ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 16 -صفحه : 593/ 195
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 195

" لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ"- بعضى «1» گفته‏اند:" يعنى اگر مى‏دانستند كه مثلشان در گرفتن اولياء مثل عنكبوت است.

معنى و مفاد آيه شريفه:" إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ..."

" إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ" ممكن است بگوييم كلمه" ما" در جمله" ما يَدْعُونَ" موصوله است، يعنى آنچه مى‏خوانند، و ممكن است بگوييم نافيه است، يعنى" و نمى‏خوانند" و نيز ممكن است آن را استفهامى يا مصدرى بگيريم، و كلمه" من" بنا بر احتمال دوم زايد است، كه صرفا براى تاكيد آورده شده، و بنا بر سه احتمال ديگر بيانى است، و از اين چهار احتمال دو احتمال اول قوى‏تر است، و از آن دو، اولى قوى‏تر است.

و بنا بر احتمال دوم معنا چنين مى‏شود كه: خدا مى‏داند مشركين هيچ چيزى به جاى او نمى‏خوانند، يعنى آنچه به عنوان آلهه به جز خدا مى‏پرستند هيچ حقيقتى ندارد، در نتيجه به قول صاحب كشاف «2» آيه شريفه تاكيد همان مثل است و زيادتى است براى اينكه در آن مثل آن آلهه را حد اقل چون خانه عنكبوت دانست، ولى در اين جمله مى‏فرمايد بلكه خانه عنكبوت هم نيست، چون عدم محض است.

و بنا بر احتمال اول معناى آيه چنين مى‏شود: خدا مى‏داند آن چيزهايى را كه به جاى او مى‏پرستند، و جاهل به آن نيست، و بنا بر اين جمله مورد بحث كنايه مى‏شود از اينكه آن مثلى كه زديم مثلى به جا بود، چون براى اولياى آنان از ولايت چيزى به جز اسم نيست.

اين معنا- همان طور كه گفتيم- از همه احتمالات قوى‏تر است، چون دو كلمه عزيز و حكيم آن را تاكيد مى‏كند، و مى‏فهماند كه وقتى خدايان مشركين از ولايت چيزى به جز اسم نداشتند، پس در نتيجه تنها عزيزى كه هيچ چيز بر او غلبه نمى‏كند، و در تدبير ملكش شريك نيست، و نيز در خلقت و ايجاد شركت ندارد، خدا است، و نيز تنها حكيمى كه هر چه مى‏كند و هر تدبيرى كه به كار مى‏بندد متقن و محكم است، خدا است، و چون تنها او عزيز و حكيم است، هيچ وقت تدبير خلق خود را به كسى واگذار نمى‏نمايد (فراموش نشود كه واگذارى غير از دادن ولايت به انبياء و اولياء است، چون گفتيم ولايت انبياء در طول ولايت خدا است نه به عنوان واگذارى و تفويض مترجم)، آن وقت آيه مورد بحث به منزله زمينه‏اى مى‏شود براى بيان بعد كه مى‏فرمايد" خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ".

(1) منهج الصادقين، ج 7، ص 161.

(2) تفسير كشاف، ج 3، ص 455.