فراهم مي آيد.»
توجه به «نوبه نو شدن» رويدادها و مسايل مي تواند مديريت تبليغ را ياري رساند. رهبر فرزانه انقلاب با تأكيد بر ضرورت شناخت مهمترين ها اين چنين مي فرمايد: «آن چيزي را بايد گفت كه مهمتر است... آن چيزي كه امروز به صورت سؤال در ذهن جوانان است و اگر جواب داده نشود ممكن است آن ها را گمراه كند، اين سؤال چيست؟... بايد بگرديد پيدا كنيد. بخش دشوار قضيه اين جاست. عده اي بگردند آن سؤالاتي را كه در ذهن هاست پيدا كنند. هميشه كه يك طور سؤال در ذهن ها نيست. زماني كه ماها در رأس كار تبليغ و شتابنده در اين راه و محض براي اين كار بوديم مسائلي وجود داشت كه امروز آن مسايل اصلا مطرح نيست. آن روزها ما بايد مي نشستيم و سوسيالسيم و ماترياليست تاريخي را مي فهميم و برايش جواب تهيه مي كرديم. آن روز در ذهن غالب جوانان ما، دانشگاهي هاو غير دانشگاهي ها وحتي بعضي از بازاري ها اين حرف ها بود... اما امروز اين حرف ها نيست. امروز مسائل ديگري است. آيا مي خواهيد بگزاريد اين مسائل بماند؟ آيا مي خواهيد در ذهن دختران و زنان و پسران و مردان ما خلاء بماند؟ تا دشمن بيايد اين خلاءها را، آن طور كه خودش مي خواهد پربكند؟ اگر نمي خواهيد، بايد بدانيد كه اين خلاء چيست. دستگاه هايي لازم است كه به اين بينديشند و فكر كنند.» 10
بي ترديد در مقوله پرارزش و مهم مديريت تبليغ، هر گونه سستي، جزئي نگري و عدم دسته بندي، خسارتي بس عظيم و كشتار فرهنگي نسل ها را به دنبال خواهد داشت. جزئي نگري و نداشتن اولويت، چيزي جز انهدام و پاشيدگي به دنبال نخواهد آورد.
علي عليه السلام در همين رابطه مي فرمايند: «من اشتغل بغير المهّم ضيع الاهم؛ 11 كسي كه خود را مور جزئي مشغول سازد... پاشيدگي و تضييع مسائل مهم تر را فراهم نموده است.» و در جايي ديگر راز و رمز سقوط و فروپاشي حكومت ها را - كه مجموعه اي از مديريت مي باشند - در چهار نكته اساسي مي دانند كه از جمله آنان جزئي نگري است. 12
از ديگر نكاتي كه در مديريت اجراء اولويت شناسي بايد به آن توجه كامل داشت، كل نگري است. زيرا هر اولويت بندي بدون آن به زنجيره اي گسسته، پاره پاره و ناكار آمد مي ماند. بنابر اين بايد براي شناسايي جايگاه ارزشي و اجرايي امور، آن ها را در مجموعه اي كلي و در سطحي پيوند خورده با ديگر مجموعه ها و كارها ديد و سپس به ارزشگذاري و اجراء پرداخت. نگرش تجربي و در عين حال باز و روشن حضرت امام با تأكيد بر لزوم كل نگري و پي بردن به روابط موجود در كلام ايشان اين گونه هويدا مي شود.»مابايد در سنجش هايمان روي هم مطالب را بريزيم و حساب كنيم. يك نقطه را اگر بخواهيم نظر بكنيم ممكن است اين نقطه ما را به خطاء بكشاند.» 13
با توجه به گفتار ياد شده و آنچه تا كنون آمد، پرداختن به امور اساسي و اولويت شناسي و داشتن طرح و برنامه كلي و از سويي كل نگري مي تواند مديريت سازمان تبليغ ديني را با شتابي مطمئن به سوي اهدافش به پيش برد.
