جواد خرمي
اهمّيت اخلاص
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله فرمود: هر گاه عملي انجام دادي، خالصانه براي خدا انجام بده؛ چرا كه از بندگانش فقط اعمالي را كه خالصانه [براي خدا باشد] مي پذيرد.
در قرآن و روايات تعبيرات بسيار حساس و كليدي از اخلاص شده است كه نشان دهنده نقش مهمّ و منحصر به فرد آن است؛ اما در آيات قرآن، دو موضوع در اين زمينه قابل توجه است:
1. نااميدي شيطان
شيطان كه دشمن قسم خورده انسان است و به عزّت الهي قسم ياد كرده تا همه بشريت را گمراه كند، در مقابل خالص شدگان احساس عجز نموده است؛ آنجا كه قرآن از زبان او ميفرمايد: «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعينَ * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»؛ 1 « [شيطان] گفت: [خدايا!] به عزتت قسم! همه انسانها را گمراه ميكنم، جز بندگان خالص شده ات را.»
البته مرحله مُخلَصْ از مُخلِصْ بالاتر است و طريق رسيدن به مخلَصْ، مُخلِصْ شدن است.
2. دين خالص
«فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ»؛ 2 «خدا را پرستش كن و دين خود را براي او خالص گردان!»
مردي خدمت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله رسيد و عرض كرد:اي رسول خدا! ما اموال خود را به ديگران ميبخشيم تا اسم و رسمي در ميان مردم پيدا كنيم، آيا پاداشي داريم؟ فرمود: نه. مجدداً عرض كرد: گاهي هم براي اجر الهي و هم براي به دست آوردن نام ميبخشيم، آيا پاداشي داريم؟ پيامبر فرمود: «خداوند چيزي را قبول نميكند، مگر اينكه خالص براي او باشد. سپس اين آيه را تلاوت كرد: «أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ»؛ 3 «آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست.» 4در روايات نيز تعابير نغز و زيبايي از اخلاص شده است كه به خوبي نقش كليدي اخلاص را به نمايش ميگذارد. در اينجا به نمونههايي از اين تعابير اشاره ميشود:
1. نهايت دين
علي عليه السلام فرمود: «الْإِخْلَاصُ غَايةُ الدِّينِ؛ 5 اخلاص نقطه اوج دين [و دينداري] است.»
2. ميزان عبادت
علي عليه السلام فرمود: «اَلْاِخْلاصُ مِلاكُ الْعِبادَةِ؛ 6 ملاك [ارزش و قبولي] عبادت، اخلاص داشتن است.»
بنابراين، هدف از عبادت اين است كه انسان به خداوند تقرّب پيدا كند و اين تقرّب در صورتي حاصل ميشود كه انسان اخلاص داشته باشد.
3. رهايي
علي عليه السلام فرمود: «فِي الْاِخْلاصِ يكُونُ الْخَلاصُ؛ 7 رهايي انسان [از گرفتاريهاي دنيوي و آخرتي] در اخلاص ورزي است.»
4. سعادت ابدي
علي عليه السلام فرمود: «طُوبَي لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ عَمَلَهُ وَ عِلْمَهُ وَ حُبَّهُ وَ بُغْضَهُ وَ أَخْذَهُ وَ تَرْكَهُ وَ كَلاَمَهُ وَ صَمْتَهُ وَ فِعْلَهُ وَ قَوْلَهُ؛ 8 خوشا به حال كسي كه عمل و علمش را، دوستي و بغضش را، گرفتن و نگرفتنش را، سخن گفتن و سكوتش را، و رفتار و حرفش را براي خدا خالص كند!»
5. معيار قبولي اعمال
اعمال عبادي بدون اخلاص و قصد قربت قطعاً باطل است و اعمال غير عبادي آن گاه در پيشگاه الهي پذيرفته ميشود كه همراه با اخلاص و پاكي باشد؛ چنان كه درجه قبولي (قبول خوب، متوسط و احسن القبول) و مقدار ثواب بستگي به درجه اخلاص دارد. اينكه قرآن كريم گاه پاداش حسنه را ده برابر ميداند 9 و گاه هفتصد برابر و گاه 10 به غير حساب، 11 به خاطر درجه اخلاص اعمال و حسنات است.
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله فرمود: «إِذَا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْ لِلَّهِ خَالِصاً لِأَنَّهُ لَا يقْبَلُ مِنْ عِبَادِهِ الْأَعْمَالَ إِلَّا مَا كَانَ خَالِصاً؛ 12 هر گاه عملي انجام دادي، خالصانه براي خدا انجام بده؛ چرا كه از بندگانش فقط اعمالي را كه خالصانه [براي خدا باشد] مي پذيرد.»
6. زنگ خطر
پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «اَلْعُلَماءُ كُلُّهُمْ هَلْكَي اِلَّا الْعَامِلُونَ وَ الْعَامِلُونَ كُلُّهُمْ هَلْكَي اِلَّا الْمُخْلِصُونَ وَ الْمُخْلِصُونَ عَلَي خَطَرٍ [عَظِيمٍ] ؛ 13 علما و دانشمندان همه در هلاكت اند، جز عمل كنندگان [به دانششان] و عمل كنندگان همه در هلاكت اند، جز كساني كه اخلاص [در عمل] دارند و مخلصان در خطر [و تهديد بزرگي] هستند.»
حديث فوق خطر بزرگي را به علما و واعظان و مبلّغان گوشزد ميكند كه با دقت مختصري در آن بند بند وجود انسان ميلرزد و سخت انسان را به انديشه ميبرد و اينجاست كه از خدا بايد كمك گرفت تا توفيق عمل و اخلاص ورزي در آن را به همه عنايت فرمايد.
پي نوشت:
1) ص / 82.
2) زمر / 2.
3) همان / 3.
4) روح المعاني، ج 23، ص 212، به نقل از: تفسير نمونه، ج 19، ص 365.
5) غرر الحكم، ح 727، به نقل از: منتخب ميزان الحكمة، محمدي ري شهري، ص 164، ح 1872.
6) همان مدارك.
7) تنبيه الخواطر، ج 2، ص 154، به نقل از: منتخب ميزان الحكمة، ص 164، ح 1874.
8) بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، ج 77، ص 288، ح 1.
9) انعام / 160: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»؛ «هر كس كار نيكي به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد.»
10) بقره / 26: «مَثَلُ الَّذينَ ينْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ»؛ كساني كه اموال خود را در راه خدا انفاق ميكنند، همانند بذري هستند كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد.»
11) زمر / 10: «اِنَّمَا يوفَّي الصَّابِرُونَ اَجْرَهُمْ بِغَيرِ حِسَابٍ»؛ «صابران اجر و پاداش خود را بي حساب دريافت ميدارند.»
12) بحار الانوار، ج 77، ص 103، ح 1.
13) تنبيه الخواطر، ج 2، ص 118، به نقل از: منتخب ميزان الحكمة، ص 164؛ مجموعة ورام، ج 2، ص 118.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره91