ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 13 -صفحه : 558/ 197
نمايش فراداده

ديگرى افتاده كه كمتر از محذور آن تفسير نيست، اگر شديدتر از آن نباشد و آن اين است كه رؤيا را به اين احتمال تفسير كرد كه ممكن است رسول خدا (ص) چنين خوابى ديده باشد، و هيچ فكر نكرده كه مگر ممكن است قرآن كريم را به احتمال تفسير نمود؟ چطور چنين جرأتى به خود داده كه قرآن را به توهمى تفسير كند كه هيچ شاهد و دليلى بر آن نباشد، نه در خود آيات و نه در خارج؟.

بعضى «1» ديگر گفته‏اند: مراد از" رؤيا" خوابى است كه رسول خدا (ص) ديد كه در آينده وارد مكه و مسجد الحرام خواهد شد، و همان رؤيايى است كه خداى سبحان در آيه" لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيا ..." به آن اشاره مى‏كند.

اشكال اين حرف اين است كه رؤياى در آيه مورد بحث رؤيايى است كه قبل از هجرت واقع شده و رؤيايى كه ايشان مى‏گويند بعد از هجرت و قبل از صلح حديبيه اتفاق افتاده، و ما ان شاء اللَّه به زودى در باره آن رؤيا بحث خواهيم نمود.

بعضى «2» ديگر به ابى مسلم مفسر نسبت داده‏اند كه گفته مراد از" شجره ملعونه" در قرآن يهود است.

و در اينكه آيا مى‏توان آيه را به اين وجه تفسير نمود يا نه بحثش گذشت.

" وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً".

در مجمع البيان از زجاج نقل مى‏كند كه گفته: كلمه" طينا" به خاطر اينكه حال است منصوب شده، و معنايش اين است كه" تو اى خدا آدم را در حالى كه از گل بود خلق فرمودى"، و نيز ممكن است كه در تقدير" من طين" بوده بعد از افتادن كلمه" من" به فعل" خلقت" وصل شده و منصوب گرديده است، هم چنان كه در آيه" أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ" همين طور شده، يعنى در تقدير" لأولادكم" بوده بعد از افتادن" لام" منصوب شده است.

بعضى هم گفته‏اند كه منصوب شدنش از اين باب است كه كلمه مورد بحث، تميز است نه حال «3».

و در كشاف احتمال داده كه حال براى موصول باشد نه مفعول" خلقت" هم چنان كه زجاج و بعضى گفته‏اند: در هر حال حاليه بودن خلاف ظاهر است، زيرا كلمه" طينا" جامد

(1) منهج الصادقين، ج 5، ص 293.

(2) منهج الصادقين، ج 5، ص 294، و مجمع البيان، ج 6، ص 424.

(3) مجمع البيان، ج 4، ص 69.