صفحه 60
در كتاب كافى از امام صادق (ع) روايت آمده، كه در معناى عبادت فرمودهاند:
عبادت سه جور است، مردمى هستند كه خدا را از ترس عبادت مىكنند، عبادت آنان عبادت بردگان ناتوان است، و منشاش زبونى بردگى است، مردمى ديگر خداى تبارك و تعالى را بطلب ثوابش عبادت مىكنند، عبادت آنان عبادت اجيران است و منشا آن علاقه باجرت است، مردمى ديگر خداى عز و جل را بخاطر محبتى كه باو دارند عبادت مىكنند، عبادت آنان عبادت آزادگان، و بهترين عبادت است. «1»
و در نهج البلاغه آمده كه مردمى خدا را بدان جهت عبادت مىكنند كه بثوابش رغبت دارند، عبادت آنان عبادت تجارتپيشگان است، و خود نوعى تجارت است، قومى ديگر خدا را از ترس، بندگى مىكنند، كه عبادتشان عبادت بردگان است، قومى سوم هستند كه خدا را از در شكر عبادت مىكنند، كه عبادت آنان عبادت آزادگان است. «2»
و در كتاب علل، و نيز كتاب مجالس، و كتاب خصال، از امام صادق (ع) آمده: كه فرمودند مردم، خدا را سه جور عبادت مىكنند، طبقهاى او را بخاطر رغبتى كه بثوابش دارند عبادت مىكنند، كه عبادت آنان عبادت حريصان است، و منشا آن طمع است، و جمعى ديگر او را از ترس آتش عبادت مىكنند، كه عبادت آنان عبادت بردگان، و منشاش زبونى و ترس است، و لكن من خداى عز و جل را از اين جهت عبادت مىكنم، كه دوستش دارم، و اين عبادت بزرگواران است، كه خدا در بارهشان فرموده: (وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ «3» و ايشان در امروز از فزع ايمنند)، و نيز فرموده: (قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي، يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ «4»، بگو: اگر خدا را دوست ميداريد پس پيروى من كنيد تا خدا هم دوستتان بدارد)، پس هر كس خداى عز و جل را دوست بدارد، خدا هم او را دوست ميدارد، و هر كس خدا دوستش بدارد، از ايمنان خواهد بود، و اين مقامى است مكنون، و پوشيده، كه جز پاكان با آن تماس پيدا نمىكنند. «5»
1- اصول كافى ج 2 ص 84 ح 5 باب العبادة 2- نهج البلاغه فيض الاسلام ص 1192 ح 229 3- نمل آيه 89 4- آل عمران آيه 31 5- علل الشرائع ج 1 ص 12 ح 8 باب 8 و خصال ص 188 ح 259 و امالى صدوق ص 41 ح 4 طبع بيروت