4 - توجه به نسبيت روش ها و وسايل
پيش بيني روش ها براي رسيدن به اهداف و تدارك ابراز كارا و تأثير بخش در جهت نيل به مقصود، يكي ديگر از رسالت هاي مديريت تبليغ ديني است. اما آنچه مهمتر به نظر مي آيد توجه به نسبيت روش ها و نسبيت كارآيي ابزارها مي باشد؛ فرهنگ سازي و نفوذ در دل مخاطبان در هر گروه و جامعه، نيازمند لباسي خاص و ظرافتي ويژه است. همان گونه كه امر به معروف و نهي از منكر كه يكي از جلوه هاي تبليغ ديني است. با توجه به زمان، مكان و مخاطب حكمي متفاوت مي يابد، لحاظ اين امور در تبليغ نيز اهميتي ويژه دارد. غبار گچِ نشسته بر لباس را مي توان با زدن زدود و بر طرف كرد ولي زدودن دوده سياه، اگر با روش نخست صورت پذيرد، ثمري جز سياهي بيشتر بدنبال نخواهد داشت، بلكه آن را بايد با روش ملايمتري مانند فوت كردن بر طرف نمود14. توجه به اين نسبيت ها از رموز موفقيت و بي توجهي به آن ها موجب بي نتيجه ماندن تلاش ها در عرصه مديريت و در كل سازمان تبليغ ديني خواهد بود.
در دنياي كنوني اگر شاهد موفقيت هاي چشمگير دشمنان دين مي باشيم و هر روزه فتح دل هاي پاك به وسيله امواج ناپاك را در پيش چشمان خود به نظاره مي نشينيم، راز آن را بايد در توجه دشمن به نسبيت روش ها و ابزار تبليغ جست وجو نمود.
رهبر فرزانه انقلاب با نگاه تيزبين خود ضمن آن كه تبليغات ديني در جناح جهان مسيحيت را فاقد ارزش هاي استدلالي، ژرف و تدوين شده مي دانند. اين گونه بيان مي دارند: «ولي در عين حال از لحاظ تبليغي جلو هستند. آن ها بسياري از فيلم ها را ساخته اند كه ظاهرش هم نشان نمي دهند، امّا تبليغ مسيحيت است. كسي كه اين رامي بيند متأثر مي شود. كشيش را در يك چهره نوراني نشان مي دهد كه فلان كار مي كند.» 15
امروز سازمان تبليغ مسيحيت بيش از 2000 بيمارستان با 266 درمانگاه رايگان؛ 698 جزام خانه و 2655 يتيم خانه در دنيا ايجاد نموده است. كليسا با استفاده از احتياج و نيازمندي مردمان و در جهت تأثير گذاري بر سطح انديشه آنان و تغيير باورها 36450 مدرسه ابتدايي و 11154 مدرسه متوسطه و دبيرستان ساخته است و تنها در آفريقا پنج ميليون دانش آموز مسلمان در مدارس مسيحيت تحصيل مي كنند. 16 لذا درك زمان و برآورده ساختن نياز لحظه ها مي تواند در كارآيي نظام تبليغ ديني تأثير شگرفي برجاي گذارد.
مقام معظم رهبري در باره رهبري امام خميني رحمه الله مي فرمايد: «هنر در اين است كه انسان كار را در لحظه خودش انجام بدهد و زمان را بشناسد... هنر اين مرد [امام خميني] آن است كه هميشه نياز لحظه را فهميده، البته اين كار (نياز لحظه ها را برآورده كردن) كار خيلي مهمي است. اولاً درك استعداد و تيز بيني مي خواهد ثانياً شجاعت و شهامت مي خواهد؛ يعني، وقتي كه ديگران كاري را نمي كنند، او انجام مي دهد.» 17
ترفند دشمنان و استفاده از روش ها و فن آوري نوين در تزريق زهر انديشه هاي فاسد كاربردي وسعي دارد. امام خميني رحمه الله اين مساله را اين گونه تشريح مي فرمايند: «يك مساله مضر به مملكت را خيلي قشنگ و آب و تاب دار و طوري كه پسند مثلا جوان باشد مي نويسند و ليكن محتوايش مضر مملكت است.» 18
بنابر اين لزوم گزينش روش هاي هدايت ديني و ابزار مناسب با آن امري روشن و آشكار است. مغز متفكر شهيد انقلاب در همين باره مي گويد: «يك چيز در يك جا وسيله هدايت و بسا همان چيز در جاي ديگر وسيله گمراهي و ضلالت باشد.» 19 و در جايي ديگر با تاكيد بر نسبيت مي فرمايد: « وسايل هدايت هر زماني مخصوص خود آن زمان است.» 20 پس بر مديريت و سازماندهي تبليغ ديني لازم است تا از اين نكته سود جسته، به بازنگري و بازسازي سازمان خود اقدام نمايد.
5 - ضرورت باز سازي و تحول و توجه به مخاطبان
نوبه نو گشتن انديشه ها و نيازهاي متفاوت نسل ها از سويي و از ديگر سو تحول سريع جوامع و ابزارها، فاصله بين انديشه هاي كهن و نوين را دو چندان نموده و جوامع را با خطر انقطاع نسل ها مواجه ساخته است.
