ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 9 -صفحه : 565/ 257
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 257

اين شواهدى بود از آياتى كه نسبت خلق را به اعمالى داده كه از روى اراده و شعور، از انسان سرمى‏زند، و اما اعمالى كه تحققش متوقف بر اراده و شعور نيست از قبيل افعال طبيعى مانند زنده شدن زمين و روئيدن نباتات و بيرون شدن و شكفتن دانه‏ها و جارى شدن نهرها و به راه افتادن كشتى‏ها و امثال آن، در آيات بى‏شمارى نيز به خدا نسبت داده شده است.

و هيچ منافاتى ندارد كه اينگونه اعمال، هم به خدا و امر او نسبت داده شود و هم به اسباب و علل طبيعى، چون اين دو نسبت در عرض هم نيستند تا يكى از آنها با ديگرى منافات داشته باشد بلكه در طول هم قرار دارند، و نسبت دادن يك فعل به دو فاعل محذورى ندارد.

و ما در ضمن بحث‏هاى گذشته خود شبهه‏اى را كه ماديون كرده بودند- كه چطور قرآن حوادث عالم از قبيل: سيلها و زلزله‏ها و قحطى‏ها و وبا و طاعون را به خدا نسبت داده و حال آنكه بشر امروز به عوامل و اسباب طبيعى آنها دست يافته است- دفع كرده و گفتيم: آقايان ميان علل عرضى و اسباب طولى خلط كرده و پنداشته‏اند كه اگر فعل و يا حادثه‏اى مستند به علل طبيعيش شد دليل بر اين مى‏شود كه ادعاى قرآن و اعتقاد خداپرستان مبنى بر اينكه همه اينها مستند به مسبب الاسباب و به آن خدايى است كه مرجع همه امور به سوى اوست باطل است.

استدلال اشاعره به آيه:" قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ ..." براى اثبات جبر و اينكه افعال انسان و آثار آن فقط مستند به خدا است‏

اشاعره و معتزله، در آيه قبلى يعنى آيه:" قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ" و آيات مشابه آن بحث عجيب و غريبى دارند كه فخر رازى آن را بطور مفصل در تفسير خود آورده و ما در اينجا خلاصه‏اش را ايراد مى‏كنيم:

وى مى‏گويد: اشاعره به آيه" قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ ..." استدلال كرده‏اند بر اينكه افعال بندگان، همه مخلوق خداست و مردم در كارهايشان مجبور بوده و از خود اختيارى ندارند، به دليل اينكه خداوند در اين آيه فرموده:" خداوند آن كسى است كه به دست مؤمنين، مشركين را عذاب داد و عده‏اى را كشته و عده‏اى ديگر را مجروح كرد" و اين بيان، دليل بر اين است كه دست‏هاى مؤمنين عينا مانند شمشيرها و نيزه‏هايشان آلت صرف بوده و از خود هيچ گونه تاثيرى ندارند بلكه فعل و اثر هر چه هست از خداست، و تعبير" كسبت ايديهم- آنچه كرده‏اند" كه مناط تكليف است يك اسم بى مسمائى بيش نيست.

و دلالت آيه مزبور از آيه:" وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‏" «1» بر مدعاى ما قوى‏تر است، چون در اين آيه نسبت تيراندازى را در عين اينكه از رسول خدا (ص) نفى نموده و به خدا نسبت مى‏دهد به رسول خدا (ص) هم مستند مى‏كند به خلاف آيه‏

(1) سوره انفال آيه 17