صفحهى 485
را براى فلان كس فرض كرده، يعنى معين كرده و سهم داده، بعضى «1» از علماء گفتهاند: كلمه فرض، در خصوص آيه مورد بحث، به معناى اباحه و تجويز است، و كلمه" حرج" به معناى به زحمت افتادن و در تنگنا بودن است، و مراد از اينكه فرمود: پيغمبر در تنگنا نيست، نفى علت تنگنايى است، و آن علت عبارت است از منع خدا از انجام آنچه برايش معين شده.
و معناى اين آيه اين است كه پيغمبر در آنچه خدا برايش معين كرده، و يا برايش اباحه نمود، در منع نيست، تا در تنگنا قرار گيرد.
كلمه" سنة" در جمله" سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ" اسمى است كه در جاى مصدر به كار رفته، و در نتيجه مفعول مطلقى است براى فعل مقدر، و تقدير آن چنين است:
" سن اللَّه ذلك سنة"، و مراد از" الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ" انبياى گذشته، و رسولان قبل از آن جناب است، به قرينه اينكه بعدش مىفرمايد:" الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ- همان گذشتگانى كه رسالتهاى خدا را ابلاغ مىكردند".
" وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً"- يعنى خدا از ناحيه خود براى هر فردى چيزى را كه سازگار حال اوست مقدر مىكند، و انبياء هم از آنچه خدا برايشان مقدر كرده استثناء نشده، و ممنوع نگشتهاند، همان چيزهايى كه براى ساير مردم مباح است، براى ايشان نيز مباح است، بدون اينكه رسول خدا (ص) از پارهاى از آن مقدرات ممنوع و محروم باشد.
" الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ ..."
كلمه" الذين" بيانگر موصول قبلى، يعنى" الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ" است، و كلمه" خشية" به معناى تاثر مخصوصى در قلب است، كه از برخورد با ناملايمات دست مىدهد، و اى بسا به آن چيزى هم كه سبب تاثر قلب مىشود خشيت بگويند، مثلا بگويند:" خشيت ان يفعل بى فلان كذا- مىترسيدم فلانى با من فلان كار را بكند" و انبياء از خدا مىترسند، نه از غير خدا، براى اينكه در نظر آنان هيچ مؤثرى در عالم نيست مگر خدا.
و اين كلمه غير از كلمه" خوف" است، زيرا كلمه خوف به معناى توقع و احتمال دادن پيش آمد مكروهى است، ولى كلمه خشيت همان طور كه گفتيم به معناى تاثر قلب از چنين احتمالى است، و خلاصه كلمه خشيت به معناى حالت و امرى است قلبى، و كلمه خوف به معناى امرى است عملى، و به همين جهت خوف را به انبياء هم مىتوان نسبت داد،
(1) مجمع البيان، ج 8، ص 361.