نكته‏ هايي براى مبلغان (4)

عبدالرحيم موگهي

نسخه متنی
نمايش فراداده
عبدالرحيم موگهي
نكته‏ هايي براى مبلغان (4)
برخي بر اين عقيده اند كه ذكر «لا إله إلاّ اللَّه » برترين ذكرهاست؛ اما برخي ديگر، از جمله اهل ولا، بر اين عقيده اند كه ذكر صلوات (اللهمّ صلّ علي محمّد و آل محمّد) برترين ذكرهاست، چرا كه هر ذاكري با گفتن اين ذكر، به سه اصل از اصول دين شهادت مي دهد و اقرار مي كند.
قسمت پيشين
بس نكته با تو گويم شايد نديده باشي // تا دسته دسته نرگس زين باغ چيده باشي
در سه شماره پيشين، نكته هايي براي مبلغان بيان گرديد. اكنون به شش نكته ديگر اشاره مي كنيم.
نكته اوّل:
يكي از تعابير و اصطلاحات فقهي اين است كه فلان عمل را به «قصد رجاء » انجام دهيد. منظور از آن چيست؟
حضرت آيت الله فاضل لنكراني در اين باره فرموده اند: «رجاء » به معناي «اميد » و «قصد رجاء » به معناي «اميد ثواب » است. و در برخي از موارد كه گفته مي شود فلان كار را «رجاءً » انجام دهيد، بدين معنا است كه بعضي از كارهاي مستحب با دليل معتبر ثابت شده اند و انجام دادن آنها به قصد «ورود شرعي » مانعي ندارد؛ يعني مي توان آن كار مستحب را به عنوان اينكه از سوي شارع مقدس وارد و به آن دستور داده شده است، انجام داد؛ اما گاه دليل معتبر شرعي بر «استحباب » برخي از كارها وجود ندارد، بلكه دليل ضعيف و روايت غير معتبري بر مستحب بودن آنها هست. در اين صورت، اگر بخواهيم آن كار را بدين قصد انجام دهيم كه شارع مقدس، دستورش را داده و مستحب شرعي و از سوي او «وارد » شده است، انجام دادن آن كار با چنين قصدي جايز و صحيح نيست، بلكه بدعت و حرام است؛ زيرا حجت شرعي بر «استحباب » آن كار وجود ندارد و نسبت دادن آن به شارع مقدس دروغ است؛ ولي در همين موارد نيز، مي توان آن كار را با اعتماد به همان روايت ضعيف و غيرمعتبر انجام داد به اين اميد كه شايد همان روايت ضعيف و غيرمعتبر از سوي شارع مقدس صادر شده و انجام دادن آن كار، مطلوب او باشد. در اين صورت نيز، براي انجام دادن اين كار، ثواب اِنقيادي و اطاعت و بندگي، به انسان مي دهند. 1
نكته دوم:
يكي از سؤالات شرعي كه گاه مطرح مي گردد اين است: آيا مراعات نوبت در اموري كه طبق نوبت به كار افراد رسيدگي مي شود، يك حق عقلايي و شرعي است و تخلف از آن حرام است؟
حضرت آيت الله مكارم شيرازي در پاسخ به اين استفتا فرموده اند:
در حال حاضر كه بسياري از كارها در اجتماع به صورت صف و قرار گرفتن در نوبت انجام مي گيرد، اين امر يك حق عقلايي شمرده مي شود و از بين بردن آن نيز نوعي ظلم به حساب مي آيد و مشمول ادله حرمت ظلم و تجاوز به «حقوقُ الناس » مي شود. البته در مواردي كه طبق عرفِ عُقلا استثنايي واقع مي شود، همچون بيمار اورژانسي در مطب دكتر و مانند آن، رعايت نكردن نوبت اشكالي ندارد. 2
نكته سوم:
يكي از قالبهاي جالب و جاذب در تبليغ، تدريس، تحقيق و تأليف، قالب «شعر » است. بدين منظور، در هر شماره از مجله، اشعاري «موضوعي » و «كاربردي » را به شما تقديم و عرضه مي داريم. گفتني است كه موضوع نگاري و عنوان گذاريها از نگارنده است. اميد است كه به ذوق آيد و به دل نشيند.
يك. توحيد (بويژه براي شروع سخن)
به نام آن كه دل كاشانه اوست // چراغ هر كسي در خانه اوست
دو. امام زمان عليه السلام
يك شب جمال رويت تشبيه ماه كردم // تو بِهْ ز ماه بودي من اشتباه كردم
سه. امام خميني رحمه الله
من نمي دانم كه اسلام از كجاست // من نمي دانم كه ايمان از كِي است
هر كسي دنبال چيزي مي رود // كز نخستين روز دنبال وي است
من «خميني » را ستايم زانكه او // هم «خُم » است و هم «مي » است و هم «ني » است
چهار. زبان حال جانبازان عزيز (بويژه جانبازان شيميايي)
اگر داغِ دل بود ما ديده ايم // اگر خونِ دل بود ما خورده ايم
اگر دلْ، دليل است آورده ايم // اگر داغ، شرط است ما بُرده ايم
(قيصر امين پور)
پنج. نكوهش طلب
دست طلب چو پيش كساني مي كني دراز // پُل بسته اي كه بگذري از آبروي خويش
(صائب تبريزي)
نكته چهارم:
سوره «كوثر » كه در شأن و مقام والاي همسر ولي و ولايت، «حضرت فاطمه زهراعليها السلام » نازل شده و در قرآن آمده است، داراي ويژگي هاي ممتاز زير است كه چگونگي و دانستن آن خالي از لطافت و ظرافت نيست:
يك. عبارت «إِنّآأَعطَيناكَ » فقط يك بار در قرآن به كار رفته است.
