" وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ" يعنى اگر زنان و مردان مورد بحث كارشان به جدايى و طلاق كشيد، خداى تعالى به فضل واسع خود، هم آن مرد را بىنياز مىكند و هم آن زن را و منظور از بىنياز كردن به قرينه مقام، اين است كه هر دو را در همه امور مربوط به ازدواج بىنياز مىكند، به آن مرد زنى سازگار و شوهر دوست و ... مىدهد و به آن زن نيز شوهرى ديگر مىدهد كه بهتر از اول به وى نفقه بدهد و با او انس و همخوابگى و ساير لوازم زناشويى را داشته باشد، زيرا چنان نيست كه خداى تعالى فلان زن را براى فلان مرد و آن مرد را براى آن زن خلق كرده باشد، بطورى كه اگر يكى از ديگرى جدا شد آن ديگر جفت ديگرى نداشته باشد بلكه سنت ازدواج يعنى زن گرفتن مردان و به شوهر رفتن زنان سنتى است فطرى و اينكه مىبينيم مردان زن مىگيرند و زنان شوهر مىروند، اين رفتار ناشى از دعوتى است كه در فطرت آنان است، اين زن نشد، زن ديگر و اين شوهر نشد، شوهر ديگر.
" وَ كانَ اللَّهُ واسِعاً حَكِيماً وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ" اين دو جمله حكم قبلى را تعليل مىكند و مىفرمايد: اگر گفتيم:" خداى تعالى هر دو را به فضل واسع خود بىنياز مىكند" براى اين بود كه خدا واسع و حكيم است و نيز براى اين بود كه ملك آنچه در آسمانها و در زمين است از آن خداى تعالى است.
" وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ ..."
اين آيه شريفه دعوت قبلى مردم به مراعات تقوا در همه مراحل معاشرت بين زن و شوهر را تاكيد مىكند و مىفرمايد، كه: تقوا را در هر حال بايد رعايت كرد، چون ترك تقوا كفران نعمت خداى تعالى است، البته اين در صورتى است كه تقواى حاصل از اطاعت خدا عنوانى جز شكر نعمتهاى او نداشته باشد و يا در صورتى است كه بگوئيم: ترك تقوا و بى پروايى نسبت به خداى تعالى منشاى به جز كفر ندارد، حال يا كفر ظاهرى نظير كفرى كه در كفار و مشركين هست و يا كفر باطنى و نهفته در درون، نظير كفرى كه در مسلمانان فاسق وجود دارد.
با اين مطلبى كه ما بيانش كرديم معناى جمله:" وَ إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ ..." روشن مىشود كه مىفرمايد: اگر شما وصيت ما را حفظ نكنيد آن وصيتى را كه به پدران شما و اقوام قبل از شما كرديم و آن وصيت را ضايع گذارده، ترك تقوا كنيد، ترك تقوايى كه يا خودش كفر به خدا است و يا ناشى از كفر به خدا است، در اين صورت بدانيد كه هيچ ضررى به خداى سبحان نمىزنيد، چون خداى سبحان احتياجى به شما ندارد نه به شما و نه به تقواى شما و چگونه چنين چيزى تصور دارد با اينكه آنچه در آسمانها