انتظار از پدر

سجاد فروزش

نسخه متنی
نمايش فراداده
سجاد فروزش
انتظار از پدر
از منظر اسلام، پدر داراي نقشي ويژه ومنحصر به فرد در نظام تربيتي خانواده مي‎باشد، به طوري که هيچ جايگزيني براي آن وجود ندارد. همان گونه که پدر وظيفه دارد نيازهاي جسمي فرزند را فراهم کند، در جهت تربيت صحيح او نيز بايد به جدّ کوشش نمايد.
1. تربيت ديني فرزند:
از منظر اسلام، پدر داراي نقشي ويژه ومنحصر به فرد در نظام تربيتي خانواده مي‎باشد، به طوري که هيچ جايگزيني براي آن وجود ندارد. همان گونه که پدر وظيفه دارد نيازهاي جسمي فرزند را فراهم کند، در جهت تربيت صحيح او نيز بايد به جدّ کوشش نمايد. امام صادق عليه‏السلام مي‎فرمايد: «در تأديب وتربيت فرزند، نهايت جدّيت و سعي خود را به کار بريد.»32
متأسفانه امروزه به سبب فاصله گرفتن از آموزه هاي ديني، نقش پدر در تربيت فرزند کم رنگ شده است و تنها نقش اقتصادي اش در خانه بروز و ظهور دارد، از اين رو در خانه هايي که پدر فقط نقش «نان آور» را دارد و فرزندان فرصت تعامل و همانندسازي با پدر را ندارند، از تربيت مطلوب محروم مي‎شوند.
در آيات و روايات فراواني بر نقش اساسي پدر در امر تربيت فرزند تأکيد شده و وظايف و مسئوليتهاي او در هر مقطع از زندگي فرزند به طور مشخص تبيين شده است.
دين اسلام شروع تربيت فرزند را در دوران جواني، نوجواني، کودکي و يا حتي در دوران جنيني نمي‎داند؛ بلکه مبدأ آن را از همان زمان انتخاب همسر و شريک زندگي آينده مي‎داند. رسول گرآن‏قدر اسلام صلي الله عليه و آله مي‎فرمايد: «تَزَوَّجُوا فِي الحُجزِ الصَّالِحِ فَإِنَّ العِرقَ دَسَّاس؛33 با خانواده خوب و شايسته وصلت کنيد؛ زيرا خون [ژنتيک] اثر دارد.»
به عنوان نمونه حضرت علي عليه‏السلام هنگام انتخاب «ام البنين» به ويژگي شجاعت ايشان و تأثير گذاري آن بر فرزند اشاره فرموده اند. پيامبر صلي الله عليه و آله مي‎فرمايد: «تَخَيَّروا لِنُطَفِکُم، فَإنَّ النِساءَ يَلِدنَ أشباهَ إخوانِهِنَّ وَ أخَواتِهِنَّ؛34 براي نطفه هاي خود گزينش کنيد؛ زيرا زنان بچه هايي همانند برادران و خواهران خود به دنيا مي‎آورند.»
حضرت سجاد عليه‏السلام در ضمن بيان حقوق فرزند، پدر را مورد خطاب قرار مي‎دهد و مي‎فرمايد: «أنّکَ مَسئُولٌ عَمَّا وَليتَهُ بِهِ مِن حُسنِ الأدَبِ وَ الدَّلَالَه عَلَي رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛35 و تو [اي پدر] در ولايتي که به فرزند داري، مسئول هستي که او را [با اخلاق] پسنديده پرورش دهي و به سوي خداوند بزرگش، راهنمايي کني.»
فرزند در مسير رشد، از امور بسياري اثر مي‎پذيرد و تحت تأثير ديده ها و شنيده هاي بسياري است؛ امّا پدر از تمام آنها مهم‏تر و مؤثرتر است، پس اگر بخواهد فرزند خود را به شيوه و روشي صحيح بپروراند بايد خود، مدل و الگويي باشد که براي فرزند خويش خواستار است. پدراني که بين عمل و گفتارشان تفاوت است، هرگز الگوي خوبي براي فرزندان خود نخواهند بود.
