دوستی در قرآن و حدیث

محمد محمدی ری شهری

نسخه متنی -صفحه : 731/ 341
نمايش فراداده

863 . الأمالى مفيد ـ به نقل از عبدالرزاق بن قَيس رَحبى ـ : همراه على‏بن‏ابى‏طالب عليه‏السلامبر درِ قصر (دارُ الحكومه) نشسته بوديم كه تابش خورشيد ، امام را به پناه بردن به داخل قصر ، ناگزير ساخت . حضرت برخاست تا داخل شود كه مردى از قبيله هَمْدان ، چنگ در پيراهن ايشان زد و گفت : «اى امير مؤمنان! برايم حديثى جامع بازگو تا خداوند ، بدان سودم دهد .

حضرت فرمود : «آيا اين سود ، در احاديثِ بسيار نيست ؟» .

گفت : چرا ؛ ولى مى‏خواهم حديثى جامع ، برايم بازگويى .

حضرت فرمود : «دوستم ، پيامبر خدا ، برايم اين حديث را گفت : من و شيعيانم ، سيراب و سيراب شده ، با چهره‏هاى سپيد بر حوض [كوثر] ، وارد خواهيم شد . دشمنان ما نيز تشنه‏لب و تشنه‏كام و با چهره‏هاى سياه ، بر حوض [كوثر] ، وارد خواهند شد} . اين حديث را با كوتاهى‏اش به جاى حديثى بلند برگير . تو همراه كسى هستى كه دوستش مى‏دارى و بهره‏ات ، همان است كه به دست آورده‏اى. اينك اى برادر هَمْدانى! رهايم كن». سپس حضرت، داخل قصر شد .

9 / 3

پيامدهاى ناخوشايند دوستى

864 . رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : دوست داشتنِ چيزى ، [نسبت به كاستى‏هاى آن ،] كور و كرت مى‏سازد .

865 . امام على عليه‏السلام : ديده دوست ، از [ديدن ]عيب‏هاى محبوب ، نابينا و گوشش از

[شنيدن ]زشتى نقص‏هايش ناشنواست .