ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 170
نمايش فراداده

صفحه 147

اگر خدا ميخواست همه مردم را هدايت مى‏كرد) «1» و نيز فرموده (يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ) «2» و باز فرموده (وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ و در شما خواستى پيدا نميشود، مگر آنكه خدا خواسته باشد)، «3» و نيز فرموده: (لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ، وَ هُمْ يُسْئَلُونَ، باز خواست نميشود از آنچه مى‏كند، بلكه ايشان باز خواست ميشوند). «4»

پس بنا بر اين خداى تعالى متصرفى است كه در ملك خود هر چه بخواهد مى‏كند، و غير او هيچكس اين چنين مالكيتى ندارد، باز مگر باذن و مشيت او، اين آن معنايى است كه ربوبيت او آن را اقتضاء دارد.

معيارها و اساس قوانين عقلايى معيار و اساس احكام و قوانين شرعى است

اين معنا وقتى روشن شد، از سوى ديگر مى‏بينيم كه خداى تعالى خود را در مقام تشريع و قانونگذارى قرار داده، و در اين قانون‏گذارى، خود را عينا مانند يكى از عقلا بحساب آورده، كه كارهاى نيك را نيك ميداند، و بر آن مدح و شكر مى‏گذارد، و كارهاى زشت را زشت دانسته، بر آن مذمت مى‏كند، مثلا فرموده: (إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ، اگر صدقات را آشكارا بدهيد خوب است)، «5» و نيز فرموده: (بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ، فسق نام زشتى است)، «6» و نيز فرموده: كه آنچه از قوانين براى بشر تشريع كرده، بمنظور تامين مصالح انسان، و دورى از مفاسد است، و در آن رعايت بهترين و مؤثرترين راه براى رسيدن انسان بسعادت، و جبران شدن نواقص شده است، و در اين باره فرموده: (إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ، دعوت خدا را بپذيريد، وقتى شما را بچيزى ميخواند كه زنده‏تان مى‏كند)، «7» و نيز فرموده: (ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ، اين براى شما بهتر است اگر علم داشته باشيد)، «8» و نيز فرموده: (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ، (تا آنجا كه مى‏فرمايد) وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ، خدا بعدل و احسان امر مى‏كند، و از فحشاء و منكر و ظلم نهى مى‏نمايد)، «9» و نيز فرموده: (إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ، خدا بكارهاى زشت امر نمى‏كند)، «10» و آيات بسيارى از اين قبيل.

و اين در حقيقت امضاء روش عقلاء در مجتمع انسانى است، ميخواهد بفرمايد: اين خوب و بدها، و مصلحت و مفسده‏ها، و امر و نهى‏ها، و ثواب و عقابها، و مدح و ذم‏ها، و امثال اينها، كه در نزد عقلاء دائر و معتبر است، و اساس قوانين عقلايى است، همچنين اساس احكام شرعى كه خدا مقنن آنست، نيز هست.

1- سوره رعد آيه 31

2- سوره نحل آيه 93

3- سوره دهر آيه 30

4- سوره انبياء آيه 23

5- سوره بقره آيه 271

6- سوره حجرات آيه 11

7- سوره انفال آيه 24

8- سوره صف آيه 11

9- سوره نحل آيه 90

10- سوره اعراف آيه 28