و مسلما اگر بنى النضير از ديارشان بيرون شوند اين منافقين با آنان بيرون نخواهند رفت و اگر با ايشان بجنگند ياريشان نخواهند نمود و بر فرض هم كه ياريشان كنند در وسط كارزار فرار خواهند كرد و وضع آنان درست مثل كسانى است كه قبل از ايشان در همين سالهاى نزديك وبال كار خود را چشيدند و عذابى اليم هم در پى دارند (15).
درست مثل شيطان كه به انسان گفت كافر شو و چون كافر شد گفت من از تو بيزارم من از خدا مىترسم كه رب العالمين است (16).
در نتيجه عاقبت آن شيطان و آن انسان كافر اين شد كه هر دو براى ابد در آتشند و همين است كيفر ستمكاران (17).
اين آيات به حال منافقين و وعدههايى كه به مردم بنى النضير دادند كه اگر با مسلمين بجنگيد كمكتان مىكنيم، و اگر بيرون برويد با شما مىآييم، و نيز به خلف وعدهشان اشاره مىكند.
" أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ ..."
كلمه" اخوان" جمع" اخوة" است، و كلمه" اخوة" جمع" أخ- برادر" است. و كلمه" اخوة"- به ضم همزه و ضم خاء- به معناى مشترك بودن دو نفر در انتسابشان به يك پدر است. اين معناى اصلى اخوت است، ولى بعدها در معنايش توسعه داده، در افراد مشترك در يك عقيده، و يا مشترك در صداقت و امثال آن نيز استعمال شده، البته كلمه" اخوة" بيشتر در همان معناى اصلى به كار مىرود.
و به طورى كه گفتهاند:
بيشتر مورد استعمال" اخوان" اشتراك در اعتقاد و امثال آن است.
استفهامى كه در ابتداى آيه آمده استفهام تعجبى است.