ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 16 -صفحه : 593/ 326
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 326

" إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ" «1».

كلمه" عزم" به طورى كه راغب گفته عبارت است از تصميم قلبى بر گذراندن و فيصله دادن به كارى، و اگر صبر را كه همان حبس نفس از انجام امرى است، از عزم دانسته، از اين جهت است كه عقد قلبى ما دام كه سست نشده، و اين گره دل باز نگشته، انسان بر آن امرى كه بر انجامش تصميم گرفته، و در دل گره زده است، پا بر جا و بر تصميم خود باقى است، پس كسى كه بر امرى صبر مى‏كند، حتما در عقد قلبى‏اش و محافظت بر آن جديت دارد، و نمى‏خواهد كه از آن صرفنظر كند، و اين خود از قدرت و شهامت نفس است «2».

و اينكه بعضى «3» گفته‏اند:" معنايش اين است كه اين از عزيمت خدا، و ايجاب او در امور است، صحيح نيست، و از لفظ آيه دور است. و همچنين گفتار بعضى «4» ديگر كه گفته‏اند كه عزم در لغت" هذيل" عبارت است از جزم.

توضيح سفارشات ديگر لقمان به فرزند:" وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ ..."

" وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ" راغب گفته كلمه" صعر" به معناى كج بودن گردن، و كلمه" تصعير" به معناى گرداندن گردن از نظرها از روى تكبر است، هم چنان كه خداى تعالى فرمود:" وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ" «5»، و نيز گفته: كلمه" مرح" به معناى شدت خوشحالى، و زياده روى در آن است «6».

و بنا به گفته وى معنا چنين مى‏شود كه: روى خود از در تكبر از مردم بر مگردان، و نيز در زمين چون آنان كه بسيار خوشحالند راه مرو، كه خدا دوست نمى‏دارد كسانى را كه دستخوش خيلاء و كبرند، و اگر كبر را خيلاء خوانده‏اند، بدين جهت است كه آدم متكبر خود را بزرگ خيال مى‏كند، و چون فضيلت براى خود خيال مى‏كند، زياد فخر مى‏فروشد. بعضى ديگر در معناى آيه گفته‏اند: معناى" لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ" اين است كه در وقت حاجت، گردن خود را از در تذلل و احساس خوارى براى مردم كج مكن، و در مقابل‏

(1) اگر صبر كنيد و تقوى به خرج دهيد، اين خود از عزم الامور است. سوره آل عمران، آيه 186.

(2) مفردات راغب، ماده" عزم".

(3) تفسير كشاف، ص 497. و روح المعانى، ج 21، ص 90.

(4) روح المعانى، ج 21، ص 90.

(5) مفردات راغب، ماده" صعر".

(6) مفردات راغب، ماده" مرح".