پدران جامعه ما بايد با توجه به جايگاه و مقام رفيعي که در قرآن دارند ومسئوليت عظيمي که به عهده آنان قرار دارد و موقعيت خاصي که در تربيت دارند، به وظيفه خود عمل کنند. قرآن کريم مي فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً»؛36 «اي کساني که ايمان آورده ايد! خود و خانواده خويش را از آتش نگه داريد.»
الف. تربيت اعتقادي:
اصول اعتقادي صحيح، ضامن سعادت دنيا و آخرت هر فرد است. پدر به عنوان مسئول خانواده وظيفه دارد اعتقاد صحيح را به فرزند خود آموزش دهد، همچنان که حضرت لقمان حکيم به زيبايي از عهده اين مسئوليت خطير برآمده است: «وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ»؛37 «به خاطر بياور هنگامي را که لقمان به فرزندش، در حالي که او را موعظه مي کرد، گفت: پسرم! هيچ چيز را شريک خدا قرار مده که شرک ظلم عظيمي است.» در اين آيه حتي شيوه گفتن که با محبت و از سر دلسوزي صحبت کردن است [بُنَيَّ؛ پسرَکَم] نيز آموزش داده شده است.
اندرز ديگر حضرت لقمان درباره مسئله معاد است: «يا بُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ»؛38 «پسرم! اگر اعمال نيک و بد، حتي به اندازه دانه خردلي باشد، که در درون صخره اي يا در گوشه اي از آسمان يا درون زمين جاي گيرد، خدا آن را در دادگاه قيامت حاضر مي کند؛ [و حساب آن را مي رسد] چرا که خداوند دقيق و آگاه است.»
اهميت آموزش اصول اعتقادي به حدي است که حضرت يعقوب عليه‏السلام در بستر مرگ و در واپسين لحظات زندگي، در مورد ايمان فرزندانش نگران است و از آنها در مورد آن سؤال مي کند. قرآن کريم در اين باره مي فرمايد: «إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ»؛39 «هنگامي که مرگ به سراغ يعقوب عليه‏السلام آمد، او به فرزندان خود گفت: پس از من چه چيز را مي پرستيد؟ گفتند: خداي تو و خداي پدرانت را.»
ب. تربيت عبادي:
در اسلام يک سري دستورات عبادي مطرح است که فرزند عملاً بايد با آن آشنا شود. به عنوان نمونه، لقمان حکيم به فرزندش مي فرمايد: «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ»؛40 «اي پسرم! نماز را به پا دار و امر به معروف و نهي از منکر نما.»
اهميت مراقبت بر اعمال عبادي فرزندان تا به جايي است که حضرت ابراهيم عليه‏السلام در دعا براي فرزندانش، آن را از درگاه الهي مي طلبند: «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي»؛41 «پروردگارا! مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم [نيز چنين فرما].»
ج. تربيت اخلاقي:
پدر به عنوان الگو و مسئول در خانواده، وظيفه دارد در پرورش اخلاقي فرزندان خود نهايت تلاش را به کار گيرد، که خود مستلزم مراقبت از رفتار، کردار و تهذيب نفس است؛ چراکه او اسوه عيني و عملي براي فرزندان است.
قرآن کريم در سوره لقمان، در قالب بيان پند و اندرزهاي لقمان به پسرش، مي فرمايد: «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا»؛42 «با بي اعتنايي از مردم روي مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو!» در آيه بعد ميانه روي در راه رفتن و صحبت کردن را متذکر مي شود: «وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ»؛43 «پسرم! در راه رفتنت، اعتدال را رعايت کن و در سخن گفتنت نيز رعايت اعتدال نما و از صداي خود بکاه!»