در اين جا آنچه بيش از ديگر شاخص ها اهميت دارد نگرش هاي فرهنگي و بافت هاي باوري قشرهاي مختلف است كه كار را بر نظام تبليغ ديني بيش از پيش دشوار ساخته است.
در اين معركه ناهمگون، باز سازي و تحول در روش ها و وسايل در مسير تاثير هماهنگ بر انديشه هاي ناهماهنگ بيشتر جلوه مي كند. تكيه و تعصب بر روش هاي سنتي - اگر چه پسنديده و كارآمد باشند - و يك گونه نگريستن به مخاطبان، راهي جز عقب نشيني فراروي تبليغ نخواهد گذاشت. بنابر اين بايسته است ضمن حفظ ارزش هاي و سنت هاي روشي - ابزاري ديرين، نگاهي به روش ها و ابزار نوين انداخته شود و با تجهيز نظام تبليغي بكارزار پرداخته شود.
امام راحل رحمه الله با توجه به همين مهم مي فرمايد: «براي رساندن صداي مظلومان به جهان، در توسعه شبكه هاي راديويي جديت نمايند تا ملت ها هرچند مختصر از آنچه بر ما گذشته است و مي گذرد مطلع شوند و گروه هايي براي روشنگري و تبليغ در فرصت هايي مناسب به كشورها اعزام، كه صداي مظلوميت ملت و جرايم قدرتمندان ستمگر را به اطلاع ملت ها و مظلومان جهان برسانند.» 21
شهيد مطهري رحمه الله نيز بر لزوم تحول و اصلاح شيوه ها و امكانات تأكيد مي نمايد و مي گويد: «در هدايت و رهبري نسل قديم كه سطح فكرش پايين تر بود، احتياج داشيم به يك طرز خاص بيان و تبليغ ويك جور كتاب؛ اما امروز آن طرز بيان و آن طرز كتاب ها به درد نمي خورد. بايد و لازم است ر فرم و اصلاح عميقي در اين قسمت ها به عمل آيد.» 22
اما آنچه در تحول و اصلاح بايد به آن توجه داشت، پاسداري از ميراث گرانسنگ و پر بهاي تجارب و آزموده هاي گذشتگان است. نبايد به بهانه اصلاح و بازسازي به دگرديسي و واژگون ساختن سنت هاي نيك گذشتگان پرداخت. سخنان رهبري انقلاب ناظر بر همين مطلب است: «حوزه هاي علميه مشتمل بر ميراث گرانبهايي از روش ها و تجربه ها و اندوخته هاي علمي است. براي بهره بردن از اين تراث علمي و فني و افزودن بر آن، بايد از نيروي ابتكار و خلاقيت استفاده كرد و سلف صالح نيز با ابتكار و خلاقيت خود بود كه توانستند دانش هاي ديني را به سطح كنوني برسانند. حوزه بايد راه را بر نوآوري علمي و فني فرزندان خود باز كند... همين سخن در باره سنت هاي ساختاري و شيوه هاي تعليم و تعلم، جاري است. بي شك در اين مقوله نيز بسي اندوخته هاي ارزشمند هست كه مزاياي نظام حوزه اي به شمار مي آيد و در هر تحول ساختاري بايد محفوظ بماند. ولي اين سخن حق نبايد مدعاي حق ديگري را به فراموشي دهد و آن اين كه حوزه براي پيشرفت خود بايد از ابزارها و روش هاي متداول در محيط علمي استفاده كند و خود را از امكاناتي كه بشر را در كسب علم موفق تر مي سازد محروم نسازد.» 23
در هر حال نگاه هاي اميدوار ملت هاي دردمند و ستم كشيده به سوي نظام ديني و ارزشي ايران دوخته شده است و با بردباري در انتظار جوشش پيام دين از دل آن و سپس انتشار آن در سراسر جهان مي باشد و اين مهم ممكن نيست مگر با استفاده از امكانات نوين و پژوهش هاي نوآمد و هماهنگي با آن ها... سخن رهبري در اين زمينه گوياي دردهاي نهفته و نيازهاي خفته است: «اين مجموعه اي (حوزه علميه كه خود جزئي از نظام پيوسته فرهنگي است) كه امروز به يك معنا چشم اميد جهاني به اوست و مايه اتكا و اميد امروز و آينده كشور است بايد خودش را با شرايط و امكانات و پيشرفت هاي زمان هماهنگ كند... از ابزارهاي جهان استفاده كند. اين نمي شود كه دانشگاه ها و مراكز پژوهشي عالم براي دانشجويان و محققان و خرده محققان خودشان امكانات تحقيق را فراهم كنند اما ما با همان شيوه هاي قديمي كه يك روز بزرگان ما عمل مي كردند - چون دستشان خالي بود - همانطور عمل بكنيم. مگر چنين چيزي ممكن است؟» 24
6 - سپردن كار به كاردان
واگذاراي امور به افراد كاردان و آگاه از ديگر رسالت هاي مهم مديريت تبليغ است. با توجه به گستره دامنه دار تبليغ ديني و تنوع و تكثر مخاطبان، تلاش همراه با سختي در جهت حفظ كردن،تغيير دادن يا متمايل نمودن انديشه ها، وجود نيروهاي كارآمد و اثر بخش از سويي و از ديگر سوي متعهد بسيار ضروري و لازم به نظر مي رسد. كساني كه بتوانند ضمن احساس وظيفه، بار سنگين اين رسالت را تا پايان بردوش بكشند.
