اهل بیت در آیه تطهیر

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

نسخه متنی -صفحه : 89/ 64
نمايش فراداده

الف) عروه متهم به بدخواهى بنى هاشم

آراى عروه كه دوست داشت براى خاله اش عايشه فضيلت رديف كند،خصوصا درباره على عليه السلام غير قابل اعتنا است. عروه بغض و كينه شديد ودشمنى و عداوت بزرگى از على عليه السلام در دل داشت تا آن جا كه هرگاه نام على عليه السلام برده مى شد، از او بدگويى و انتقاد مى كرد (13) و او را ناسزا و دشنام مى داد ودستانش را بر هم مى زد. (14) اسكافى او را از جمله تابعينى شمرده است كه اخبارزشتى درباره على عليه السلام مى ساختند. (15) .

عبد الرزاق صنعانى از معمر روايت كرده كه گفت: زهرى دو حديث ازعروه از عايشه درباره على عليه السلام داشت. روزى درباره اين دو حديث از وى پرسيدم. پاسخ داد: مى خواهى با آن دو و حديثشان چه كنى؟ همانا كه من هردو را متهم به بدخواهى بنى هاشم مى دانم. (16) مردم براى استماع روايات اواجتماع مى كردند. (17) به ابن عمر گفت: ما نزد اين پيشوايان خود مى نشينيم. آنان سخن مى گويند و با اين كه مى دانيم حق غير آن است، آنان را تصديق مى كنيم،به ستم قضاوت مى كنند و ما آنان را تقويت مى كنيم و اين قضاوتشان رانيكو مى شماريم. نظر تو در اين باره چيست؟ پسر عمر به او گفت:پسر برادرم! ما نزد رسول خداصلى الله عليه وآله بوديم و آن را نفاق مى شمرديم، ولى نمى دانم كه از نظر شما چگونه است؟ (18) .