2. دعا براي فرزند:
دعاي پدر بيش ازهر کس ديگر در حق فرزند مستجاب مي شود. در حديثي از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله است که فرمودند: «دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ کَدُعَاءِ النَّبِيِّ لِاُمّتِهِ؛44 دعايي که پدر براي فرزند مي کند، همانند دعايي است که پيامبر صلي الله عليه و آله براي امّت خود مي نمايد.»
امام صادق عليه‏السلام فرموده است: «ثَلَاثُ دَعَوَاتٍ لَا يُحْجَبْنَ عَنِ اللهِ دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ إذَا بَرَّه؛45 سه دعاست که رد نمي شود [که يکي از آنها] دعاي پدر براي فرزندش است، زماني که به او نيکي کند.»
آيت الله العظمي مرعشي نجفي رحمه الله مي فرمود: زماني که در نجف بوديم، يک روز مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن تا براي صرف ناهار تشريف بياورد. حقير به طبقه بالا رفتم و ديدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است. مانده بودم چه کنم؟ از طرفي مي خواستم امر مادر را اطاعت کنم، و از طرفي مي ترسيدم با بيدار کردن پدر باعث رنجش خاطر او گردم. خم شدم و لبهايم را کف پاي پدر گذاشتم و چندين بوسه برداشتم، تا اين که در اثر نوازش پا، پدرم از خواب بيدار شد و ديد من هستم. وقتي اين علاقه، ادب و کمال احترام را از من ديد، فرمود: شهاب الدين! تو هستي؟ عرض کردم: بله آقا. دو دستش را به سوي آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم! خدا عزّتت را بالا ببرد و تو را از خادمين اهل بيت عليهم‏السلام قرار دهد. حضرت آيت الله مرعشي نجفي مي فرمود: من هر چه دارم از برکت آن دعاي پدرم است.46
3. احترام و محبت:
يکي از خواسته هاي دروني هر فردي، داشتن محبوبيت است. هر فردي دوست دارد ديگران به ديده احترام به او نگاه کنند و با او برخورد محبت آميز داشته باشند. فرزندان نيز دوست دارند از جانب پدر مورد محبت و اکرام بيش تري قرار گيرند. در سيره معصومين عليهم‏السلام موارد فراواني به اين مطلب اشعار دارد. پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله حسنين? را مي بوسيد. روزي شخصي به نام «اقرع به حابس» گفت: من ده فرزند دارم و تا به حال هيچ کدام از آنها را نبوسيده ام. آن حضرت صلي الله عليه و آله فرمودند: «مَنْ لَا يَرْحَمْ لَا يُرْحَم؛47 کسي که رحم نکند، مورد رحم قرار نخواهد گرفت.» در جايي ديگر نيز درباره او فرمودند: «هَذَا رَجُلٌ عِنْدِي أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ؛48 اين شخص از نظر من اهل آتش است.»
«انس بن مالک» که خدمتگزار پيامبر صلي الله عليه و آله بود و هميشه در کنار آن حضرت به سر مي برد، مي گويد: «إنَّ رَسُولَ اللهِ صلي الله عليه و آله مَرَّ عَلَي صِبْيَانٍ فَسَلَّمَ عَلَيهِم؛49 پيامبر خدا صلي الله عليه و آله به بچه ها رسيد و به آنها سلام کرد.»
در جاي ديگر پيامبر صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «أکْرِمُوا أولَادَکُمْ وَ أحُسِنُوا أدَبَهُمْ يُغْفَرْ لَکُم؛50 فرزندان خود را گرامي بداريد و ادب [و تربيت] آنان را نيکو گردانيد تا آمرزيده شويد.»
و فرمود: «أنَّ اللهَ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّه لِوَلَدِهِ؛51 خداوند بنده را به واسطه شدّت محبت او نسبت به فرزندش مورد رحمت قرار مي دهد.»
