چرا هيچ يك از شهرها و آباديها ايمان نياوردند كه (ايمانشان به موقع باشد و) مفيد به حالشان افتد، تنها قوم يونس بود كه همين كه ايمان آورد عذاب ذلت آور دنيوى را از ايشان برداشتيم و تا مدتى ديگر از زندگى برخوردارشان كرديم (98).
و اگر خدا بخواهد تمام كسانى كه روى زمينند ايمان مىآورند، تو نمىتوانى مردم را در فشار قرار دهى تا ايمان بياورند (99).
و هيچ شخصى جز به اذن خدا ايمان نمىآورد، اين خداست (كه بعضى را موفق مىكند و) بر كسانى كه تعقل نمىكنند پليدى را بر آنها قرار مىدهد (100).
بگو نظر كنيد به موجودات گوناگونى كه در آسمانها و زمين است، ولى چه فايده از اين آيات و اين انذارها، براى مردمى كه ايمان نمىآورند (101).
آيا منتظر چه هستند؟ منتظر آنند كه به سرنوشتى چون سرنوشت اقوام قبل از خود دچار شوند؟ بگو اگر چنين است پس منتظر باشيد، من نيز با شما جزء منتظرانم (102).
اقوام گذشته را كه گرفتار عذاب كرديم رسولان خود را از آن ميان نجات داديم و همچنين كسانى را كه ايمان آورده بودند، اين چنين بر خود لازم كردهايم كه مؤمنين را نجات دهيم (103).
اين آيات متضمن استشهادى است بر حقانيت معارفى كه در مورد مبدأ و معاد و در باره قصص انبياء و امتهاى آنان، در اين سوره نازل شده، كه از جمله آن انبياء، نوح و موسى و پيغمبران بين آن دو و امتهاى آنان است، كه داستان آنان را كه اهل كتابهاى آسمانى در آن كتابها- كه قبل از نزول قرآن بر رسول خدا (ص) نازل شده بود خوانده بودند بطور اجمال ذكر كرده است.