داستان حضرت يوسف عليه السلام در قرآن كريم و اشاره وي به استعداد و قابليت خويش در مورد امور اقتصادي، بر گفتار پيش تأكيدي در خور است. وي پس از آن كه با عزيز مصر رو به رو مي شود، به دو ويژگي خود يعني امانتداري يا تعهد و آگاهي و تخصص اشاره مي كند و مي گويد: «اجعلني علي خزائن الارض انّي حفيظ عليم»25صلي الله عليه وسلم مرا سرپرست گنجينه هاي سرزمين مصر قرار بده، زيرا امانتداري نگهدارنده و آگاهم.» تناسب سمت با روحيات و توانايي اشخاص جزء جدا ناشدني يك انتخاب خوب است.» 26
مولاي متقيان و الگوي مديران، علي عليه السلام در نامه خود به مالك اشتر در باره انتخاب مديران اين گونه توصيه مي فرمايد: «و اجعل لرأس كلّ امر من امورك راساً منهم لا يقهره كبيرها و لايتشتت عليه كثيرها؛ براي هر يك از امورت رئيسي و مديري بگمار و مسؤولي كه كارهاي بزرگ او را مقهور و مغلوب نسازد و زيادي كارها او را پريشان و خسته نكند.»
امام راحل نيز بر لزوم بكارگيري نيروي متخصص در جايگاه اصلي تأكيد مي فرمايند و خطاب به دانشجويان مي گويند: «بايد هر قشري در همان محل خودشان و در همان بنگاهي كه آن ها جزئيت دارند در آن ها و عضويت دارند در آن جا، همان را مشغول بشوند، نه شما انقلاب اقتصادي را دنبالش برويد، نه آن هاي كه مي خواهند انقلاب اقتصادي درست كنند بيايند دنبال دانشگاه ها.» 27
بنابر اين لحاظ شايستگي، كارداني و تعهد و در يك كلام شايسته سالاري برخاسته از دين، يكي از لوازم اساس در مديريت كلان در عرصه فرهنگ و تبليغي با نگره ديني مي باشد.
7 - روند كارشناسانه
نظارت كارشناسان متعهد بر امور به سازي روند تبليغ ديني كمك فراواني مي نمايد. امروز باپيچيدگي فرايند تبليغ، وجود خبرگاني كارشناس لازم است تا ماهيت پيام ها، قالب گذاري و استفاده از شيوه هاي ارائه پيام و همچنين ابزار مناسب، مورد تحليل و ارزيابي قرار گيرد. بنابر اين مديريت تبليغ ديني بايستي فرايند تبليغ ديني را از آغاز تا انجام تحت نظارت و ارزشيابي كارشناسان زبده قرار دهد تا عمل كنش تبليغي به واكنش ضد تبليغي دچار نشود.
حضرت امام رحمه الله در اين خصوص مي فرمايند: «اين فيلم ها ممكن است يك نتايجي بدهد كه نتايج را اشخاص عادي نتوانند درست بفهمند. كارشناس ها در آن فكر كنند، تامل كنند تا اين كه يك فيلم صحيحي باشد كه مناسب جمهوري اسلامي و با مصالح اسلام، با مصالح كشور خودتان باشد... علي اي حالٍ يك توجه خاصي در اين جا لازم است كه بايد بشود و افراد كارشناس لازم داريد... يك عده اي كارشناس كه درست مطالعه كنند و بفهمند، هم در فيلم ها و هم در گفتارها و هم در مصاحبه ها، همه اين ها بايد اين طور باشد تا اين كه انشاالله موفق بشويد.» 28
آيت الله مطهري رحمه الله نيز با تشريح وظيفه دانشمندان و انديشمندان اسلامي بر ضرورت وجود ديدگاه هاي كارشناسانه و رد پاره اي از نظرات غير كارشناسي تاكيد مي نمايد و مي گويد: «بايد با هرج و مرج تبليغي و اظهار نظرهاي نامتخصص مبارزه شود.» 29
به راستي اندوهبار است كه بسياري از كارها بدون كارشناسي لازم و تنها براساس سليقه ها انجام پذيرد و ضربه هاي اين ناپختگي را اسلام عزيز تحمل نمايد.
