و معلوم است كه بنا به گفته اينان براى اين ملت و شريعت باقى نمىماند مگر يك مشت احكام و تكاليف گزافى كه- العياذ باللَّه- خداى تعالى، رب العالمين آنها را بازيچه و سرگرمى خود قرار داده، نه از مخالفين آن احكام بازخواست مىكند كه چرا مخالفت كرديد؟ و نه براى امتثال كنندگان فرقى با مخالفين مىگذارد، بلكه هم امتثال كنندگان را به بهشت مىبرد و هم مخالفين و عاصيان را، (و اگر از آنان بپرسى آخر فايده اين احكام و تكاليف چه بود؟ كه اين همه انبياء و اولياء به خاطر آن كشته شدند و رنجها تحمل كردند؟ در پاسخ خواهند گفت: كارهاى خدا چون و چرا ندارد!" لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ" «1» و" سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيراً" «2».
همه اين نظريههاى باطل ناشى از اعراض از ذكر خدا و دورى از كتاب او است، كه به گفته قرآن كريم رسول خدا (ص) در قيامت خواهد گفت:
" پروردگارا امت من از اين قرآن قهر كردند، و آن را مهجور و متروك گذاشتند".
" قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ ... وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ"
كلمه" بيات" و كلمه" تبييت" به معناى آمدن در شب است، و غالبا در مورد شر استعمال مىشود، مثل اينكه بخواهند از آمدن دشمن در شب خبر دهند. و از آنجا كه جمله" مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ" در دو آيه قبل در معناى اين بود كه درخواست كرده باشند خداى تعالى در فرستادن آن عذابى كه آنان را ناگزير از ايمان آوردن بسازد عجله كند، لذا بعد از آنكه در پاسخ آنان فرمود كه اين عذاب محقق الوقوع است، اينك در اين آيه دوباره به توبيخ و مذمت آنان پرداخته، توبيخ از دو جهت، اول از اين جهت كه در آمدن آن عذاب درخواست تعجيل كردند، با اينكه آن عذاب اگر بيايد ناگهانى خواهد آمد، و اين براى يك انسان عاقل از حزم و احتياط به دور است كه از چنين عذابى بر حذر نباشد و در آمدن آن درخواست، عجله كند، لذا براى افاده اين توبيخ به رسول گرامىاش تلقين كرد كه:
(2) خدا از آنچه مىگويند بسيار برتر و منزهتر است." سوره اسراء، آيه 43"