رحيم کارگر
راهكارهاي بايسته تبليغي
اگر نصيحت و سخنشان را نپذيرفتند، آنان را طرد نميكنند و موجب آزار و ناراحتي كسي نميشوند. صاحب «تذكرة المتقين» ضمن سفارش به نيك رفتاري، ميگويد: «... نه اين كه مردم از او در حذر باشند كه آزارش به آنها نرسد.»
واعظان و مبلغان با توجه به اين ايده، رفتاري مناسب و اخلاق و برخوردي خداپسندانه دارند، يعني؛
1. شفقت و دلسوزي خود را شامل همه ميكنند. در اين صورت به افراد گناه كار، عصيانگر و فاسد نيز از روي ترحم و خيرخواهي نگاه ميكنند و حتي در مورد خود نيز، دلسوز و شفيق هستند.
«ابراهيم اطروش ميگويد: در كنار رود دجله همراه معروف كرخي نشسته بوديم؛ ناگهان عدهاي از جوانان را ديديم كه در قايقي نشسته و از رودخانه رد ميشدند. آنان در ضمن حركت، سرگرم لهو و لعب بوده و به رقص و آوازه خواني مشغول بودند.
بعضي از نزديكان معروف كرخي، به او گفتند: آيا نميبيني كه آنان معصيت خدا را انجام ميدهند؟ سزاوار است كه نفرينشان بكني!
معروف دستهايش را بلند كرد و گفت: «خداوندا، همان طور كه آنان را در دنيا شاد نمودهاي، در آخرت هم شادشان بفرما». نزديكانش گفتند: ما ميخواستيم تو براي آنان نفرين كني؛ ولي براي آنها دعا كردي؟! معروف در جواب گفت: منظورم اين است كه اگر خدا بخواهد آنها را در آخرت شاد بفرمايد، وسايل توبه كردن آنان را فراهم ميآورد و باعث ميشود كه آنان به سوي خدا بازگشت كنند.» 1
2. رفتاري متين، همراه با خونسردي، منطقي، و محبت آميز از خود ارائه ميدهند.
3. مفيد و مختصر صحبت ميكنند و نفع مردم را همراه با خشنودي الهي در نظر دارند:
صاحب «المراقبات» نوشته است: «واعظ بايد مانند پدري دانا كه در تربيت فرزندان خود، در پي اصلاح آنان است [نه زيان رساندن به آنان] مصالح و منافع آنها را در نظر گرفته و به حال آنان مفيد باشد.» 2
4. در وعظ و ارشاد و امر به معروف، احترام و شخصيت طرف مقابل را حفظ ميكند و بر احدي، طعنه نميزند.
صاحب رساله «ميزان المعرفة» ميگويد: «اگر واعظ و روضه خواني! بر منبر آن گوي كه گفته باشند و خودت به آن گفتار معتقد باشي و طعن بر احدي مزن كه مبغوض گردي و در كلامت وقعي نماند. در نكوهش طايفه مبرم مباش كه وعظ تو دلپذير نگردد.» 3
5. اگر نصيحت و سخنشان را نپذيرفتند، آنان را طرد نميكنند و موجب آزار و ناراحتي كسي نميشوند. صاحب «تذكرة المتقين» ضمن سفارش به نيك رفتاري، ميگويد: «... نه اين كه مردم از او در حذر باشند كه آزارش به آنها نرسد.» 4
6. در ايجاد خوف و رجا، افراط نميكنند و گناهكاران را بر معصيتشان جري نميسازند و با رفتار خود باعث گريز از دين و ياس و نااميدي نميشوند. مرحوم ملكي تبريزي گويد: «واعظ نبايد در ترسانيدن و يا اميدوار كردن، آن قدر زياده روي كند كه شنوندگان، مايوس يا مغرور شوند و يا چيزي بگويد كه شنونده غلو و زياده روي كند.» 5
مولا محمدمهدي نراقي رحمه الله گويد: «شكي نيست [كه برخي از واعظان] گمراه اند و ديگران را نيز گمراه ميكنند؛ زيرا سعيشان گفتن چيزي است كه توده مردم را خوش آيد تا بدين وسيله به اغراض فاسد خود برسند. از اين رو پيوسته آنچه اميد [نابه جا] را تقويت ميكند، به زبان ميآورند و بدين سان، جرات و گستاخي مردم بر گناهان و ميل و رغبتشان به دنيا افزون ميشود، به خصوص اگر خود اين واعظ نيز به دنيا راغب و مايل باشد و از رسيدن مال به دستش شادمان گردد... پس چنين شخصي بيش از آن كه ديگران را اصلاح كند، فاسد ميسازد... .» 6
7. از تبليغ و ارشاد ديگر مبلغان، خشنود و خرسنداند و بر آنان در هدايت كردن مردم، حسد نميورزند.
8. نصايح و پندهاي ديگران را در مورد خود با رويي گشاده و آغوشي باز ميپذيرند و در صدد اصلاح اخلاق و رفتار خود برمي آيند.
9. مخاطبان را اشخاصي فهيم، دانا، داراي شخصيت و كرامت ميدانند و از همين راه (كرامت و ارزش انساني) به تبليغ و ارشاد آنان ميپردازند.
10. متواضع، خوشرو و خونسرد هستند و از رفتارهاي تصنعي و رياكارانه ميپرهيزند. مرحوم بهاري همداني نوشته است: «از جمله خصوصيات عالم [و مبلغ] آن است كه به خاطر خداي بزرگ، متواضع و فروتن باشد... .» 7
11. صبر و بردباري فراواني در اين زمينه دارند و بر ناسزاگويي ديگران، شكيبا و صابرند. صاحب «تذكرة المتقين» ميگويد: « [واعظ و مبلغ] بايد صفتش اين باشد كه هر قدر اذيت و آزارش كنند، متحمل شود و به خوشي قبول كند و بگويد: «اللهم اهد قومي فانهم لايعلمون؛ خدايا قوم مرا هدايت كن؛ زيرا آنان نميدانند.» 8
12. در بيان احكام و دستورات الهي سخت گيري نميكنند و آنها را به صورتي زيبا و دلپسند ارائه ميدهند. مرحوم ملكي تبريزي نوشته است: « [واعظ] نبايد با سخت گيري به بندگان و گفتن چيزهايي كه مردم نميتوانند انجام دهند، آنها را متنفر و موجب بيزاري مردم از خير، شرع، عبادات، علوم، پيامبران و خداي متعال گردد.» 9
13. از آن جايي كه دلسوز همه هستند، تفرقه و اختلاف ايجاد نميكنند و بر جهل و ناداني مردم نميافزايند. صاحب المراقبات گويد: « [واعظ] نبايد، مردم را در ناداني بيندازد يا فتنه انگيزي كند و باعث قتل، تاراج، اسارت و ساير ضررهايي شود كه ممكن ست به مسلمين برسد.» 10
علم حق، غير از شريعت هيچ نيست // اصل سنت، جز محبت هيچ نيست
(اقبال)
پي نوشت:
1) المحجة البيضاء، ج 7، ص 267.
2) المراقبات (اعمال السنه) ، ص 287.
3) ضميمه «عرفان الحق» ، ص 262.
4) تذكرة المتقين، ص 130.
5) المراقبات، ص 285.
6) علم اخلاق اسلامي، ص 357.
7) تذكره المتقين، ص 131.
8) همان، ص 130.
9) المراقبات، ص 285.
10) همان.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 9.