گذشت- به آن جناب بفرمايد كه كفار كم متذكر مىشوند، و يا مردمى هستند كه عدول مىكنند، يا بيشترشان نمىدانند.
" أَمَّنْ يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ ..."
مراد از ظلمات بر و بحر، ظلمتهاى شبها در خشكى و دريا است. بنا بر اين، در آيه شريفه مجاز عقلى به كار رفته، (يعنى ظلمت شب دريا را به دريا و ظلمت شب خشكى را به خشكى نسبت داده) و مراد از" ارسال رياح بشرا"، اين است كه: بادها را قبل از فرستادن باران مىفرستد، تا مردم را با آمدن باران مژده دهد و مراد از" رحمت" همان باران است، و بقيه الفاظ آيه روشن است.
" أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ ..."
" بدء خلق" به معناى ايجاد خلق است ابتداء و براى اولين بار و" اعاده خلق" به معناى دوباره خلق كردن و برگرداندن آنان در قيامت است. در اين آيه شريفه مشركين را ملزم و مجاب مىكند به اينكه چرا شرك ورزند، آيا آن كسى كه عالم را براى بار اول و نيز در قيامت براى بار دوم خلق مىكند بهتر است يا سنگ و چوبى كه آنان مىپرستند؟ و حال آنكه مشركين اصلا قيامت و معاد را قبول ندارند، هم چنان كه در همين آيات بدان اشاره نموده مىفرمايد:" وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا ..." و اين از اين نظر است كه در كلام مجيدش، مساله معاد با ادله قاطعه اثبات شده و در اينجا به عنوان اصل مسلم اخذ شده است، آن گاه در آيات بعد به عنوان استدراك مىفرمايد كه همه اين روگردانيها به خاطر اين است كه مشركين معاد را منكرند و يا در آن شك دارند.
بعضى «1» از مفسرين در تفسير آيه مورد بحث گفتهاند: مراد از" بدء الخلق" و سپس اعاده آن، ايجاد فردى از يك نوع و از بين بردن آن و دوباره ايجاد نظير آن است. خلاصه، مراد ايجاد مثلى بعد از مثل ديگر است و به عبارت ديگر تكرار عمل ايجاد است، پس ديگر كسى اشكال نكند كه مشركين قائل به معاد نبودند، پس چرا در اين آيه با مساله معاد عليه ايشان احتجاج شده است.
و ليكن تفسيرى است كه از ظاهر آيه بعيد است.
يكى از آن لطايفى كه آيه شريفه از حقايق قرآنى دارد، بر مىآيد كه بطور كلى بطلان
(1) روح المعانى، ج 20، ص 7.