صفحه 126
آنكه آن دو مجردى كه فرض كردهايم تعلقى به ماديات داشته باشند، كه در اينصورت اگر يكى قوىتر باشد غلبه مىكند، و اما اگر تعلقى بماديات نداشته باشند تزاحمى هم نخواهند داشت، و مبدء نفسانى مجرد كه باراده خداى سبحان همواره منصور است وقتى بمانعى مادى برخورد خداى تعالى نيرويى بان مبدء مجرد افاضه مىكند كه مانع مادى تاب مقاومت در برابرش نداشته باشد.
بخدا هم نسبت ميدهد.
جمله اخير از آيهاى كه در فصل سابق آورديم يعنى آيهاى: كه ميفرمود: (فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ) «1» الخ، دلالت دارد بر اينكه تاثير مقتضى نامبرده منوط بامرى از ناحيه خداى تعالى است، كه آن امر با اذن خدا كه گفتيم جريان منوط بان نيز هست صادر ميشود، پس تاثير مقتضى وقتى است كه مصادف با امر خدا، و يا متحد با آن باشد، و اما اينكه امر چيست؟ در آيه (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ) «2» كلمه ايجاد و كلمه (كن) تفسير شده.
و آيات زير اين اناطه به امر خدا را آماده مىكنند، (إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ، فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا، وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ، بدرستى اين قرآن تذكره و هشدارى است، پس هر كس خواست بسوى پروردگارش راهى انتخاب كند، ولى نمىكنيد، مگر آنكه خدا بخواهد) «3» و آيه (إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ، لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ، وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ، او نيست مگر هشدار دهى براى عالميان، براى هر كس كه از شما بخواهد مستقيم شود، ولى نميخواهيد مگر آنكه خدا بخواهد، كه رب العالمين است). «4»
اين آيات دلالت كرد بر اينكه آن امرى كه انسان ميتواند ارادهاش كند، و زمام اختيار وى بدست آنست، هرگز تحقق نمىيابد، مگر آنكه خدا بخواهد، يعنى خدا بخواهد كه انسان آن را بخواهد، و خلاصه اراده انسان را اراده كرده باشد، كه اگر خدا بخواهد انسان اراده مىكند، و ميخواهد، و اگر او نخواهد، اراده و خواستى در انسان پيدا نميشود.
آرى آيات شريفهاى كه خوانديد، در مقام بيان اين نكتهاند كه كارهاى اختيارى و ارادى بشر هر چند بدست خود او و باختيار او است، و لكن اختيار و اراده او ديگر بدست او نيست، بلكه مستند بمشيت خداى سبحان است، بعضىها گمان كردهاند آيات در مقام افاده اين معنا است كه هر چه را انسان اراده كند خدا هم همان را اراده كرده، و اين خطايى است فاحش، چون لازمهاش اين است كه در موردى كه انسان ارادهاى ندارد، و خدا اراده دارد، مراد خدا از ارادهاش تخلف
1- سوره مؤمن آيه 78 2- سوره يس آيه 82 3- سوره دهر آيه 30 4- تكوير آيه 29