ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 95
نمايش فراداده

صفحه 72

الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ، خدا كسانى را كه ايمان آوردند، به قول ثابت در حياة دنيا و در آخرت پا بر جا مى‏كند، و خلاصه آن چنانشان را آن چنان‏تر ميسازد)، «1» پس معلوم ميشود بقول معروف چشمه بايد از خودش آب داشته باشد، تا با لايه‏روبى زيادترش كرد (مترجم) (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ، وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ، يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ، وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد. از خدا بترسيد، و برسول او ايمان بياوريد، تا خدا از رحمتش دو برابر بشما بدهد، و برايتان نورى قرار دهد، تا با آن نور مشى كنيد) «2» (فراموش نشود كه فرمود: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، ايمان بياوريد، معلوم مى‏شود ايمان اولى فطرى است، و ايمان دومى برسول و بكتاب او است. مترجم. إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ، اگر خدا را يارى كنيد، خدا ياريتان مى‏كند، و ايمانتان را قوى مى‏سازد)، «3» (معلوم مى‏شود يارى كردن دين خدا كه همان هدايت اولى است سبب مى‏شود ثبات قدم را، كه خود هدايت دومى و زائد بر اولى است).

(وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ، خدا مردم تبهكار را هدايت نمى‏كند) «4»، پس معلوم ميشود انحراف از هدايت اولى، كه همان تبه‏كارى باشد، باعث محروميت از هدايت خدا مى‏گردد، و از اين قبيل آياتى ديگر.

و مسئله ضلالت كفار و منافقين، عينا مانند هدايت متقين، داراى دو مرحله است، يكى از ناحيه خود مردم، و يكى بعنوان مجازات از ناحيه خدا، كه انشاء اللَّه بزودى بيانش خواهد آمد.

و در آيات مورد بحث بحياة ديگرى اشاره شده، كه انسانها در آن حياة زندگى را از سر مى‏گيرند، حياتى است كه فعلا پنهان است، و نسبت بحياة دنيا جنبه باطن را دارد نسبت بظاهر، حياتى است كه زندگى انسان بوسيله آن حياة در همين دنيا و بعد از مردن و در بعث و قيامت يكسره مى‏شود، و در بين، مرگى، و انعدامى فاصله نمى‏گردد، هم چنان كه فرمود: (أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ، وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً، يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ، كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها؟ آيا كسى كه مرده و بى جان بود، او را زنده كرديم، و برايش نورى قرار داديم، تا با آن در ميانه مردم آمد و شد كرد، مثل كسى است كه در ظلمتها قرار دارد، و بيرون شدنى برايش نيست؟) «5» كه انشاء اللَّه بزودى بحث ما پيرامون اين زندگى خواهد آمد.

معنى ايمان‏

(يؤمنون): ايمان، عبارتست از جايگير شدن اعتقاد در قلب، و اين كلمه از ماده (ء- م- ن) اشتقاق يافته، كانه شخص با ايمان، بكسى كه بدرستى و راستى و پاكى وى اعتقاد

1- سوره ابراهيم آيه 27

2- سوره حديد آيه 28

3- سوره محمد آيه 7

4- سوره صف آيه 5

5- سوره انعام آيه 122