دوستی در قرآن و حدیث

محمد محمدی ری شهری

نسخه متنی -صفحه : 731/ 225
نمايش فراداده

585 . امام باقر عليه‏السلام : گروهى از مسلمانان براى سفرى ، راهى شدند ؛ ليكن راه را گم كردند و دچار تشنگى شديدى گشتند . پس [تن به مرگ دادند و ]كفن پوشيدند و كنار تنه‏هاى درختان ، ماندگار شدند . آن‏گاه پيرى با جامه‏هاى سفيد ، نزدشان آمد و گفت : «برخيزيد كه مشكلى برايتان پيش نمى‏آيد و اين آب است» . آنان برخاستند و نوشيدند و سيراب گشتند .

پس از آن گفتند : خداوند ، رحمتش را شامل حالت كند . كيستى ؟

پاسخ داد : «من از جنّيانى هستم كه با پيامبر خدا بيعت كردند . شنيدم پيامبر خدا مى‏فرمود : مؤمن ، برادر مؤمن است ؛ ديده‏بان و راهنماى اوست . ``پس نمى‏شد كه با حضور من تباه شويد» .

586 . امام صادق عليه‏السلام : مسلمان ، برادرِ مسلمان است ؛ به او ستم نمى‏كند ، او را تنها نمى‏گذارد ، غيبت او را نمى‏كند ، به او خيانت نمى‏ورزد و او را محروم نمى‏سازد .

587 . امام صادق عليه‏السلام : مؤمن ، برادرِ مؤمن است ؛ ديده‏بان و راهنماى اوست ، به او خيانت نمى‏ورزد ، به او ستم نمى‏كند ، او را فريب نمى‏دهد و به او وعده‏اى كه آن را به جاى نياورد ، نمى‏دهد .

588 . امام صادق عليه‏السلام : مسلمان ، برادرِ مسلمان است ؛ به او ستم نمى‏كند ، او را تنها نمى‏گذارد و به او خيانت نمى‏ورزد . بر مسلمانان لازم است كه براى پيوند و همكارى در جهت توجّه به يكديگر و همدردى با نيازمندان و سهيم كردن آنان در مال خود و مهربانى برخى نسبت به برخى ، كوشش كنند ، تا همان‏گونه باشيد كه خداوند عز و جل به شما فرمان داده است : مهربان و مهرورز ميان خودتان ، و اندوهگين از گرفتارى‏هايشان كه از شما پنهان مانده است ، به گونه‏اى كه انصار در روزگار پيامبر خدا بودند .

589 . امام صادق عليه‏السلام : حارث اَعوَر به امير مؤمنان گفت : اى امير مؤمنان ! به خدا

سوگند ، من تو را دوست دارم .

حضرت فرمود : «هان ! حال كه مرا دوست دارى ، پس با من ستيزه نمى‏كنى ، مرا بازى نمى‏دهى ، با من مجادله نمى‏نمايى ، با من شوخى نمى‏كنى ، و مرا از منزلت حقيقى‏ام پايين‏تر و بالاتر نمى‏نهى» .