بديهي است در جايگاه مديريت و حتي تبليغ فردي، نظرات و پيشنهادهاي بسياري ارائه مي شود ولي در پايان اين مدير است كه بايد با چيره دستي و مهارت، كارشناسي ترين آن ها را برگزيند و به كار بندد. امير مؤمنان مي فرمايند: «الرّاي كثير و الحزم قليل30 ؛ رأي و پيشنهاد بسيار است ولي افكار و آراء سنجيده كم است.»
از اين رو بايد بدون كوچكترين پنداري يا بزرگداشت نظرات، پيشنهاد ناب، ارزنده و كاربردي را گزينش نمود و از شتابزدگي خود داري كرد و با بردباري پاي در راه رسالت گرانقدر تبليغ ديني گذاشت.
8 - هماهنگي، همدلي و تمركز
از ديگر رسالت هاي مهم مديريت تبليغ ديني هماهنگ نمودن و سازماندهي منابع انساني و غير انساني و از سويي هم طيف نمودن آن ها در جهت رسيدن به هدف مشترك است. بي توجهي به اين امر مهم خنثي سازي تلاش هاي در درون مجموعه، دوباره كاري، تخريب انرژي و حتي دور شدن از هدف اصلي را به دنبال خواهد داشت و به تعبير مقام معظم رهبري تبديل به ضد تبليغ خواهد شد. ايشان مي فرمايند: «اگر تبليغ درست انجام نشود به ضد تبليغ بدل خواهد شد و تاثير منفي به جاي خواهد گذاشت.» 31
بنابر اين حفظ همدلي و هماهنگي در رسالت تبليغي يكي از عناصر كليدي به شمار مي رود. امام خميني رحمه الله با تأكيد بر همين نكته مي فرمايند: «ما بايد در همه امور هماهنگي را حفظ نماييم مخصوصا هماهنگي در تبليغات كه از اهم امور است بايد بيشتر حفظ شود. بايد سعي كنيد وحدت و هماهنگي را به صورتي حفظ نماييد كه هر گونه تبليغات سوء را از بين ببريد.» 32
رهبري انقلاب نيز در ديدار با نمايندگان فرهنگي جمهوري اسلامي در خارج از كشور در مورد فعاليت هاي فرهنگي چنين مي گويند: «بايد سعي كنيد كه كارهاي فرهنگي و تبليغي شما يك جهت داشته باشد و هماهنگ باشد.» 33 بديهي است ساختن نظامي پيوسته، هماهنگ و متمركز و همدل بدون مديراني همدل و همسو ممكن نيست.
لذا برگزيدن كادري فداكار، همسو و هماهنگ و به دور از سويه هاي گوناگون مي تواند به ساختاري فرهنگي، نظام و پيشرو به سوي هدف مشترك، ياري رساند.
مدير يگانه و مولاي مؤمنان علي عليه السلام در اشاره به همين مساله در توصيه اي به مالك اشتر بر ايجاد شبكه اي از مسؤولين همدل و فداكار تاكيد مي فرمايند: «فرماندهان تو بايد كساني باشند كه بيش از همه همدل و فداكار در كمك و ياري به سپاهيان باشند.» 34
يكي از رازهاي موفقيت و كاميابي مديران كارآمد را مي توان در توجه به همين نكته دانست و در مقابل يكي از عوامل هدر رفتن و سايش نيروها در مجموعه مديريت كلان فرهنگي در سهل انگاري و روي بر تافتن از اين مهم نهفته است.
9 - تربيت نيروهاي آموزش ديده
يكي از ويژگي هاي مبلغان ديني آگاهي و تخصص در زمينه هاي كاربردي و اثر بخش تبليغي است و اين آگاهي است كه به مبلغ توان نفوذ در انديشه ها و تغيير تمايل آن ها را مي دهد.
