ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 16 -صفحه : 593/ 220
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 220

(ص) خرماهاى ريخته را جمع مى‏كرد و مى‏خورد، پس به من فرمود: اى پسر عمر! چرا نمى‏خورى؟ عرضه داشتم ميل ندارم، فرمود ولى من ميل دارم چون امروز صبح چهارمين روزى بود كه غذا نخورده بودم، با اينكه اگر مى‏خواستم و دعا مى‏كردم كه خدا مانند ثروت كسرى و قيصر را به من بدهد هر آينه مى‏داد، ولى نخواستم، و در مقابل من كسانى خواهند بود و تو آنها را ديدار خواهى كرد كه روزى يك سال خود را زير سر مى‏گذارند، و ذخيره مى‏كنند، به خاطر اينكه نصيبشان كم است، ابن عمر مى‏گويد: به خدا سوگند از آن جا برنخاستيم، تا اينكه آيه" وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ، وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ" نازل شد «1».

در الدر المنثور هم اين روايت را نقل كرده «2»، و سپس در سند آن ايراد گرفته. و علاوه بر ضعف سند، اصلا مضمونش با واقع شدن آيه در سياق آيات قبلش نمى‏سازد.

(1) مجمع البيان، ج 8، ص 291.

(2) الدر المنثور، ج 5، ص 149.