انسان کامل

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 202/ 56
نمايش فراداده

به سوي خلق خدا بازمي گردد . چنين انساني براي نجات خلق خدا ، در ميان خلق خدا حركت مي كند و براي حركت دادن خلق خدا و نزديك ساختن آنان به خدا [ كوشش مي كند ] . اگر بگوئيم كه سفر انسان از خلق است به سوي خدا ، و همانجا مي ماند ، انسان را نشناخته ايم و اگر بگوئيم انسان بدون اينكه خودش به سوي خدا حركت كند ، بايد به سوي انسانها برود مثل مكتبهاي مادي انساني امروز براي نجات انسانها هيچ كاري از او ساخته نيست و دروغ مطلق است . كساني توانسته اند انسانها را نجات دهند كه اول ، خودشان نجات پيدا كرده اند . [ مگر ] نجات انسانها يعني چه ؟ نجات انسانها از چه چيز ؟ از اسارت طبيعت ؟ از اسارت انسانهاي ديگر كه معنايش " آزادي انسان از انسان " است ؟ اينها درست است [ اما آنچه مقدم بر اينهاست ] نجات انسان از خودي خود و از نفس اماره خود و از خود محدودش است و تا انسان از خود محدود خودش نجات پيدا نكند ، هرگز از اسارت طبيعت و اسارت انسانهاي ديگر نجات پيدا نمي كند .

لزوم همراه بودن گرايشهاي بروني و دروني

ما هنوز در منزل اول از بحث خودمان هستيم . امشب ، شب بيست و يكم ماه مبارك رمضان و شب اول از دهه آخر اين ماه است . وقتي دهه آخر ماه مبارك رمضان مي رسيد ، پيغمبر اكرم دستور مي داد رختخوابش را به طور كلي ببندند و فقط در ماه شوال باز كنند ، يعني پيغمبر در اين دهه هيچ شبي نمي خوابيد . اين شبها ، شب عبادت است ، شب خلوت و مناجات است . اين مطلب را به حكم مطلبي كه در جلسات پيش عرض كردم ، مي گويم كه گاهي بعضي ارزشها ارزش ديگر را از بين مي برند . درگذشته ، جامعه اسلامي گرايشي به ارزش عبادت پيدا كرده بود و مي خواست ارزشهاي ديگر را از بين ببرد و من احساس مي كنم كه باز يك موج افراطي ديگري در حال تكون است ، يعني عده اي مي خواهند به گرايشهاي اجتماعي اسلام توجه كنند ولي گرايشهاي خدائي اسلام را فراموش كنند ، يعني انحراف و اشتباهي ديگر . آن عرب الاغي داشت ، مي خواست سوار شود ، آنقدر دورخيز كرد كه وقتي به طرف الاغ پريد ، آن طرف الاغ افتاد و گفت : كالاول : " شد مثل اول " . اگر بنا شود از جاده معتدل اسلام خارج شويم ، چه فرق مي كند كه " عبادتگراي جامعه گريز " باشيم يا " جامعه گراي خداگريز " ؟ در منطق اسلام هيچ فرق نمي كند . ببينيد خداوند در آيه آخر سوره فتح - كه آياتي نظير اين در قرآن زياد است - چه مي فرمايد : " محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم " ( 1 ) صحابه و تربيت شدگان پيغمبر ، چگونه هستند ؟ در مقابل دشمنان حقيقت ، ( 2 ) ، شديد ، قوي ، باصلابت و محكم هستند ، مانند ديواري روئين كه از جا تكان نمي خورد : " ان الله

1 حال در تركيب اين آيه كه آيا مقصود ، حضرت رسول است با اصحاب ، يا فقط اصحاب ، مقصود هستند [ بحثي نمي كنيم ، چون ] در مدعاي ما عجالتا هيچ تأثيري ندارد .

2.براي دشمنان حق و حقيقت ، كلمه " كفار " را به كار مي برد ، يعني كساني كه مي خواهند چهره حقيقت را بپوشانند .