در سلسله پيامبران الهي آنچه بيش از همه رخ مي نمايد بينش و بصيرت ايشان در رسالت خويش و همچنين در پيام الهي است كه آنان حامل آن مي باشند. خداوند متعال خطاب به پيامبر اين چنين دستور مي دهد: «قل هذه سبيلي ادعوا الي الله علي بصيرة انا و من اتبعني» 35 رحمه الله صلي الله عليه وسلم بگو اين راه من است. من و پيروانم با بينش و بصيرت و آگاهي كامل مردمان را به سوي خدا دعوت مي كنيم.»
بنابر اين آگاهي و بينش درست، اولين ره توشه مبلغ ديني است.
اما اين آگاهي خود به خود به ثمر نخواهد نشست بلكه بايد در پرتو آموزش درست و پي گير باشد تا بتواند به مرحله تحقيق برسد. اين جريان حتي در مورد حاملان وحي نيز صادق است. قرآن كريم ضمن اشاره به آموزش حضرت موسي عليه السلام به وسيله حضرت خضر، وي را نيز در طبقه دانش آموختگان مكتب بي واسطه ربوبي قرار مي دهد و حادثه را اين گونه بازگو مي كند «فوجدا عبداً من عبادنا آتيناه رحمه من عندنا و علّمناه من لدنّا علما قال له موسي هل اتبعك علي ان تعلّمن مما علّمت رشدا» 36 «(در آن جا) بنده اي از بندگان را يافتند كه رحمت و (موهبت عظيمي) از سوي خود به او داده و علم فراواني به او آموخته بوديم. موسي به او گفت: آيا از تو پيروي كنم تا از آنچه به تو تعليم داده شده و مايه رشد و صلاح است به من بياموزي؟» پس وجود آموزه هاي كاربردي براي مبلغ دين نقشي هستي بخش دارد زيرا بدون آن تبليغ دين به وسيله اي در خلاف سير فطري خود تبديل خواهد شد و نه تنها به هدايت و روشنگري نخواهد پرداخت بلكه زمينه دوري انسان ها از دايره مقدس دين را فراهم مي نمايد.
شهيد مطهري رحمه الله بر همين نكته اشاره نموده و سبب اساسي گرايش به نگرش هاي مادي را در ضعف آموزش مبلغان مي داند و مي گويد: «ضعف منطق هايي كه غالبا ديده مي شود كه افراد ناوارد در مسائل مربوط به حكمت الهي، عدل الهي، قضا و قدر الهي، اراده و مشيت الهي... و غيره از خودشان مي دهند و غالبا مستمعان آن ها مي پندارند كه آنچه اين جاهلان و بي خبران مي گويند متن تعليمات ديني است و اين ها به اعماق آن تبليغات رسيده اند يكي از موجبات بزرگ لامذهبي و گرايش هاي مادي است.» 37
و در جايي ديگر اين بحران را مضر و مايه بي آبرويي ارزيابي مي كنند: «انتشارات مذهبي ما از نظر نظم وضع نامطلوبي دارد. بگذريم از آثار و نوشته هايي كه اساسا مضر و مايه بي آبرويي است.» 38
اين آسيب جانكاه تنها گريبان زمانه شهيد را نگرفته بود بلكه اينك نيز اين آفت در درون لايه هاي تبليغات ديني وجود دارد. مديريت ارتباطات ديني اين دانستني ژرف را بايد بيش از پيش در نظر قرار دهد كه «تبليغ هم يك كار و فن است و مي تواند يك علم باشد و هست و بايد تدريس بشود.» 39 اين گويش صميمانه رهبري، حكايت از دردي عميق دارد كه رسالت مديران تبليغ ديني را در بخش آموزش بس سنگين و حساس مي نمايد. اين مساله آن چنان كليدي و اساسي است كه در سال هاي قبل از انقلاب و بعد از آن مورد توجه رهبران انقلاب بوده است.
حضرت امام در خطابي به شوراي عالي تبليغات اين گونه مي فرمايند:
«لازم است شوراي عالي تبليغات در جذب و آموزش نيروهاي صالح و افراد شايسته براي اعزام به خارج از كشور و براي مقصد نشر فرهنگ اسلامي به وزارت ارشاد كمك و همكاري نمايند و با هماهنگي كامل اين وظيفه الهي را عمل نمايند.» 40 فيلسوف شهيد آيت الله مطهري نيز ضمن اشاره به تربيت نيروهاي آموزش ديده، يكي از راه هاي آزاد انديشي و عمل به رسالت اصلي در زمينه تبليغ ديني را فراهم آوردن امكانات مادي مي داند و مي فرمايد:
«طرفدار اين نظريه هستم كه خودسازمان روحانيت گروهي خطيب و واعظ با برنامه صحيح تربيت كند و زندگي آن ها را اراده كند و آن ها مزد و اجري از رسالت خود نخواهند. اين عده خواهند توانست آزاد بينديشند و وابستگي نداشته باشند.» 41
از ميان آنچه گفته شد مي توان عصاره آن ها را در سه نكته برشمرد:
1 - آموزش دهنده بايد مرجعي صالح و آگاه باشد مانند آموزش موسي به وسيله حضرت خضرعليهما السلام.
