صفحه 157
از جهت دوم است، كه باين دو عنوان متصف ميشوند، مثلا عمل جفتگيرى انسانها، چه در نكاح و چه در زنا يك عمل است، و از نظر شكل با يكدگر فرقى ندارند، هر دو عمل داراى ثبوت و تحققند، تنها فرقى كه در آن دو است، اين است كه اگر بصورت نكاح انجام شود، موافق دستور خداست، و چون همين عمل بصورت زنا انجام گيرد، فاقد آن موافقت است، و همچنين قتل نفس حرام، و قتل نفس در قصاص، و نيز زدن يتيم از در ستمگرى، و زدن او از راه تاديب.
پس در تمامى گناهان ميتوان گفت: از اين جهت گناه است كه فاعل آن در انجام آن، جهت صلاحى، و موافقت امرى، و سود اجتماعى در نظر نگرفته، بخلاف آنكه همين افعال را بخاطر آن اغراض آورده باشد.
پس هر چه هست زير سر فاعل است، و خود فعل از نظر اينكه موجودى از موجودات است
بد نيست، چون بحكم آيه: (اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ، خدا آفريدگار هر چيزيست)، «1» مخلوق خداست، چون آن نيز چيزيست موجود، و ثابت، و مخلوق خدا بد نميشود، همچنين كلام امام (ع) كه فرمود: (هر چيزى كه نام چيز بر آن اطلاق شود، مخلوق است، غير از يك چيز آنهم خداست) تا آخر حديث. «2»
كه اگر آن آيه و اين روايت را با آيه: (الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ، آن خدايى كه خلقت هر چيز را نيكو كرد)، «3» ضميمه كنيم، اين نتيجه را مىگيريم: كه نه تنها فعل گناه بلكه هر چيزى هم چنان كه مخلوق است، بدين جهت كه مخلوق است نيكو نيز هست، پس خلقت و حسن با هم متلازمند، و هرگز از هم جدا نميشوند.
در اين ميان خداى سبحان پارهاى افعال را زشت و بد دانسته، و فرموده: (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى إِلَّا مِثْلَها، هر كس عمل نيك آورد، ده برابر چون آن پاداش دارد، و هر كس عمل زشت مرتكب شود، جز مثل آن كيفر نمىبيند)، «4» و بدليل اينكه براى گناهان مجازات قائل شده، مىفهميم گناهان مستند بآدمى است، و با در نظر گرفتن اينكه گفتيم:
وجوب و ثبوت افعال، از خدا و مخلوق او است، اين نتيجه بدست مىآيد: كه عمل گناه منهاى وجودش كه از خداست، مستند بآدمى است، پس مىفهميم كه آنچه يك عمل را گناه مىكند، امرى است عدمى، و جزء مخلوقهاى خدا نيست، چون گفتيم اگر مخلوق بود حسن و زيبايى داشت.
خداى تعالى نيز فرموده: (ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها، هيچ مصيبتى در زمين و نه در خود شما نمىرسد، مگر آنكه قبل از قطعى شدن، در
1- سوره زمر آيه 62 2- اصول كافى ج 1 ص 82 ز 2 3- سوره سجده آيه 7 4- سوره انعام آيه 160