صفحهى 220
صداى بلند ندا درداد:" هيچ كس داخل بهشت نمىشود مگر مؤمن" و اين معنا هر چند در ساير روايات نيامده، و خيلى هم بعيد به نظر مىرسد، زيرا با اينكه آيات بسيارى مكى و مدنى در اين باره نازل شده، عادتا محال به نظر مىرسد كه تا سال نهم هجرت اين معنا به گوش مردم نرسيده و محتاج باشد به اينكه على (ع) آن را تذكر دهد ليكن مدلول خود آيات برائت نيز همين است.
و اما اينكه در بعضى از آنها بجاى آن دارد:" هيچ كس داخل كعبه- و يا خانه- نمىشود مگر مؤمن"- در صورتى كه اين روايات صحيح باشد- البته حكم مستفاد از آنها نظير حكم به ممنوعيت مشركين از طواف، حكمى ابتدايى خواهد بود.
و به هر حال مىخواهيم بگوئيم رسالت على (ع) منحصرا راجع به رساندن آيات برائت نبود، بلكه هم راجع به آن بود و هم راجع به سه و يا چهار حكم قرآنى ديگر، و همه آنها مشمول گفته جبرئيل هست كه گفت:" از تو پيامى نمىرساند مگر خودت و يا مردى از خودت" زيرا هيچ دليلى نيست تا اطلاق اين كلام را تقييد كند.
و در الدر المنثور است كه ترمذى- وى حديث را حسن دانسته- و ابن ابى حاتم و حاكم- وى حديث را صحيح شمرده- و ابن مردويه و بيهقى در كتاب دلائل همگى از ابن عباس (رضى اللَّه عنه) نقل كردهاند كه گفت: رسول خدا (ص) ابى بكر را فرستاد و مامورش كرد تا بدين كلمات جار بكشد، آن گاه على (رضى اللَّه عنه) را روانه كرد و دستور داد او به آنها جار بكشد، اين دو نفر به راه افتادند و اعمال حج را بجاى آوردند. آن گاه على (رضى اللَّه عنه) در ايام تشريق (يازده و دوازده و سيزده) برخاست و چنين جار كشيد: خدا و رسولش از مشركين بيزارند، و تا چهار ماه مهلت داريد كه هر جا بخواهيد آزادانه برويد و بيائيد، و بعد از امسال ديگر هيچ مشركى حق ندارد به زيارت خانه خدا بيايد و ديگر هيچ كس حق ندارد برهنه در اطراف خانه طواف كند، و هيچ كس داخل بهشت نمىشود مگر مؤمن. آرى اينها آن موادى بود كه على (ع) بدانها ندا درداد «1».
مؤلف: اين خبر مضمونش نزديك است به آنچه كه ما از روايات استفاده كرديم.
و نيز در الدر المنثور است كه عبد الرزاق و ابن منذر و ابن ابى حاتم از طريق سعيد بن مسيب از ابى هريره روايت كردهاند كه گفت: ابى بكر او را دستور داد تا در همان موقعى كه ابى بكر حج مىكند او آيات را بخواند. آن گاه ابو هريره مىگويد: سپس رسول خدا
(1) الدر المنثور ج 3 ص 210