2 - فراگير بايد از نيروهاي شايسته بوده و تنها هدفش نشر اسلام و فرهنگ ناب آن باشد.
3 - هم پا و همراه تربيت نيروهاي كار آمد در تمامي سطوح نظام تبليغ ديني بايستي موانع رشد و آزاد انديشي آن ها برداشته شود تا بتوانند با فراغ بال و آزادي مشروع و كامل به تبليغ شريعت مقدس بپردازند.
10. ارزيابي و پي گيري و نظارت
ارزيابي نتايج كار و پي گيري فرايند تبليغي ازجمله رسالت هاي مهم مديريت تبليغات مي باشد تا بتواند تلاش هاي صورت گرفته را با برنامه هاي پيش بيني شده مقايسه نمايد و از سويي با در نظر گرفتن و اعمال اصلاحات شايسته و بايسته - در مواردي كه تلاش ها از اهداف فاصله گرفته اند - نظام تبليغ ديني را در حالت نشاط و پويايي قرار دهد. اينك به هر كدام از مراحل ارزيابي و پي گيري نظري جداگانه مي افكنيم.
الف: ارزيابي
نظارت و ارزيابي انواع گوناگوني دارد از جمله:
نظارت دروني و پنهان و آشكار كه هر كدام از آن ها با توجه به شرايط و گزيرها مي تواند مدير را در ارزيابي ياري رساند. از جمله ارزيابي هايي كه در جهت كنترل نيروهاي انساني مي تواند كاربرد و تاثير بسزايي داشته باشد، روحيه ديني يا وجدان است كه در شمار نظارت هاي دروني قرار مي گيرد. البته اين نوع نظارت نيازمند فرهنگ سازي است كه با توجه به ماهيت ديني و درون گراي منابع انساني در تبليغ ديني و پالايش روش هاي آن تا حدودي اين نظارت موجود است.
به هر حال مديريت تبليغ در نظام ديني بايستي با ايجاد واحدهاي نظارتي به ارزيابي بپردازد و در صورت نياز، اقدامات اصلاحي را شروع نمايد. رهبر معظم انقلاب خطاب به دانش پژوهان حوزوي در اين خصوص اين گونه سفارش مي فرمايند:
«امروز اين بي نظمي را بايستي با يك برنامه ريزي اولا دقيق و متقن و ثانيا نو به نو جبران كنيم. برادران طراح و برنامه ريز بايد بدانند امروز كه برنامه ريزي كردند سال ديگر تجديد نظر كنند؛ نه اين كه خرابش كنند بلكه تكميلش نمايند. بايد دستگاه هاي نظارتي بر برنامه ريزي وجود داشته باشد كه دائما برنامه ها... را زير زره بين بگذارند و ببينند كجايش عيب دارد.» 42
از ديگر انواع ارزيابي مي توان به ارزيابي پنهان اشاره نمود، كه مي تواند در جاي خود و بدون اعمال تجسس هاي بي جا بسيار مفيد و ارزنده باشد.
مولاي متقيان در جايگاه مديري الهي مي فرمايد:
«ثم تفقّه اعمالهم وابعث العيون من اهل الصّدق و الوفا عليهم فانّ تعاهدك في الشّر لامورهم حدودةٌ لهم علي استعمال الا مانة و الرّفق بالرّعية» 43 ؛ «سپس كردار آنان را بررسي نما و ماموراني مخفي كه راستگو و وفادار باشند به سوي آنان گسيل دار. زيرا بازرسي مداوم و پنهان سبب مي شود تا آنان به امانت داري و مدارا با زير دستان تشويق و ترغيب شوند.»
بنابر اين وجود سازمان نظارتي كه بر عملكرد پنهان و آشكار نهاد تبليغ سيطره داشته باشد و نقاط ضعف و قوت آن را بنماياند، ضرورتي اساسي است كه هر ساختار به آن نياز جدي دارد، بويژه در سازمان تبليغات ديني كه وظيفه فرهنگ سازي و فرهنگ باني را بر عهده دارد.
