ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 75
نمايش فراداده

صفحه 52

خالص، و بعضى ديگر آميخته با شرك و ضلالت است، بعضى راهى كوتاه‏تر، و بعضى ديگر دورتر است، اما هر چه هست بسوى صراط مستقيم مى‏رود و بمعنايى ديگر همان صراط مستقيم است، كه بيانش گذشت.

و خداى سبحان همين معنا يعنى اختلاف سبيل و راههايى را كه بسوى او منتهى ميشود و اينكه همه آن سبيل‏ها از صراط مستقيم و مصداق آنند، در يك مثلى كه براى حق و باطل زده بيان كرده، و فرموده: (أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً، فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها، فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً، وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ، ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ، أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ، كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ، فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً، وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ، كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ، خدا آبى از آسمان مى‏فرستد سيل‏گيرها هر يك بقدر ظرفيت خود جارى شدند، پس سيل كفى بلند با خود آورد از آنچه هم كه شما در آتش بر آن ميدميد تا زيورى يا اثاثى بسازيد نيز كفى مانند كف سيل هست خدا اينچنين حق و باطل را مثل مى‏زند كه كف بى فائده بعد از خشك شدن از بين مى‏رود و اما آنچه بحال مردم نافع است در زمين باقى ميماند خدا مثلها را اينچنين مى‏زند). «1»

بطورى كه ملاحظه مى‏فرمائيد در اين مثل ظرفيت دلها و فهم‏ها را در گرفتن معارف و كمالات، مختلف دانسته است، در عين اينكه آن معارف همه و همه مانند باران متكى و منتهى بيك رزقى است آسمانى، در آن مثل يك آب بود، ولى باشكال مختلف از نظر كمى و زيادى سيل در آمد، در معارف نيز يك چيز است، عنايتى است آسمانى، اما در هر دلى بشكلى و اندازه‏اى خاص در مى‏آيد، كه تمامى اين بحث در ذيل خود آيه سوره رعد انشاء اللَّه خواهد آمد، و بالآخره اين نيز يكى از تفاوتهاى صراط مستقيم با سبل است، و يا بگو: يكى از خصوصيات آنست.

معنى صراط مستقيم با نتيجه گيرى از مقدمات ذكر شده و با توجه به معنى كلمه" مستقيم"

حال كه اين هفت مقدمه روشن گرديد، معلوم شد كه صراط مستقيم راهى است بسوى خدا، كه هر راه ديگرى كه خلايق بسوى خدا دارند، شعبه‏اى از آنست، و هر طريقى كه آدمى را بسوى خدا رهنمايى مى‏كند، بهره‏اى از صراط مستقيم را دارا است، باين معنا كه هر راهى و طريقه‏اى كه فرض شود، بان مقدار آدمى را بسوى خدا و حق راهنمايى مى‏كند، كه خودش از صراط مستقيم دارا و متضمن باشد، اگر آن راه بمقدار اندكى از صراط مستقيم را دارا باشد، رهرو خود را كمتر بسوى خدا مى‏كشاند، و اگر بيشتر داشته باشد، بيشتر مى‏كشاند، و اما خود صراط مستقيم بدون هيچ قيد و شرطى رهرو خود را بسوى خدا هدايت مى‏كند، و مى‏رساند، و بهمين جهت خداى تعالى نام آن را صراط مستقيم نهاد، چون كلمه صراط بمعناى راه روشن است، زيرا از ماده (ص ر ط)

1- سوره رعد آيه 17