شاگرد نماز

نسخه متنی
نمايش فراداده
شاگرد نماز

مرحوم بوعلی در زندگینامه خود می گوید: من شاگرد نمازم؛ زیرا هر وقت مشکل عملی برای من پیش می آمد وضو می گرفتم و به جامع شهر (مسجد جامع) می رفتم
و در آن جا دو رکعت نماز می خواندم و حل مشکلم را از خدا می خواستم و حل می شد!(9).
از بهمنیار نیز نقل شده است که گفت: روزی ابن سینا برای تدریس آمد. در همان ابتدا برای وی معلوم شد که ما درس دیروز را نفهمیده ایم. استاد ماهر از چهره و نگاه شاگرد، می فهمد که او مطلب قبلی را فهمیده یا نفهمیده است. و چون برایش معلوم شد که ما شب گذشته را به مجلس انس گذرانده ایم و مطالعه ای نکرده ایم. متاثر شده اشک از چشمان شریفش جاری شد و به عنوان نصیحت، به ما گفت: طناب بازهای شهر می کوشند تا در رشته خود، متخصص شوند؛ چرا شما در علوم الهی این شوق را ندارید؟ پس از پایان درس، موقع نماز فرا رسید و شاگردان نماز جماعت را به امامت شیخ رئیس خواندند. واظبت بر نماز جماعت، نماز اول وقت و اینکه اگر انسان مشکلی داشت، نماز را به عنوان حلال مشکل خود تلقی کند، انسان را به کمال می رساند و اگر به مقام شیخ رئیس نرسد، از سالکان این کوی می گرداند.

مرحوم شیخ رئیس در رساله عهد خود می افزاید: «و المسموعات... » در مورد آهنگ و موسیقی و شنیدنیها، تعهد می سپارم که از آنچه در پرورش روح، مؤثر است استفاده کنم(10)؛ ابن سینا در مبحث «مقامات عارفین» در «نمط نهم» کتاب «اشارات» به «نغمه رخیمه» (11)اشاره کرده اند که سالک، احتیاج به حسن صوت دارد(12)؛ اما اگر
[279]

نامحرمی صدای نامحرم دیگر را بشنود، انسان را از اوج ماورای طبیعت به حضیض طبیعت، تنزل می دهد، و آهنگی که انسان را فرشته منش نکند، از تعهدات افرادی مانند بوعلی، دور است. حسن صوتی که خواندن قرآن با آن توصیه شده، یا نغمه رخیمه ای که گفته اند سالک، به آن نیازمند است، صوتی است که نه در آن از نظر محتوا لهو و لعب باشد و نه آهنگش جنبه طبیعی را تقویت کند؛ بلکه نغمه ای است که جنبه ماورای طبیعی داشته باشد.

این مطلب را حکمای دیگر مانند شیخ اشراق نیز در نوشته هایشان دارند. این حکیمان و عالمان اخلاق، در باره مشروبات و مسموعات برای خود برنامه ای ذکر کرده اند. اینها کسانی بودند که سعی کردند آن «دفائن عقول» را در سایه تعلیم کتاب و عترت، شکوفا کنند و از این رو از مرز حلال نگذشته اند.

ابن سینا همان طور که در باره معاد می گوید: معاد روحانی را عقل می فهمد؛ ولی معاد جسمانی را شریعت خاتم انبیا صلی الله علیه و آله و سلم آورده و ما را بی نیاز کرده است. در رساله عهد، در باره جزییات مسائل می گوید: این جزییات را باید ریعت بگوید و عقل، پیرو محض است. نتیجه این که خطوط کلی را هم شرع می گوید و هم عقل می فهمد؛ ولی هیچ راهی برای تشخیص مسائل جزیی جز شرع وجود ندارد؛ مسائلی مانند جزییات نماز، روز، زکات و حج، هرگز در عقل راه ندارد. البته عقل می فهمد که بسیاری از احکام را نمی فهمد و سیره شرع را امضا می کند و در پیشگاه آن خاضع است و از این جا روشن می شود که عقل در برابر نقل است نه در برابر شرع؛ زیرا خود عقل نیز در محدوده منابع غنی و قوی شرع است و هرگز مقابل آن نیست.
9. روضات الجنات، ج 3، ص 160.10. عبارت رساله چنین است: «والمسموعات یدیم استعمالها علی الوجه الذی توجبه الحکمة لتقویة جوهر النفس وتایید جمع القوی الباطنة لا لما یرتبط بهذه من الامور الشهوانیة» (شرح الهدایة الاثیریة، حاشیه صفحه 336) .11. نغمه رخیمه: صدای نرم و آرام.12. «وواحد یرجع الی هیئة اللفظ وهو ان یکون بنغمة رخیمة فان لین الصوت یفید هیئة ما نحو المسامحة فی القول... » (خواجه طوسی، شرح اشارات، ج 3، ص 383) .