صفحهى 168
و بياد آور ابراهيم را كه به قوم خود گفت خدا را بپرستيد و از او بترسيد كه اين براى شما اگر بدانيد بهتر است (16).
شما به جاى خدا بتهايى مىپرستيد و تهمتها مىتراشيد با اينكه آنچه به جاى خدا مىپرستيد هيچ رزقى را براى شما مالك نيستند، پس رزق را از نزد خدا بطلبيد و او را عبادت نموده و شكرش به جا آوريد كه به سويش بازمىگرديد (17).
و به فرض كه مرا تكذيب كنيد اولين امت نيستيد كه پيامبر خود را تكذيب كردند زيرا قبل از شما امتها بودند كه پيامبران خود را تكذيب كردند، و يك پيامبر جز ابلاغ روشن وظيفهاى ندارد (18).
آيا نمىبينند كه خدا خلقت خلايق را آغاز كرده و سپس آن را اعاده مىكند و اين براى خدا آسان است (19).
بگو در زمين سير كنيد و نيك نظر كنيد كه چگونه خدا خلق را آفريد، خداوند همين جور نشاه ديگر پديد مىآورد كه خدا بر هر چيز قادر است (20).
هر كس را بخواهد عذاب مىكند و هر كه را بخواهد رحم مىكند و همه به سوى او برگردانيده مىشويد (21).
و شما نمىتوانيد خدا را در زمين و نه در آسمان به ستوه آوريد و به غير خدا سرپرست و ياورى نداريد (22).
و كسانى كه به آيات خدا و ديدار او كفر ورزيدند آنان از رحمت من مايوسند و آنان عذابى دردناك دارند (23).
ولى از ناحيه مردمش جز اين پاسخى نبود كه بگويند: او را بكشيد يا بسوزانيد، پس خدا ابراهيم را از آتش آنان نجات داد، بدرستى در همين سرگذشت آيتهايى است براى مردمى كه ايمان آورند (24).
ابراهيم (بار ديگر) گفت: به خاطر دوستى با يكديگر در زندگى دنيا به جاى خدا بتها گرفتيد، ولى در روز قيامت همين دوستىها به دشمنى مبدل گشته و به يكديگر كفر مىورزيد و يكديگر را لعنت مىكنيد و سر منزلتان آتش است و از ياوران كسى را نداريد (25).
لوط به ابراهيم ايمان آورد و اعلام داشت كه من به سوى پروردگارم از شما دورى مىجويم كه عزيز و حكيم تنها اوست (26).
ما به ابراهيم، اسحاق و يعقوب عطا كرديم و در ذريه او نبوت و كتاب قرار داديم و اجر او را در دنيا داديم و در آخرت هم از صالحان است (27).
و به ياد آور لوط را كه به قوم خود گفت به درستى شما عمل زشتى مىكنيد كه قبل از شما احدى از مردم عالم مرتكب آن نشده بود (28).