1382 . المحجّة البيضاء : در اخبار داوود عليهالسلام آمده است : «به بندگانم كه با محبّتم به من روى آوردهاند ، بگو كه : در پرده شدنتان از خلقم ، زيانى به شما زيانى نمىزند ؛ زيرا پرده ميان خود و شما را برداشتهام ، تا با چشم دلتان به من بنگريد . اينكه بساط دنيا را از برابر شما در هم پيچيدهام ، زيانى به شما نمىزند ؛ زيرا دين خود را برايتان گستردهام و چون خشنودى مرا مىجوييد ، ناخشنودى خلق به شما زيانى نمىرساند» .
1383 . امام سجّاد عليهالسلام ـ در «مناجاةُ العارفين» ـ : بارالها ! ما را از كسانى قرار ده كه درختان شوق تو در باغ سينههاشان، شاخه گسترده و آتش محبّتت ، دلهايشان را فرا گرفته است ... و چشمانشان با نگريستن به تو روشن گشته است .
1384 . امام سجاد عليهالسلام ـ در «مناجاةُ المحبّين» ـ : بارالها ! چه كسى شيرينى محبّت تو را چشيد و پس از آن ، در پىِ جايگزينى برايت برآمد ؟ چه كسى به نزديكى با تو اُنس گرفت و پس از آن ، خواستار جابهجايى از كنارت شد ؟
بارالها! ما را از كسانى قرار ده كه براى نزديكى و دوستىات برگزيدى ، و براى محبّت و دوستىات خالصشان ساختى ، و به ديدارت مشتاقشان كردى ، و به قضايت خشنودشان نمودى ، و نگريستن به رخسارت را به آنان بخشيدى ، و خشنودىات را به آنان عطا كردى ، و از دورى و هجرانت ايمنشان ساختى ، و در كنارت در جايگاهى راستينْ جايشان دادى ، و شناختت را ويژه ايشان ساختى ، و آنان را اهليّت عبادتت دادى و شيفته ارادهات كردى ، و براى مشاهده خودت برگزيدى و چهرهات را برايشان بىپرده ساختى و دلشان را به دوستى خودت پرداختى و آنان را خواستار آنچه نزدت هست ، نمودى ، و يادت را به آنان الهام نمودى ، و آنان را وادار به شكرگزارىات كردى و به فرمانبرىات مشغولشان ساختى ، و آنان را از صالحانِ خلقت قرار دادى و آنان را براى رازگويىات برگزيدى و هر آنچه آنان را از تو بِبُرَد ، از آنان بريدى .
بارالها ! ما را از كسانى قرار ده كه عادتشان شادابى و شوق به تو باشد و روزگارشان در سوز و گداز و ناله [از هجران تو ]به سر شود . پيشانىهايشان براى عظمت تو به سجده درآمده ، چشمانشان در خدمت بهتو شبها بيدار مانده، اشكهايشاناز هراستوريزاناست،قلبهايشان به محبّتت پيوسته ، و دلهايشان از هيبت و شُكوه تو بركَنده است .
اى آن كه روشنىهاى قِداستش براى چشمان دوستدارانش مىدرخشد و درخششهاى رخسارش براى دلهاى شناسندگانش شوقآور است ! اى اميد دلهاى مشتاقان و اى نهايت آرزوهاى دوستداران ! دوستى تو را و دوستى آنان را كه دوستت دارند و دوستى هر آن عملى را كه مرا به نزديكى تو مىرساند ، از تو مسئلت مىكنم . از تو مىخواهم كه خودت را نزدم محبوبتر از هر آنچه جز توست ، قرار دهى و دوستى مرا نسبت به خودت ، راهبر به سوى خشنودىات و شوق مرا به تو ، بازدارنده از نافرمانىات قرار دهى . بر من منّت بگذار تا به تو بنگرم ، و با نگاه دوستى و توجّه به من بنگر و رخسارت را از من برمگردان و مرا از سعادتمندان و بهرهمندان نزد خودت قرار بده ، اى اجابت كننده و اى مهربانترين مهربانان !