" رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ" يعنى پروردگارا مرا و اهلم را از اينكه پيش رويم و بيخ گوشم لواط مىكنند و يا از اينكه و بال عملشان و عذابى كه خواه ناخواه به ايشان مىرسد، نجاتم بده.
و اگر در اينجا تنها خودش و اهلش را ذكر كرد، براى اين بود كه كسى از اهالى قريه به وى ايمان نياورده بود، هم چنان كه خداى تعالى درباره آنان فرمود:" فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ" «1».
فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ" كلمه" غابر"- به طورى كه گفتهاند «2»- به معناى كسى است كه بعد از رفتن همراهانش در جاى خود بماند، و كلمه" تدمير" به معناى هلاك كردن است، و بقيه الفاظ آيه روشن است.
" وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً ..."
اين مطر و باران همان سجيل است، كه در سوره حجر در بارهاش فرموده:" وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ" «3».
" إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً ... الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ" كه تفسيرش گذشت.
(1) نيافتيم در آن قريه غير از يك خانوار مسلمان. سوره ذاريات، آيه 36. (2) روح المعانى، ج 19، ص 117. (3) بارانديم برايشان سنگريزهاى چون كلوخ. سوره حجر، آيه 74.