ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 20 -صفحه : 691/ 131
نمايش فراداده

و بر كافران روزى ناهموار است (10).

مرا با آن كسى كه در خلقتش از كسى كمك نگرفتم واگذار (11).

همان كسى كه براى او اموالى عريض و طويل قرار دادم (12).

و فرزندانى كه همه برايش مانده‏اند (13).

و همه وسائل را برايش فراهم و منظم كردم (14).

و او تازه از من طمع دارد كه بيشترش دهم (15).

ولى نه، بيشتر كه نمى‏دهم هيچ، بلكه به زودى از هر سو دچار گرفتاريش مى‏كنم، چون او نسبت به آيات ما عناد ورزيد (16).

به زودى او را مجبور مى‏كنم كه از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زير مى‏افكنم) (17).

(وقتى همفكرانش در باره قرآن از او داورى خواستند) فكرى كرد و اندازه‏اى گرفت (18).

مرگ بر او باد با آن اندازه‏اى كه گرفت (19).

و باز هم مرگ بر او باد با آن اندازه‏گيريش (20).

آن گاه نظرى كرد (21).

و سپس چهره در هم كشيد و رويى ترش نمود (22).

پس پشت كرد و كبر ورزيد (23).

و در آخر گفت اين قرآن نمى‏تواند چيزى به جز سحرهاى قديمى باشد (24).

اين نيست مگر سخن بشر (25).

و من به زودى او را به دوزخ در مى‏آورم (26).

و تو چه مى‏دانى كه دوزخ چيست (27).

نه چيزى باقى مى‏گذارد و نه فردى را از قلم مى‏اندازد (28).

سياه كننده بشره پوست است (29).

و نوزده فرشته بر آن موكل است (30).

و خازنان آتش را جز ملائكه قرار نداده و عدد آنها را جز به منظور آزمايش كفار نياورديم تا كسانى كه اهل كتابند به يقين در آيند و آنها كه ايمان دارند با ايمان آوردن اهل كتاب ايمانشان بيشتر شود و اهل كتاب و مؤمنين شكى برايشان باقى نماند، و كفار و بيماردلان بگويند منظور خدا از توصيف (عدد نوزده) چيست. آرى خدا اين چنين گمراه مى‏كند هر كه را بخواهد و هدايت مى‏كند هر كه را بخواهد و عدد جنود پروردگار تو را كسى جز خود او نمى‏داند و اين جز براى تذكر بشر نيست (31).