صفحهى 412
چيزى خبر مىدهد كه واقع و حقيقت مطابق آن است، و اگر حكم و فرمانى براند، آثارش بر آن مترتب مىشود، و مصلحت واقعى مطابق آن است.
و معناى راهنمايىاش به راه، اين است كه هر كس را هدايت كند، بر آن راه حقى وادارش مىكند كه خير و سعادت در آن است، و در اين دو جمله اشاره است به اينكه وقتى سخن شما بيهوده و بى اثر است، و سخن خدا همواره با اثر و مطابق واقع است، پس سخن خود را رها نموده و سخن او را بگيريد.
" ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ ... وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً" حرف" لام" در كلمه" لآبائهم" لام اختصاص است، و معناى آيه اين است كه:
وقتى مىخواهيد پسر خوانده خود را معرفى و يا صدا كنيد، طورى صدا بزنيد كه مخصوص پدرانشان شوند، يعنى به پدرشان نسبت دهيد (و بگوييد اى پسر فلانى، و نگوييد پسرم).
" هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ"- ضمير" هو" به مصدرى بر مىگردد كه از" ادعوهم" فهميده مىشود، و معناى جمله اين است كه خواندنتان آنان را به نام پدرانشان، به عدالت نزديكتر است، و نظير اين آيه در برگشتن ضمير به مصدر مفهوم از جمله آيه" اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى" «1» مىباشد.
و كلمه" اقسط" صيغه تفضيل از ماده" قسط" است، كه به معناى عدالت است.
و معناى آيه اين است كه پسر خواندههايتان را وقتى صدا مىزنيد به پدرانشان نسبت دهيد، براى اينكه نسبت دادن به پدرانشان، عادلانهتر در نزد خدا است.
" فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آباءَهُمْ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَوالِيكُمْ"- مراد از" علم نداشتن به پدران پسرخواندگان" اين است كه پدران ايشان را با اسم و رسم و خصوصيات نشناسند. و كلمه" موالى" به معناى اولياء است، و معناى آيه اين است كه: اگر پدران پسرخواندگان خود را نمىشناسيد (هنگام صدا زدن) به غير پدرانشان نسبت ندهيد، بلكه آنان را برادر خطاب كنيد، و يا به اعتبار ولايت دينى ولى خود بخوانيد.
" وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فِيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ"- يعنى گناهى بر شما نيست در مواردى كه اشتباها و يا از روى فراموشى ايشان را به غير پدرانشان نسبت دهيد، و ليكن در مواردى كه دلهايتان آگاه است، و عمدا اين كار را مىكنيد، گناهكاريد- اين معنا
(1) عدالت كنيد كه آن عمل به تقوى نزديكتر است. سوره مائده، آيه 8.