ب) پيگيري
پس از مرحله ارزيابي و نظارت نوبت به پي گيري مي رسد. در مرحله نظارت از روند كارها و اجراي برنامه و عملكرد نيروها ارزيابي به عمل مي آيد ولي اين پايان كار نيست، بلكه مديريت كاردان بايستي پس از مشخص شدن نشيب و فراز امور، راهكارهايي را جست وجو نمايد و سپس با پي گيري سعي در برطرف نمودن كاستي و جبران اشتباهات كند و ضمن پاي فشردن بر نقاط قوت، آن ها را تكيه گاهي براي سرعت بخشيدن به امور قرار دهد. گويي ارزيابي و پي گيري همچون دو بال پرقدرت و ارزشمند به ياري مدير آمده مي توانند سازمان تبليغ و روند آن را قرين پيشرفت، پويش و كارآيي نموده، به سوي اهداف اصلي رهنمون گردند. مديريت فرهيخته؛ انقلاب حضرت امام خميني رحمه الله با زباني ساده اما ژرف به اين نكته اشاره مي فرمايند: «اگر شما صد تا اعلاميه صادر كنيد و صدتا نطق بكنيد و صدتا محكوم بكنيد و بعدش دنبالش را نگيريد اين تمام مي شود. يك صحبتي كرديد، يك زحمتي كشيديد، نتيجه اي هم نبرديد.» 44
پيوسته و همواره بايستي در جستجوي ضعف ها و كاستي ها از سوي نقاط مثبت در بدنه نهاد تبليغ بود تا بتوان همچون پزشك كاردان غده ها را نابود درد را درمان واز قوت ها و توانايي ها سود جست.
پي نوشت:
1) برداشتي از قرآن و تبليغ ص 21-20.
2) اسلام و نيازهاي جهان امروزه، ص 43.
3) علل گرايش به ماديگري، ص 225.
4) انفال / 60.
5) ترجمه آيت الله مكارم.
6) ده گفتار، مقاله رهبري و نسل جوان، ص 185.
7) حوزه و روحانيت، ص 153.
8) ميزان الحكمه، ج 4، ص 40؛ مديريت، ص 175.
9) ميزان الحكمه، ج 8، ص 513؛ مديريت،ص 176.
10) حوزه و روحانيت، ص 134-133.
11) ميزان الحكمه، ج 5، ص 514؛ مديريت، ص 177.
12) يستدلّ علي ادبار الدّول باربع: تضييع الاصول و التّمسّك بالفروع و تقديم الاراذل و تأخير الافاضل.» همان، ج 3، ص 59.
13) رسالت، 9/6/1365.
14) برداشتي از قرآن و تبليغ،ص، 21-20.
15) گذشته، حال و آينده حوزه، ص 31.
16) قرآن و تبليغ، ص 20.
17) روحانيت و حوزه، ص 128.
18) صحيفه نور، ج 1، ص 66.
19) ده گفتار، مقاله رهبري و نسل جوان، ص 168-167.
20) ده گفتار، مقاله رهبري و نسل جوان، ص 168-167.
21) صحيفه نور، ج 16، ص 46.
22) ده گفتار، مقاله رهبري و نسل جوان، ص 185.
23) حوزه و روحانيت، ص 334-333.
24) حوزه و روحانيت، ص 332.
25) يوسف / 55.
26) نهج البلاغه صبحي صالح، ج 5فيض، نامه 53؛ مديريت اسلامي، ص 85.
27) صحيفه نور، ج 12ص 19؛ تب، ص 111.
28) رسالت، 1/5/66؛ صحيفه انقلاب،ص 16؛ صحيفه نور، ج 16، 86-84.
29) علل گرايش به ماديگري، ص 225.
30) ميزان الحكمه، ج 4، ص 40.
31) تبليغات ديني، 118.
32) صحيفه، ج 16، ص 81؛ جمهوري اسلامي، 14/3/1367؛ تب، ص 111.
33) تبليغات ديني، 118.
34) نهج البلاغه فيض، نامه 53، ص 1006.
35) يوسف / 108.
36) كهف / 66-65.
37) علل گرايش به ماديگري، ص 187.
38) عدل الهي، ص 9-8.
39) تبليغات ديني، ابزارها و شيوه ها، ص 123.
40) صحيفه نور، ج 16، ص 221.
41) ده گفتار، مقاله مشكل اساسي در سازمان روحانيت، 272.
42) حوزه و روحانيت، 322.
43) نهج البلاغه، نامه 53.
44) جمهوري اسلامي 15/11/1363.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره19