ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 9
نمايش فراداده

مقدمه، ص 15

گروه اولند اينست كه‏

«سلونى عن القرآن اخبركم عن آياته فيمن نزلت و اين نزلت» «1» و چون قرآن كريم مهيمن «2» بر ديگر كتابهاى آسمانى مى‏باشد انسان كاملى كه با حقيقت قرآن كريم متحد شد توان تفسير همه كتاب‏هاى الهى را دارد لذا أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود:

«اما و اللَّه لو ثنيت لى الوسادة فجلست عليها لافتيت اهل التوراة بتوراتهم ... و اهل الانجيل بانجيلهم ... و اهل القرآن بقرآنهم» «3» غزالى از أمير المؤمنين عليه السّلام نقل مى‏كند كه اگر خداوند سبحان و پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مرا اذن دهند به اندازه بار چهل شتر الف فاتحة الكتاب را شرح مى‏نمايم سپس مى‏گويد:

«و هذه الكثرة فى السعة و الافتتاح فى العلم لا يكون الّا لدنيا سماويا الهيّا» «4» لذا ابن عباس مفسّر معروف چنين مى‏گويد «... و ما علمى و علم اصحاب محمد صلى الله عليه وآله فى علم على عليه السّلام الّا كقطرة فى سبعة ابحر» «5» و هرگز قرآن بدون توجه به تفسير و تبيين اين طايفه حقّه فهميده نمى‏شود زيرا اين تفكيك همان افتراقى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به نفى آن خبر داد و او رسول امينى است كه از هوى سخن نمى‏گويد و اگر جايى قرآن حضور ظاهرى داشت و عترت طاهره غايب بودند يا اينان حضور ظاهرى داشتند و قرآن كريم غايب بود اطمينان حاصل مى شود كه هر دو غايبند زيرا معيّت با هم و عدم افتراق از هم در نحوه وجود قرآن و عترت مأخوذ است «6» بارى چون بهترين شناخت قرآن معرفت اين طبقه است بهترين تفسير نيز تفسير اين گروه خواهد بود و چون گروه دوم شاگرد برجسته طبقه اول محسوب مى‏شوند و شناخت آنان بعد از معرفت گروه اول بهترين شناخت‏ها مى‏باشد لذا تفسير آنها نيز برجسته‏ترين تفسيرها خواهد بود، و راهيان اين راه از متقدمان و متأخران هر كدام به نوبه خود مقدارى از مسير ياد شده را پيموده‏اند و نوادرى از آنان اين سير را به پايان رسانده‏اند كه يكى از آنها مرحوم استاد علامه سيد محمد حسين طباطبائى قدّس اللَّه نفسه الزكّية مى‏باشد كه از دير باز در خدمت قرآن كريم بوده تا به اندازه خويش با كلام الهى مأنوس و سخن خدا با گوشت و خون او آميخته شد لذا در تمام رويدادهاى تلخ و

(1) بحار ط بيروت ج 89 ص.

(2) سورة مائده آيه 48.

(3) بحار ط بيروت ج 89 ص 78.

(4) بحار ط بيروت ج 89 ص 104.

(5) بحار ط بيروت ج 89 ص.

(6) بحار ط بيروت ج 106 و 103 و ...