حق فقرا

مصطفي زماني وجداني

نسخه متنی
نمايش فراداده
حق فقرا
ابوبصير گفت بحضرت صادق عليه السلام عرض كردم كه يكي از شيعيان شما كه مردي پرهيزكار است بنام عمر پيش عيسي بن اعين آمد و تقاضاي كمك كرد با اين كه دست تنگ بود عيسي گفت نزد من زكوة هست ولي بتو نميدهم زيرا ديدم گوشت و خرما خريدي و اين مقدار خرج اسرافست . آنمرد گفت در معامله اي يك درهم بهره من گرديد يك سوم آنرا گوشت و قسمت ديگر را خرما و بقيه اش را بمصرف ساير احتياجات منزل رساندم . حضرت صادق عليه السلام افسرده شد و مدتي از شنيدن اين جريان دست خود را بر پيشاني گذاشت پس از آن فرمود: خداوند براي تنگدستان سهميه اي در مال ثروتمندان قرار داده بمقداريكه بتوانند با آن بخوبي زندگي كنند و اگر آن سهميه كفايت نميكرد بيشتر قرار ميداد از اينرو بايد بآنها بدهند بمقداريكه تاءمين خوراك و پوشاك و ازدواج و تصدق و حج ايشان را بنمايد و نبايد سخت گيري كنند مخصوصا بمثل عمر كه از نيكوكارانست.
داستانها و پندها, ج1/ مصطفي زماني وجداني