دوم اينكه:" جهالت" در مقابل" عناد"،" لجاجت" و" تعمد" است. زيرا كسى كه صبح و شام خداى خود را مىخواند، و در صدد جلب رضاى اوست، و به آياتش ايمان دارد، هرگز از روى استكبار و لجاجت گناهى مرتكب نمىشود و گناهى هم كه از او سر زند، از روى جهالت و دستخوش شهوت و غضب شدن است.
سوم اينكه: مقيد كردن كلمه" تاب" را به قيد" و اصلح" براى اين است كه دلالت كند بر اينكه توبه وقتى قبول مىشود كه از روى حقيقت و واقع باشد، زيرا، كسى كه حقيقتا به سوى خداى سبحان بازگشت نموده و به وى پناه برد، هرگز خود را به پليدى گناهى كه از آن توبه كرده و خود را از آن پاك ساخته، آلوده نمىكند، اين است معناى توبه، نه صرف اينكه بگويد:" اتوب الى اللَّه" و در دل همان آلودهاى باشد كه بوده است. چگونه خداوند چنين توبهاى را قبول مىكند و حال آنكه خود فرموده:" وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ" «1».
چهارم اينكه: صفات فعليه خداوند از قبيل" غفور" و" رحيم" و ... ممكن است حقيقتا مقيد به زمان نشود، براى اينكه گر چه خداى سبحان رحمت بر بندگان را بر خود لازم و واجب كرده، و ليكن اثر اين رحمت وقتى ظاهر مىشود كه در دل كافر نبوده و اگر گناهى از او سر ميزند از روى نادانى باشد، و بعد از ارتكاب، توبه هم نموده و علاوه بر آن، عمل صالح هم انجام بدهد.
ما سابقا در تفسير آيه" إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ" تا آخر آيه بعديش (آيه 16 و 17" سوره نساء" در جلد 4 ص 375) اين كتاب مطالبى بيان كرديم كه بى ارتباط با اين مقام نيست.
" وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ" تفصيل آيات به طورى كه از قرينه مقام، استفاده مىشود به معناى شرح معارف الهى و رفع ابهام از آنها است. و" لام" در كلمه" و لتستبين" براى تعليل است، و اين كلمه عطف است بر مقدرى كه چون امر عظيمى بوده در كلام ذكر نشده است، و اينگونه تقديرها در كلام خداى سبحان بسيار است، از آن جمله است آيه" وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا" «2» و آيه" وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ"
(1) اگر اظهار كنيد آنچه راى كه در دلها نهان داريد و اگر پنهانش بداريد خداوند شما راى به آن محاسبه و مجازات خواهد نمود. سوره بقره آيه 284 (2) و اين ايام راى در بين مردم روزى به نفع يكى و ضرر ديگرى و روزى ديگر به ضرر آن و نفع اين مىگردانيم (تا چنين و چنان شده) و خداوند بداند چه كسانى مؤمنند. سوره آل عمران آيه 140