«اى انس! براى من آب وضويى بريز». [پس وضو ساخت و [سپس برخاست و دو ركعت نماز خواند. سپس گفت: «اى انس! نخستين كسى كه از اين در بر تو وارد مىشود، امير مؤمنان و سرور مسلمانان و پيشواى سپيدرويان و خاتم اوصياست».
با خود گفتم كه «خدايا! او را مردى از انصار قرار بده» كه على عليه السلام در آمد. پيامبر صلي الله عليه و آله گفت: «انس! اين كيست؟». گفتم: على است. پس شادمان برخاست و او را در آغوش گرفت و چنان همديگر را در آغوش گرفتند كه عرق صورت هر دو، به هم آميخت.
على عليه السلام گفت: اى پيامبر خدا! با من به گونهاى رفتار كردى كه تا كنون نديده بودم! گفت: «چرا چنين نكنم، در حالى كه تو از جانب من، ابلاغ مىكنى و صداى مرا به آنان مىرسانى و پس از من، آنچه را در آن اختلاف مىكنند، برايشان روشن مىسازى». 1
526.تاريخ دمشق ـ به نقل از اَنَس بن مالك ـ: پيامبر خدا گفت: «برايم آب وضويى بريز». پس وضو ساخت و برخاست و دو ركعت نماز خواند. سپس گفت: «اى انس! نخستين كسى كه از اين در مىآيد، امير مؤمنان و پيشواى سپيدرويان و سرور مؤمنان، على است». 2
527.پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : اى اُمّ سلمه! گواه باش و بشنو كه اين، على ، اميرمؤمنان و سرور مسلمانان است. 3
528.پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : اى امّ سلمه! اين، على، سرور مُكرّم، اميد مسلمانان،
1 - حلية الأولياء: 1/63،
تاريخ دمشق: 42/386/8994، المناقب: 85/75. 2 -
تاريخ دمشق: 42/303/8837. 3 - المناقب: 142/163، كفاية الطالب: 168، الإرشاد: 1/47، بشارة
المصطفى: 167.