صفحهى 153
جهاد كند براى خود كرده، اينجا مىفرمايد: هر كس ايمان آورد و عمل صالح كند چنين و چنان مىشود، پس معلوم شد ايمان و عمل صالح همان جهاد است.
و اما" تكفير السيئات" معنايش عفو از گناهان است، و اصل در معناى تكفير، پوشاندن است. بعضى «1» گفتهاند:" تكفير السيئات"، تبديل كفر سابق است به ايمان، و تبديل معصيتهاى قبلى است به اطاعت. و ليكن اين معنا صحيح نيست.
و اما اينكه فرمود:" ايشان را به بهترين آنچه عمل كردهاند جزاء مىدهد" معنايش اين است كه: آن قدر درجه ايشان را بالا مىبرد كه مناسب بهترين اعمال ايشان باشد و يا اين است كه: در هنگام حساب در اعمالى كه كردهاند خردهگيرى ننموده، جهات نقص و عيبى كه در آنها است به حساب نياورند، در نتيجه با همه آنها معامله بهترين عمل از نوع خودش را بكنند، مثلا نمازشان را به جاى بهترين نماز بپذيرند، هر چند كه مشتمل بر جهات نقص و بديهايى باشد، و همچنين هر عمل ديگر.
" وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما" كلمه" وصينا" از مصدر توصيه است كه به معناى عهد سپردن است، ولى در اينجا منظور از آن امر است. و كلمه" حسنا" مصدر است، كه در اينجا معناى وصفى را مىدهد، و خود به جاى مفعول مطلقى نشسته، كه در تقدير است، و تقدير كلام:" و وصينا الانسان بوالديه توصية حسنة"، و يا" توصية ذات حسن" مىباشد، يعنى ما دستور داديم به اينكه به پدر و مادر احسان شود.
نظير اين تعبير در آيه" وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً" آمده كه تقدير آن" قولوا للناس قولا حسنا" و يا" قولا ذات حسن" است، يعنى به مردم گفتارى نيك بگوييد و يا گفتارى داراى صفت نيكى بگوييد.
بعيد هم نيست كه اگر به جاى صفت مصدر را آورده، براى اين بوده باشد، كه مبالغه را برساند، هم چنان كه به مردى كه بى نهايت عادل است مىگوييم: فلانى عدل است، البته تعبير مورد بحث به توجيهاتى ديگر توجيه شده است.
" وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِي ..."- اين جمله تتمه همان توصيه است، كه آن را به انسان خطاب كرده، و انسان را نهى كرده از اينكه پدر و مادر را در شرك اطاعت كند، چون
(1) روح البيان، ج 6، ص 448.