صفحهى 458
به همسران خود ابلاغ كند، و لازمهاش اين است كه اگر شق اول را اختيار كردند، طلاقشان داده، مهريهشان را بپردازد، و اگر شق دوم يعنى خدا و رسول و خانه آخرت را اختيار كردند، بر همسرى خود باقيشان بدارد.
" إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها"- اراده حيات دنيا و زينت آن به قرينه مقابله، كنايه است از اختيار دنيا، و دلدادگى به تمتعات آن، و روى آوردن بدان، و روى گرداندن از آخرت.
" فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلًا" در كشاف گفته: كلمه" تعال" در اصل براى اين وضع شده كه هر وقت در مكانى بلند قرار داشتى، و خواستى كسى را كه در مكانى پايينتر قرار دارد صدا بزنى، و بگويى بيا، اين كلمه را بكار ببرى، و ليكن در اثر كثرت استعمال، كار آن به جايى رسيده كه در همه جا استعمال مىشود، چه مكان بلند، و چه پست، و معناى كلمه" تعالين"، آمدن با پا نيست، بلكه روى آوردن بكارى است، (در فارسى هم مىگوييم بياييد فلان كار را انجام دهيم)، يعنى بياييد با اراده و اختيارتان يكى از دو پيشنهادم را عملى كنيد، نه اينكه با پاى خود بياييد، هم چنان كه مىگوييم: فلانى دارد مىآيد تا با من مخاصمه كند، و يا فلانى رفت در باره من حرف بزند، و يا برخاست تا مرا تهديد كند، كه در اين موارد هيچ يك از كلمات مىآيد، رفت و برخاست به معناى لغوى خود استعمال نشده بلكه همه آنها كنايه است «1».
و تمتيع عبارت است از اينكه وقتى يكى از ايشان را طلاق مىدهد مالى به او بدهد كه با آن زندگى كند، و كلمه" تسريح" به معناى رها كردن است، و سراح جميل به اين معنا است كه بدون خصومت و مشاجره و بد و بيراه گفتن او را طلاق دهد.
در اين آيه شريفه بحثهايى از نظر فقه هست، كه مفسرين آن را ايراد كردهاند، و ليكن حق مطلب اين است كه احكامى كه در اين آيه آمده شخصى است، و مربوط به شخص رسول خدا (ص) است، و هيچ دليلى از جهت لفظ در آيه نيست، كه دلالت كند بر اينكه شامل غير از آن جناب نيز هست، و تفصيل همين مطلب در كتب فقهى آمده.
" وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ"- در سابق گذشت كه مقابله بين اين جمله و جمله" إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها ..."، هر يك از دو كلام را مقيد مىكند به
(1) تفسير كشاف، ج 3، ص 535.