سوره بينه از ابن عساكر از جابر بن عبدالله انصاري نقل مي كند كه گفت در محضر پيغمبر بوديم كه علي نيز به محضرش مي آمد . حضرت فرمودند : و الذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامه ، يعني سوگند به آن كسي كه جانم در دست اوست اين مرد و شيعيان او در روز قيامت رستگارانند . و مناوي در كنوز الحقايق به دو روايت نقل مي كند ، و هيثمي در مجمع الزوائد ، و ابن حجر در الصواعق المحرقة همين مضمون را با كيفيتي ديگر نقل مي كنند . دخالت تام دارد . تاريخ تشيع با نام يك سلسله از شيفتگان و شيدايان و جانبازان سر از پا نشناخته توأم است . علي همان كسي است كه در عين اينكه بر افرادي حد الهي جاري مي ساخت و آنها را تازيانه مي زد و احيانا طبق مقررات شرعي دست يكي از آنها را مي بريد بازهم از او رو بر نمي تافتند و از محبتشان چيزي كاسته نمي شد . او خود مي فرمايد : لو ضربت خيشوم المؤمن بسيفي هذا علي ان يبغضني ما ابغضني ، ولو صببت الدنيا بجماتها علي المنافق علي ان يحبني ما أحبني ، و ذلك انه قضي فانقضي علي لسان النبي الامي انه قال : يا علي لا يبغضك مؤمن ، و لا يحبك منافق ( 1 ) . " اگر با اين شمشيرم بيني مؤمن را بزنم كه با من دشمن شود ، هرگز دشمني نخواهد كرد و اگر همه دنيا را بر سر منافق بريزم كه مرا دوست بدارد هرگز مرا دوست نخواهد داشت ، زيرا كه اين گذشته و بر زبان پيغمبر امي جاري گشته كه گفت : يا علي ! مؤمن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمي دارد " . علي مقياس و ميزاني است براي سنجش فطرتها و سرشتها . آنكه فطرتي سالم و سرشتي پاك دارد از وي نمي رنجد ولو اينكه شمشيرش بر او فرود آيد . و آنكه فطرتي آلوده دارد به او علاقمند نگردد ولو اينكه احسانش كند ، چون علي جز تجسم حقيقت چيزي نيست .
1 - نهج البلاغه ، حكمت 42.