422 . امام على عليهالسلام ـ در ديوان منسوب به ايشان ـ :
دانشم فراوان و اخلاقم پيراسته است/
[امّا ]هركس پيراسته شود ، در عين پيراستگى شوربخت مىگردد .
اگر در جستجوى هزار دشمن برآيم ، آنان را خواهم يافت ؛ /
ولى اگر خواستار يك دوست باشم ، او را به دست نخواهم آورد .
423 . امام على عليهالسلام ـ در ديوان منسوب به ايشان ـ :
* هر دوستى كه با او دوستى كردم
* خداوند ، هيچ دندان پيشينى برايش مگذارد .
* همگى آنان از روباه ، نيرنگبازترند
* امشب چهقدر مانند ديشب است (حال روزگار ، همواره يكسان است ).
424 . امام على عليهالسلامـ در ديوان منسوب به ايشان ـ :
از وطنم دور شدم و از مردمى كه برابرم پديدار مىشدند ، پرسيدم : /
* «آيا دوستِ راستينى يافت مىشود ؟» . امّا آنان گفتند كه دو چيز كمياب است و يافت نمىشود
*
دوست راستين وتخم عقاب(چون آشيانه عقاب بر قلّهكوههاى صعبالعبور است).
425 . امام على عليهالسلامـ در ديوان منسوب به ايشان ـ :
* مردم در انديشههاى فراوانى هستند
* حال آن كه من ، تنها انديشهام در دنيا ، دوستى كمككار است ،
* كه چون روحى در دو پيكر ، تقسيم شده باشد
* و در نتيجه ، دو پيكر باشند ، امّا روحشان يكى باشد .
ر . ك : ص 331 (نشانههاى دوستىِ راستين) .
426 . امام على عليهالسلام : دوستانت سه گونهاند و دشمنانت [نيز] سه گونه . امّا دوستانت
[عبارتاند از] : دوستت ، دوستِ دوستت و دشمنِ دشمنت . دشمنانت [نيز عبارتاند از] : دشمنت ، دشمنِ دوستت و دوستِ دشمنت .