ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 16 -صفحه : 593/ 517
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 517

آل محمد كما باركت على ابراهيم انك حميد مجيد" «1».

مؤلف: سيوطى در الدر المنثور غير از اين حديث هجده حديث ديگر آورده، كه همه دلالت دارند بر اينكه بايد" آل" را نيز در صلات اضافه نمود، يعنى بايد گفت: اللهم صل على محمد و آل محمد" و اين روايات را صاحبان سنن، و جوامع حديث، از عده‏اى از صحابه رسول خدا (ص) از آن جمله ابن عباس، طلحه، ابو سعيد خدرى، ابو هريرة، ابو مسعود، كعب بن عجره، و على (ع) نقل كرده‏اند، و اما روايات شيعه از حد شمار بيرون است «2».

و در آن كتاب است كه احمد و ترمذى از حسين بن على (ع) روايت كرده‏اند كه فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: بخيل كسى است كه نام من نزد او برده شود، و صلوات نفرستد «3».

دو روايت در ذيل آيه مربوط به حجاب زنان و در ذيل آيه متضمن تهديد منافقان و بيمار دلان و شايعه پراكنان‏

و در تفسير قمى در ذيل آيه" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ" از معصوم نقل كرده كه فرموده: سبب نزول اين آيه چنين بود، كه زنان از خانه بيرون مى‏شدند تا به مسجد آيند، و دنبال رسول خدا (ص) نماز بخوانند، و چون شب مى‏شد، و زنان براى نماز مغرب و عشاء بيرون مى‏آمدند، جوانان سر راه آنان مى‏نشستند، و متعرض ايشان مى‏شدند، خداى تعالى اين آيه را نازل فرمود «4».

و در الدر المنثور است كه عبد الرزاق، عبد بن حميد، ابو داود، ابن منذر، ابن ابى حاتم، و ابن مردويه، از ام سلمه روايت كرده‏اند كه گفت: وقتى آيه" يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ" نازل شد، زنان انصار طورى از خانه‏ها بيرون شدند كه گويى كلاغ سياهند، چون كيسه‏اى سياه به خود پوشانده بودند كه سراپايشان گرفته بود «5».

و در تفسير قمى در ذيل آيه" لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ" از معصوم نقل كرده كه فرموده:

اين آيه در باره مردمى از منافقين نازل شد كه در مدينه زندگى مى‏كردند، و همواره به رسول خدا (ص) زخم زبان مى‏زدند، و چون آن جناب مى‏خواست به جنگى برود، در بين مسلمانان انتشار مى‏دادند كه باز هم مرگ و اسيرى، و مسلمانان اندوهناك مى‏شدند، و نزد رسول خدا (ص) شكايت مى‏كردند، خداى تعالى در اين آيه تا جمله‏

(1) الدر المنثور، ج 5، ص 216.

(2 و 3) الدر المنثور، ج 5، ص 218.

(4) تفسير قمى، ج 2، ص 196.

(5) الدر المنثور، ج 5، ص 221.