مصاحبه با مبلغان نمونه (4)
مصاحبه شونده: موسي الرضا روحاني زاده
نسخه متنی
نمايش فراداده
مصاحبه با مبلّغان نمونه (4)
موسى الرضا روحانى زاده(مبلغان نمونه هجرت بلندمدت)
نوآورى كه از خود نداشتم؛ ولى بعضى سنتهاى حسنه فراموش شده را زنده كرده ام؛ براى نمونه، ساعتى از روزهاى جمعه را به عيادت بيماران اختصاص مى دهم. كسى كه از دنيا مى رود، همه را تشويق مى كنم كه براى او نماز وحشت اقامه كنيم.
قسمت پيشين
· شما عوامل افزايش جمعيت مخاطبان را در چه چيزهايى مى بينيد؟
o به نظر حقير چند چيز باعث ازدياد جمعيت در مساجد مى شود كه به اختصار عرض مى كنم:
- نظم امام جماعت: نظم امام جماعت نقش بسزايى در اين امر دارد.
حضرت على عليه السلام در وصيت به حسن و حسين عليهماالسلام فرمود: «شما و همه فرزندان و كسانم و هر كه نوشته ام به او مى رسد را به تقواى خدا و نظم داشتن در كارتان سفارش مى كنم.» اگر امام جماعت با تأخير در مسجد براى نماز حاضر شود، مردم از حضور در نماز جماعت خسته و دلزده مى شوند.
- حضور جدى و مستمر روحانى در محل تبليغ: برخى مردم از آن سوى شهر يا روستا به قصد مسجد حركت مى كنند. در مقابل، امام جماعت هم بايد در مسجد حاضر و نماز جماعت منعقد باشد؛ اما حضور نامرتب امام جماعت در مسجد، باعث ايجاد ترديد و دلسردى نمازگزاران نسبت به حضور امام جماعت خواهد شد.
- اطلاع رسانى به نمازگزاران درباره غيبتهاى احتمالى: امام جماعت به منظور احترام و تكريم نمازگزاران شايسته است از قبل غيبتش را به نمازگزاران اطلاع دهد.
- مراعات حال مؤمنان: امام جماعت بايد به منظور رعايت حال مؤمنان به ويژه در حين اقامه نماز و نيز در مجالس عمومى ديگر، اعم از اعياد ملى و مذهبى و يا ايام شهادت ائمه عليهم السلام به چند نكته توجه كند:
1. ارائه سخنان مفيد و مختصر در مجالس با در نظر گرفتن حال اقشار مختلف؛
2. اقامه نماز، متناسب با سن نمازگزاران.
3. برخورد بى طرفانه، دلسوزى پدرانه و دقت در صحبت و كلام.
· براى هدايت افراد خطاكار چگونه برخورد مى كنيد؟
o مثل اكثر نقاط كشور متأسفانه در محلّ تبليغ بنده هم چنين افرادى هستند. به لطف خدا و با برخورد دوستانه و دلسوزى، تغيير مسير داده اند.
براى نمونه در يكى از شبها، شخصى تا در منزل با من آمد و گفت: «گرفتار اعتياد شده ام و از زندگى و خودم سيرم و اميدى به آينده ندارم و احساس مى كنم كه مى توانيد كمكم كنيد. دست مرا بگيريد و كمكم كنيد.»
من هم چون سابقه اقامه نماز در بهزيستى قم داشتم، از آن طريق توانستم راهى را براى ترك اعتياد فرد مورد نظر پيدا كنم. الحمد للّه وى ترك كرد و در حال حاضر، مشغول كار و زندگى شده است و مى گويد بعد از خدا شما زندگى را به من برگردانديد.
· درصد افرادى كه جهت رفع مشكلات خود به عنوان مشاور به شما مراجعه مى كنند كم است يا زياد، شما چگونه مشاوره مى دهيد؟
o نسبتاً زياد هستند؛ حضورى، تلفنى و يا با نامه. به عنوان نمونه در يكى از روزهاى ماه مبارك رمضان بود كه از محلّ تبليغ به يك روستاى ديگر مى رفتم تا ظهرها، نماز و منبر در آنجا برقرار باشد. دو خواهر با هم نزد من آمدند و يك پاكت نامه دادند و گفتند كه تا رمضان تمام نشده است و شما به روستاى ما مى آيى جواب نامه را بدهيد. من نامه را گرفتم و به خانه آمدم.
ديدم در نامه نوشته شده است: ما دو خواهر هستيم كه از شدت اذيت و آزار پدر به ويژه ضرب و شتم وى در عذابيم و مى خواهيم از منزل فرار كنيم. چه صلاح مى دانيد. در ضمن، پدرم هر روز براى نماز و سخنرانى در مسجد حاضر مى شود.»
در پاسخ به درخواست آنان، روش صحبتهايم در منبر عوض شد و در باره محبت به فرزندان، به ويژه مهربانى با دختران سخن گفتم؛ مثلاً گفتم كه اين فرزندان چند سالى در خانه پدر و مادر مهمان هستند و با ازدواج، اين مهمانى به پايان مى رسد و... . پاسخ نامه را هم دادم و آنان از تصميم قطعى خود برگشتند.
زنانى هم به من نامه مى دادند كه شوهرمان معتاد است. يكى از آنها نوشته بود: تمام اشياى قيمتى من را فروخته و حتى به گوشواره هاى دخترم رحم نكرده است. حاج آقا اين چه زندگانى است كه من دارم؟ مدتى است تصميم به خودكشى گرفته ام؛ امّا از زمانى كه به كلاسهاى شما مى آيم به زندگى اميدوار شده ام. مرا كمك كنيد. البته من در آن محل كلاس آيين زندگى و مهارتهاى زندگى داشتم. بنده، در مقام پاسخگويى، جواب منطقى به آنان مى دادم و آنان را از اين عمل زشت و ناپسند منصرف مى كردم.
· برخورد شما با طرفداران جناحهاى مختلف سياسى موجود در محلّ تبليغ به چه صورت است؟
o خيلى محتاطانه و بى طرف، به طورى كه همه مردم را به همكارى دعوت مى كنم؛ به ويژه در بحث انتخابات براى همه افرادى كه مورد تأييد شوراى محترم نگهبان بودند، احترام قائل بودم و سعى مى كردم كه كليات انتخابات را بگويم و مردم را به امر انتخابات دعوت كنم و مردم به ويژه جوانان را از توهين كردن به رقيب همديگر برحذر مى داشتم.
· چه نوآوريهايى در دنياى تبليغ داشته ايد، لطفاً توضيح دهيد؟
o نوآورى كه از خود نداشتم؛ ولى بعضى سنتهاى حسنه فراموش شده را زنده كرده ام؛ براى نمونه، ساعتى از روزهاى جمعه را به عيادت بيماران اختصاص مى دهم. كسى كه از دنيا مى رود، همه را تشويق مى كنم كه براى او نماز وحشت اقامه كنيم. به زيارت قبولى افرادى كه از حج، كربلا و... مى آيند، مى روم.
همچنين حدود شش ماه، بين نماز مغرب و عشا همه را براى اقامه نماز غفيله تشويق مى كردم؛ به گونه اى كه بنده با بلندگو مى خواندم و ديگران هم مى خواندند تا نماز غفيله در مسجد، رايج شد.
ادامه دارد...
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره108.