صفحهى 307
مدت بين دنيا و آخرت را خوابيدهايد، و اين همان آخرت و روز رستاخير است، اما شما در دنيا به آن علم و ايمان نداشتيد (56).
در آن روز كسانى كه ستم كردند عذرخواهيشان سودشان ندهد، و ايشان را به دفاع از خود دعوت نكنند (57).
براى مردم در اين قرآن همه جور مثل زدهايم، و چون آيهاى براى ايشان بياورى، كسانى كه كافرند گويند شما (از نظر ما) جز مردمى بيهوده كار نيستيد (58).
خدا اين چنين بر دل كسانى كه نمىدانند مهر مىنهد (59).
پس تو صبر كن كه وعده خدا درست است، و آن كسان كه يقين ندارند، تو را به سبك سرى وا ندارند (60).
بيان آيات
اين آيات فصل چهارم از آيات سوره است، كه از نظر مضمون نظير آيات قبل است، و سوره با آن خاتمه مىيابد.
" اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَيْبَةً ..."
" ضعف" در مقابل قوت است، و كلمه" من" در جمله" من ضعف" براى ابتداء است. و آيه چنين معنى مىدهد، كه خدا خلقت شما را از ضعف ابتداء كرد، يعنى شما در ابتداى خلقت ضعيف بوديد. و مصداق اين ضعف- به طورى كه از مقابله بر مىآيد- اول طفوليت است، هر چند كه ممكن است بر نطفه هم صادق باشد.
و مراد از قوت بعد از ضعف، رسيدن طفل است به حد بلوغ، و مراد از ضعف بعد از قوت، دوران پيرى است، و لذا كلمه" شيبة- پيرى" را بر آن (ضعف) عطف كرد، تا تفسير آن باشد، و اگر" ضعف" و" قوت" را نكره آورد، براى اين است كه دلالت كند بر ابهام، و معين نبودن مقدار، چون افراد در آن اختلاف دارند.
" يَخْلُقُ ما يَشاءُ"- يعنى هر چه مىخواهد خلق مىكند، هم چنان كه ضعف را خواست و خلق كرد، و سپس قوت را خواست و خلق كرد، و در آخر ضعف را خواست و خلق كرد، و در اين بيان صريحترين اشاره است به اينكه پشت سرهم قرار داشتن اين سه حالت، از مقوله خلقت است، و چون اين حالى به حالى كردن انسانها در عين اينكه تدبير است، خلق نيز