صفحهى 506
پس دو صنف اول جز با مهاجرين تا قبل از بدر، و انصار، يعنى مردم مدينه تطبيق ندارد، و اما صنف سوم يعنى" الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ" در اين صنف نيز قيدى آورده كه نكتهاى را افاده مىكند، و آن قيد" باحسان" است.
مقدمة بايد دانست كه در زبان عرب براى حرف" باء" چند معنا است، گاهى به معناى" فى- در" بكار مىرود، و گاهى معناى سببيت را مىرساند، و گاهى مصاحبت را، و در جمله مورد بحث نمىتواند به معناى" فى" بوده و معناى جمله اين باشد:" و كسانى كه سابقين اولين را در احسان متابعت كردهاند"، چون مىدانيم منظور آيه اين نيست. و همچنين به معناى سببيت هم نيست، زيرا اگر به اين معنا باشد مفاد آيه چنين مىشود:" و كسانى كه سابقين اولين را بخاطر احسان پيروى كردهاند"، چون اگر به اين معنا باشد، و همچنين اگر به معناى" فى" مىبود، كلمه" احسان" را با الف و لام مىآورد، و مىفرمود:" بالاحسان"، و ليكن كلمه نامبرده را بدون الف و لام آورده، و از معانى" باء" مناسبتر با اين كلمه همان معناى سوم است.
و در نتيجه مقصود از اين قيد اين مىشود:" تبعيت آنان همراه با يك نوع احسان بوده باشد" و خلاصه، احسان، وصف براى پيروى مىشود.
خواهيد گفت مگر پيروى چند جور است؟ در جواب مىگوئيم: ما از خود قرآن كريم استفاده مىكنيم كه پيروى دو جور است، يكى مذموم و ناپسند، و ديگرى ممدوح و پسنديده، و قرآن كريم پيروى كوركورانه و از روى جهل و هواى نفس،- مانند پيروى مشركين از پدرانشان و پيروى اهل كتاب از احبار و رهبانان و نياكانشان- را كه جز متابعت هوى و شيطان، انگيزه ديگرى ندارد مذمت مىكند. پس، كسى كه پيرويش اينچنين باشد پيرويش بد و مذموم، و كسى كه از حق پيروى كند پيرويش خوب و ممدوح است، و خداى تعالى در باره آن مىفرمايد" الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ" «1».
و از جمله شرايط احسان در پيروى يكى اين است كه عمل تابع، كمال مطابقت را با عمل متبوع داشته باشد، كه اگر نداشته باشد باز پيروى بد و مذموم است.
پس، ظاهرا منظور از طبقه سوم يعنى" الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ" كسانى هستند كه با پيروى نيك آن دو طبقه را پيروى كنند، يعنى پيرويشان به حق باشد- و يا به عبارتى پيرويشان
(1) و كسانى كه گفتار را مىشنوند و بهترين آن را پيروى مىكنند ايشانند آن كسانى كه خدا هدايتشان كرده. سوره زمر آيه 18