در روايات، موارد ديگري از وظايف پدرمطرح شده است که از جمله آنها «گذاشتن نام نيکو بر فرزند» و «آموزش قرآن» به او است. مولاي پرهيزکاران عليه‏السلام مي فرمايد: «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ؛ حق فرزند بر پدر اين است که: نام نيکو براي او بگذارد، خوب تربيتش کند، و به او قرآن بياموزد.» «تزويج فرزندان در هنگام بلوغ»، «عقيقه و قرباني» و «آموزش شنا و تيراندازي» به آنها و... نيز از وظايف پدر محسوب مي شود.
نتيجه گيري
نقش پدر در زندگي انسان بي بديل است. او نبايد فقط در خانه نقش نان آوري داشته باشد. تربيت فرزندان يکي از مهم ترين حوزه هاي مسئوليت پدر است که بايد در اجراي آن کوتاهي نکند. پدران بايد توجه داشته باشند که رفتار و عمل آنها نوعي مدل و الگو براي فرزندان مي باشد و هرگونه سهل انگاري در اين زمينه مي تواند خطرات جبران ناپذيري را ايجاد کند. پدر و فرزند حقوق متقابلي دارند که رعايت آن موجبات رشد و تعالي را فراهم مي آورد.?
فهرست منابع
قرآن کريم.
آمدي، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، 1378ش.
ابن بابويه، محمد بن علي، کمال الدين و تمام النعمة، انتشارات اسلاميه، تهران، چاپ دوم، 1395ق.
معاني الأخبار، دفتر انتشارات اسلامي، قم، چاپ اول، 1403 ق.
باقي زاده، رضا، رمز موفقيت بزرگان، انتشارات گاه سحر، تهران.
پاينده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انتشارات دنياي دانش، تهران، چاپ چهارم، 1382 ش.
حرّاني، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، انتشارات کتابچي، تهران، چاپ هشتم، 1380ش.
راغب اصفهاني، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، دار القلم، بيروت، چاپ اول، 1412 ق.
سيد رضي، نهج البلاغه، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
شيخ حرّ عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام ، قم، چاپ اول، 1409ق.
شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، نشر جمال، قم، چاپ اول، 1382ش.
طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامي، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
طبرسي، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، انتشارات شريف رضي، قم، چاپ چهارم، 1412ق.
فتال نيشابوري، محمد بن احمد، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، انتشارات رضي، قم، چاپ اول، 1375 ش.
کليني، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الکافي، دار الکتب الإسلاميه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
مجلسي، محمدباقر، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ دوم، 1403 ق.
مجلسي، محمدتقي، روضة المتقين في شرح من لايحضره الفقيه، مؤسسه فرهنگي اسلامي کوشانبور، قم، چاپ دوم، 1406ق.
مشکيني، علي، تحرير المواعظ العددية، الهادي، قم، چاپ هشتم، 1424ق.
معين، محمد، فرهنگ فارسي، مؤسسه انتشارات اميرکبير، تهران، چاپ هشتم، 1371ش.
نوري، حسين بن محمد تقي، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام ، قم، چاپ اول، 1408 ق.
پي نوشت:
32 . تحف العقول، ابن شعبه حراني، ص‏336.
33 . مکارم الأخلاق، طبرسي، ص‏197.
34 . نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاينده، ص‏381.
35 . مکارم الأخلاق، طبرسي، ص‏421.
36 . تحريم/ 6.
37 . لقمان/ 13.
38 . همان/ 16.
39 . بقره/ 133.
40 . لقمان/ 17.
41 . ابراهيم/ 40.
42 . لقمان/ 18.
43 . همان/ 19.
44 . نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاينده، ص‏482.
45 . وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، ج‏7، ص‏130.
46 .رمز موفقيت بزرگان، رضا باقي زاده، ص‏117.
47 . وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، ج‏21، ص‏485.
48 .روضة المتقين، علامه مجلسي، ج‏8، ص‏593.
49 .، مستدرک الوسائل، محدث نوري، ج‏8، ص‏364.
50 . مکارم الأخلاق، طبرسي، ص‏222.
51 . کافي، شيخ کليني، ج‏6، ص‏50.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 153.