ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 9 -صفحه : 565/ 513
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 513

گيرنده زكات خداست و تصدق و اداء زكات نوعى توبه است چنانچه توبه هم صدقه اعمال است‏

" أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ" استفهامى كه در اين آيه است استفهام انكارى، و منظور از آن تشويق مردم است به دادن زكات، زيرا مردم اگر زكات مى‏دهند بدين جهت مى‏دهند كه رسول خدا (ص) و يا عامل و مامور وصول آن حضرت از ناحيه خدا مامور به گرفتن آنست، لذا در اين آيه به عنوان تشويق مى‏فرمايد: مگر نمى‏دانيد كه اين صدقات را خدا مى‏گيرد؟ و گرفتن رسول خدا (ص) گرفتن خداست، پس در حقيقت گيرنده آن خود خداست.

نظير اين مطلب در داستان بيعت آمده، و فرموده:" إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ" «1» و در داستان تيراندازى جنگ بدر مى‏فرمايد:" وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‏" «2» و در جاى ديگر بطور كلى و عمومى فرموده:" مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ" «3».

آرى، وقتى خداى تعالى بفرمايد:" مگر نمى‏دانند كه خدا صدقاتشان را مى‏گيرد" مردم تحريك شده، با شوق و اشتياق ديگرى صدقات را مى‏پردازند و مشتاقند كه با پروردگارشان معامله كنند و با او مصافحه نموده، با دستان خود دستش را لمس نمايند، و خدا از عوارض اجسام منزه است.

و اگر توبه را با دادن صدقه ذكر كرده، براى اين است كه صدقه نيز خاصيت توبه را دارد، توبه پاك مى‏كند، صدقه هم پاك مى‏كند، و دادن صدقه توبه‏اى است مالى، هم چنان كه در ميان همه كارها، توبه به منزله صدقه است، يعنى صدقه از اعمال است و لذا جمله" وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ" را به صدر آيه عطف كرد، و در نتيجه در يك آيه جمع كرد ميان توبه و تصدق، و ميان دو اسم از اسامى خودش، يعنى تواب و رحيم، و خلاصه از آيه برآمد كه تصدق و دادن زكات خود نوعى توبه است.

توضيح در باره معناى آيه:" وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ" و اينكه مخاطبين آن چه كسانى هستند و رؤيت در آن به چه معنا است؟

" وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ ..."

اين آيه بنا بر ظاهرش مى‏رساند كه متصل بما قبل است، گويا مؤمنين را خطاب نموده، ايشان را تحريك و تشويق مى‏كند به دادن صدقات، چيزى كه هست لفظ آن مطلق است و در آن دليلى نيست تا دلالت كند بر اينكه خطاب متوجه خصوص صدقه دهندگان از مؤمنين، يا به‏

(1) كسانى كه با تو بيعت مى‏كنند در حقيقت با خدا بيعت مى‏كنند، و در هنگام بيعت دست خدا بالاى دست ايشان است. سوره فتح آيه 100

(2) تو تير نيفكندى وقتى كه افكندى بلكه خدا افكند. سوره انفال آيه 17

(3) هر كه رسول را اطاعت كند در حقيقت خدا را اطاعت كرده. سوره نساء آيه 80