دو. كلمه «الْكَوثَرَ » فقط يك بار در قرآن به كار رفته است.
سه. عبارت «فَصَلِّ لِرَبّكَ » فقط يك بار در قرآن به كار رفته است.
چهار. عبارت «وانْحَرْ » فقط يك بار در قرآن به كار رفته است.
پنج. عبارت «إِنَّ شانِئَكَ » فقط يك بار در قرآن به كار رفته است.
شش. عبارت «هُوَ الابْتَرُ » فقط يك بار در قرآن به كار رفته است. 3
نكته پنجم:
اكنون كه سخن از شميم بهشت، حضرت فاطمه زهراعليها السلام، به ميان آمد، شايسته است به نكته ديگري اشاره نماييم و آن نكته اين است كه هنگام توسل به حضرت چنين مي گوييم و تلفظ مي كنيم:
«يا فاطِمَةَ الزَّهْراءِ أَدْرِكْنا!؛ اي فاطمه زهرا؛ ما را درياب!»
شايان گفتن است كه طبق قواعد دستور زبان عربي، چون كلمه «فاطمه » در اين جمله، «منادا » واقع شده و كلمه «الزَّهْرآء؛ درخشان و تابان » صفت براي «فاطمه » قرار گرفته است، هر دو كلمه در اين عبارت بايد به صورت مضموم، يعني به صورت «يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ » خوانده و تلفظ شوند و در اينجا مفهوم و معناي اضافه «فاطمه = مُضاف و الزهراء = مضاف اليه » وجود ندارد تا به صورت «يا فاطِمَةَ الزَّهْراءِ » تلفظ گردد.
از سوي ديگر، چون منادا و مخاطب در اين جمله، زن و مؤنث است، بايد طبق قواعد دستور زبان عربي به جاي «أَدْرِكْنا » بگوييم: «أَدْرِكينا » پس اين جمله ندايي را بايد به صورت «يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ أَدْرِكينا » بگوييم و تلفظ كنيم؛ همان گونه كه در حالت استغاثه به حضرت نيز بايد به جاي «يا فاطِمَةَ الزَّهْراءْ أغِثْنا»، بگوييم: «يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ (در حالت وقف = الزَّهْراءْ) أَغيثينا » و در صورتي كه از كلمه «فاطمه » استفاده نكنيم، بايد چنين بگوييم: «يا زهْراءُ (در حالت وقف = يا زَهْراءْ) أَدْرِكينا » و يا «يا زهْراءُ (در حالت وقف = يا زَهْراءْ) أغيثينا » و در موارد همسان آن، مانند توسل و استغاثه به حضرت زينب عليها السلام، بايد چنين بگوييم: «يا زَينَبُ (در حالت وقف = يا زَينَبْ) أَدْرِكينا » و يا «يا زَينَبُ (در حالت وقف = يا زَينَبْ) أَغيثينا »
نكته ششم:
برخي بر اين عقيده اند كه ذكر «لا إله إلاّ اللَّه » برترين ذكرهاست؛ اما برخي ديگر، از جمله اهل ولا، بر اين عقيده اند كه ذكر صلوات (اللهمّ صلّ علي محمّد و آل محمّد) برترين ذكرهاست، چرا كه هر ذاكري با گفتن اين ذكر، به سه اصل از اصول دين - بويژه اصل امامت و ولايت - شهادت مي دهد و اقرار مي كند و راه خويش را از ديگران متمايز و ممتاز مي سازد:
يك. اللّهمّ (اقرار به توحيد و وحدانيت) ؛
دو. صلّ علي محمّد (اقرار به نبوت و رسالت) ؛
سه. وءال محمّد (اقرار به امامت و ولايت) .
اميد است كه خداي كريم، ما را جزء ذاكران و صلوات گويان و صلوات مداران قرار دهد و بپذيرد.
پي نوشت:
1) جامع المسائل، 2 جلد، چاپ پنجم، قم، [بي نا] ، مطبوعاتي امير، 1377، ج 2، ص 172، س 374.
2) مجموعه استفتائات جديد، تهيه و تنظيم: ابوالقاسم عليان نژادي، 2 جلد، چاپ دوم، قم، مدرسة الامام علي بن ابي طالب، 1376، ج 1، ص 489، س 1592.
3) نگارنده در ذكر اين نكته، وامدار شفاهي استاد محسن قرائتي - حفظه اللَّه - است.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره41.