ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 18 -صفحه : 590/ 90
نمايش فراداده

بيان آيات" وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ ..."

بيان آيات" وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ ..." كه كشتى‏ها را به عنوان يكى از آيات خداوند به ياد مى‏آورد

" وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ"

كلمه" جوارى" جمع" جاريه" است كه به معناى كشتى است. و كلمه" أعلام" جمع" علم" است كه به معناى علامت است. و كوه را (از آن جهت كه علامت راه‏ها است) علم مى‏گويند، و اگر كشتى را به كوه تشبيه كرده به منظور افاده بزرگى آن بوده و بقيه الفاظ آيه روشن است.

" إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَلى‏ ظَهْرِهِ ..."

ضمير در كلمه" يشا" به خداى تعالى برمى‏گردد، مى‏فرمايد:

اگر خدا بخواهد باد را فرو مى‏نشاند. و كلمه" رواكد" جمع" راكدة" به معنى ثابت و پا بر جا است.

و معناى آيه اين است كه:

اگر خدا بخواهد باد را كه وسيله حركت كشتى‏ها است فرو مى‏نشاند و كشتى‏ها در وسط اقيانوسها از حركت باز مى‏ايستد.

" إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ"

- كلمه" صبر" در اصل به معناى" حبس" است. و كلمه" شكر" هم در اصل به معناى اظهار نعمت ولى نعمت به زبان يا به عمل است. و معناى جمله اين است: آنچه كه در باره كشتى‏هاى حركت كننده بر پشت دريا به وسيله بادها گفتيم كه مردم و مال التجاره آنان را از ساحل اين دريا به ساحل آن دريا مى‏برد، خود آياتى است براى هر كسى كه نفس خود را از اشتغال به چيزهايى كه به دردش نمى‏خورد حبس مى‏كند، و به تفكر در نعمت‏هاى خدا مى‏پردازد، چون تفكر در نعمت‏ها يكى از مصاديق شكر نعمت است.

بعضى از مفسرين «1» گفته‏اند:

مراد از" لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ" مؤمن است، چون هيچ مؤمنى خالى از دو حال نيست، حال ضراء و حال سراء، اگر در حال ضراء و شدت قرار گيرد، صبر مى‏كند و از صابران است، و اگر در حال سراء و رفاه باشد، از شاكران خواهد بود.

" أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِما كَسَبُوا وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ"

كلمه" يوبقهن" مضارع از باب افعال يعنى از" ايباق" است، و" ايباق" به معناى" اهلاك- نابود كردن" است، و ضمير مؤنث در آخر اين كلمه به كلمه" جوارى" بر مى‏گردد. و ضمير مذكر در" كسبوا" به مردم عود مى‏كند، و دو كلمه" يوبقهن" و" يعف" عطفند بر جمله" يسكن" و معناى آيه اين است: اگر خدا بخواهد كشتى‏ها را به وسيله غرق هلاك مى‏كند، و به كيفر گناهان مردم از بين مى‏برد، و از بسيارى از گناهان ايشان در مى‏گذرد. و خلاصه مى‏خواهد بفرمايد: بعضى از گناهان مردم كافى است در اينكه مستحق غرق و هلاكت شوند، و خدا از بسيارى از گناهان ايشان درمى‏گذرد.

بعضى از مفسرين «2» گفته‏اند:

مراد از اهلاك كشتى‏ها، اهلاك مردم است كه سوار بر آنهايند كه يا مجازا نسبت اهلاك را به خود كشتى‏ها داده، و يا مضافى در تقدير است، و تقدير كلام" يرسل الريح العاصفة فيوبقهم" مى‏باشد. و معنايش اين است كه: اگر خدا بخواهد باد را ساكن و آرام مى‏كند و مردم در وسط دريا راكد و بى حركت مى‏مانند، و اگر بخواهد باد را به شدت مى‏فرستد تا با غرق كردن كشتى ايشان را هلاك كند. و بسيارى را مشمول عفو خود قرار داده نجات دهد.

(1 و 2) روح المعانى، ج 25، ص 43.